ويژگي‌هاي جهنگ‌هاي مدرن و جايگاه سامانه‌هاي فرماندهي و كنترل در جنگ‌هاي آينده

ويژگي‌هاي جهنگ‌هاي مدرن و جايگاه سامانه‌هاي فرماندهي و كنترل در جنگ‌هاي آينده

چكيده

ويژگي جنگ‌هاي مدرن در كوتاه بودن زمان در گروي، وسعت منطقه نبرد، سرعت در چرخش اطلاعات، توجه به افكار عمومي، سرعت، دقت و هوشمندي تسليحات، دور ايستا بودن، ائتلافي بودن و غير خطي بودن آن است. در جنگ‌هاي مدرن نقش كليدي را سامانه‌هاي CAISR در كنترل و هدايت جنگ بر عهده داشته و همواره حملات پيشگيرانه و ويران‌كننده بر عليه مراكز فرماندهي، سايتها و سامانه‌هاي رادار دفاع هوايي، مراكز فرماندهي و كنترل انجام و متعاقب آن يورش به كارخانجات برق، ديوهاي مهمات، سوخت و مراكز اصلي نيروهاي افندي دشمن آغاز مي‌گردد. لذا، ماهيت جنگ‌هاي اينده تغيير كرده است. جنگ‌هاي آينده در محيط نامتقارن شكل مي‌گيرد. جنگ‌هاي آينده حاصل انبوه تجهيزات نخواهد بود. توجه به بعد سايبريك جنگ‌هاي نامتقارن، سامانه‌هاي فرماندهي و كنترل را دچار آسيب جدي خواهد كرد.

1- مقدمه

با نگاهي گذرا به جنگ‌هاي تكنولوژيك چند دهه‌ي اخير و اجماع بين‌المللي بر عليه كشورهاي كمتر توسعه يافته و به عبارتي كشورهايي كه تأمين كننده منابع انرژي، معدني، نيروي انساني كارگر و غيره‌ي كشورهاي توسعه يافته هستند. مي‌توان دريافت كه فشارهاي وارده به كشورهاي مزبور، ماهيت جنگ‌هاي آينده را تغيير داده است.

عدم تقارن، كوتاه بودن زمان درگيري، وسعت منطقه نبرد، سرعت در چرخش اطلاعات، توجه به افكار عمومي،سرعت، دقت و هوشمندي تسليحات، دور ايستا بودن، ائتلافي بودن و غير خطي بودن از ويژگي‌هاي جنگ‌هاي مدرن است.

در جنگ‌هاي متعارف امروزي همچون جنگ اول خليج فارس، جنگ افغانستان، جنگ بالكان و جنگ دوم خليج فارس، نقش كليدي را سامانه‌هاي C4ISR در كنترل و هدايت جنگ بر عهده داشته و لذا، همواره حملات پيشگيرانه و ويران‌كننده بر عليه مراكز فرماندهي، سايتها و سامانه‌هاي رادار دفاع هوايي، مراكز ارتباطي فرماندهي و كنترل انجام و متعاقب آن يورش به كارخانجات برق، ديوهاي مهمات، سوخت و مراكز اصلي نيروهاي آفندي دشمن آغاز گرديده است.

يك جانبه گرايي در فناوري اطلاعات و عدم تقارن و موازنه توان نظامي در ميادين نبرد، برخي كشورها را بر آن داشته تا به شيوه‌هاي مختلف در پي ضربه زدن به نقاط ضعف دشمن قوي‌تر از طريق جنگ نامتقارن، به ويژه جنگ سايبريك به سامانه‌هاي فرماندهي و كنترل شوند.

2- ماهيت جنگ‌هاي مدرن

1-2- شكل‌گيري در محيط نامتقارن

يعني به چند عنصر اصلي از جمله بهره‌گيري از نقاط ضعف و آسيب‌پذير دشمن، استفاده از فناوري‌هاي پيشرفته و غير قابل انتظار، استفاده از روش‌هاي مبتكرانه، تضعيف اراده‌ي دشمن برتر، تأكيد بر تأييد نامتناسب را مي‌توان اشاره نمود. ستاد مشترك آمريكا از جنگ نامتقارن تعريفي اينگونه دارد “به كارگيري رويكردهاي غيرقابل پيش‌بيني يا غير متعارف براي خنثي نمودن يا تضعيف قواي دشمن و در عين حال، بهره‌برداري از نقاط آسيب‌پذير او، از طريق فناوري‌هاي غير قابل انتظار يا روش‌هاي مبتكرانه”

ماهيت الگوي نبرد نامتقارن، طيف وسيعي از فرصت‌هاي متنوع را فرا روي طرحريزان دفاعي در سطوح مختلف جنگ مي‌گستراند و به اندازه تهديد، دل نگراني و ترديد را به اردوگاه طرف مقابل تحميل مي‌نمايد. چرا كه با ابتكار عمل، اقدامات غيرمنتظره، ابزار نامرسوم، غافلگيري، فريب و عزم و اداره پولادين مي‌توان سررشته امور را از مدار پيش‌بيني‌هاي مبتني بر استراتژي دشمن خارج ساخت و انسجام استراتژي خصم را، به عنوان قابليتي حياتي، از هم گسست.

با توجه به منطق نظامي گري و يك جانبه گرايي در تفكر و رفتار آمريكا و تلاش براي تغيير رفتار و يا ساختار حكومت‌ها، ماهيت تحولات اخير صرفاً نظامي نيست، بلكه آمريكا با تكيه بر قدرت نظامي و با پوشش مبارزه با تروريسم و جلوگيري از اشاعه‌ي سلاح‌هاي كشتار جمعي و گسترش دموكراسي، تحقق نوع جديدي از مهندسي سياسي- اجتماعي در كشورهاي منطقه و تأمين استراتژيك براي منافع ملي و برتري بلامنازع خود را دنبال مي‌كند.

انواع شش گانه تهديدات نامتقارن بالقوه شامل تهديدات هسته‌اي، شيميايي، بيولوژيكي، عمليات اطلاعاتي، مفاهيم عملياتي و تروريستي است. اين تهديدات نتيجه منطقي رويكردهاي نامتقارني هستند كه در طول تاريخ مورد استفاده قرار گرفته‌اند. تمامي اين تهديدات تأثير نامتناسبي در پي داشته، اين احتمال وجود دارد كه تأثيرات حاصله به سطوح استراتژيك نيز راه يابد. البته در اين زمينه تفاوت‌هاي اساسي نسبت به گذشته ايجاد شده است. بزرگ‌ترين تحولي كه در آغاز قرن بيست و يكم بروز نموده، افزايش چشمگير تأثير فناوري و توانمندي آن در ايجاد تأثيرات جهاني از طريق تحولات محلي است. بزرگ‌ترين تهديدات مهلك بالقوه‌اي كه در اين راستا وجود دارد، مثلث دهشتناك جنگ افزارهاي كشتار جمعي است. تازه‌ترين تهديد در اين زمينه نيز از انفجار فناوري اطلاعات ناشي مي‌شود.

2-2- محدود در زمان اما وسيع در مكان و شدت عمل

آمريكا با تكيه بر فناوري برتر و بهره‌گيري از تجهيزات پيشرفته در ارتش خود براي تأمين ساير اهداف بخصوص كاهش تلفات و جلوگيري از مشكلات داخلي كه ممكن است با طولاني شدن جنگ پيش آيد و يا اينكه نتيجه مورد نظر آمريكا تغيير كند، همواره در طرحريزي‌هاي نظامي خود تكيه بر جنگ كوتاه‌مدت دارد.

در اين شيوه، آمريكايي‌ها معتقد به جنگ 21 روزه و يا سه هفته‌اي هستند كه طي آن بنياد و ساختارهاي اساسي دشمن را هدف قرار داده و با هدف براندازي وارد جنگ قاطع و سريع مي‌شوند. به اعتقاد كارشناسان نظامي، توانايي سربازان حداكثر تا سه هفته پاسخگوي نياز فرماندهان و طراحان عملياتي است و چنانچه جنگ مدت بيشتري به طول بيانجامد، ممكن است نتيجه جنگ تغيير يابد. لذا بايستي جنگ را با فشاري افزون و با سرعتي غيرقابل تصور و در محدوده وسيعي به پيش برد، به گونه‌اي كه اجازه هرگونه مقاومت و عكس‌العملي از دشمن سلب گردد.

3-2- انطباق سطوح تاكتيكي، عملياتي و استراتژيكي

با توجه به توان بالاي تكنولوژيك، تغييرات مناطق مقدم جنگ سريعاً به مناطق عقب كشيده مي‌شود. در واقع در جنگ‌هاي آينده در همه جا بايد جنگيد. بدليل وجود اهداف سياسي، استراتژيك و حياتي در عمق، جنگ بطور همزمان در مركز ثقل و خطوط مقدم صورت خواهد گرفت. سرعت در ارسال اطلاعات به فرماندهان منطقه نبرد با توجه به توانمندي‌هاي تكنولوژيك، توان واحدهاي عملياتي را افزايش داده و اهداف استراتژيك را قابل دسترسي نموده است.

4-2- سرعت بالا در چرخش اطلاعات

امروزه ارتش آمريكا به اين باور رسيده كه جنگيدن در سرزمين دشمن با تكيه صرف بر اطلاعات رزمي شامل جو، زمين و دشمن كه در گذشته به عنوان اطلاعات لازم براي نبرد محسوب مي‌گرديد، عملي نيست بلكه نيازمند اطلاعات جامع و دقيقي از دشمن و سرزمين نبرد از جمله وضعيت سياسي، اقتصادي، اجتماعي، فرهنگي، نظامي و… است، اما اين اطلاعات عمدتاً در حوزه فعاليت جمع‌آوري سازمان‌هاي اطلاعات نظامي قرار ندارند بلكه كسب آنها مستلزم فعاليت سرويس‌هاي اطلاعاتي غيرنظامي نيز هست. به همين منظور اين سرويس‌ها در يك كميته مشترك اطلاعاتي با ارتش آمريكا، نيازمندي‌هاي اطلاعات ارتش از منطقه نبرد و كشور هدف را تأمين و ارائه مي‌نمايند.

5-2- تأثير افكار عمومي

امروزه صرف برتري نظامي و داشتن قدرت برتر، به دولت‌ها اجازه‌ي كشورگشايي را نمي‌دهد و لذا ضرورت دارد تا بدواً افكار عمومي ملت‌ها آماده شود و اراده ملي در جهت تصميم براي جنگ حاصل شود.

6-2- اولويت در اهداف سياسي، استراتژيك و حياتي

با توجه به اينكه فناوري نظامي روز، توان جنگي دور ايستا و از راه دور را مهيا ساخته است، كشورهاي برتر اين امكان را بدست آورده‌اند تا با انطباق سطوح تاكتيك و استراتژيك، حركت‌هاي خطوط مقدم منطقه نبرد را به مناطق عقب‌تر به كشانند و به جنگ عمق بخشيده، توأماً اهداف سياسي را به منظور براندازي نظام، اهداف استراتژيك و حياتي را به منظور به فلج در آوردن كشور انجام دهند.

7-2- دقت، هوشمندي و قدرت تخريب بالاي تسليحات

حملات دقيق، تفوق اطلاعاتي و هدف گيري همزمان، جهان را از جنگ‌هاي عصر صنعتي به عمليات عصر اطلاعات رهنمون مي‌سازد. ادغام سلاح‌هاي دقيق با تفوق اطلاعاتي، برداشت نويني از جنگ را به وجود آورده است. بكارگيري موشك‌هاي هدايت شونده ليزري، بمب‌هاي هوشمند با كنترل ماهواره‌اي و توان تخريب بالا با استفاده از شبكه‌ي ماهواره‌هاي جاسوسي، هواپيماهاي شناسايي، هواپيماهاي هدايت كننده و كنترل كننده منطقه عمليات، اين امكان را به فرماندهان نظامي داده است تا جنگنده‌ها را در مدت زمان كوتاهي پس از شناسايي به سمت اهداف مورد نظر هدايت و تا حد قابل قبولي موفق به انهدام آنها شوند. در سال 1991 بيش از 90 درصد بمب‌هايي كه بر عراق ريخته شد، بمب‌هاي غيرهوشمند و غير هدايت شونده بودند كه اغلب، صدها فوت دورتر از هدفشان اصابت مي‌كردند. اكنون با استفاده از همان هواپيماها، بمب‌هاي هدايت شونده با ليزر يا بمب‌هاي هوشمند جديد كه شرايط آب و هوايي يا گرد و خاك صحنه نبرد نمي‌تواند آنها را فريب دهد تا 70 درصد هوشمند شده و دقيق عمل مي‌كنند.

8-2- اداره جنگ دور ايستا

تفوق تكنولوژيك اين امكان با قدرت‌هاي برتر داده است تا به تدوين استراتژي جديد، داكترين همسو با آن و استراتژي عملياتي متناسب را طراحي نموده، تاكتيك‌هاي خود را نيز تغيير دهند. شروع عمليات نظامي از طريق موشك كروز در آن سوي مرزها از طريق هوا، زمين و دريا و بكارگيري هواپيماهاي قول پيكر دور ايستا به منظور كنترل، هدايت و اقدام عملياتي، اين امكان را به دشمن داده است تا دور از منطقه نبرد به عمليات نظامي به پردازد.

9-2- غير تناوبي بودن جنگ

انجام عملياتهاي غير خطي و سيال از طريق آفندهاي ناپيوسته در مناطق مناسب و مورد دلخواه، احاطه‌هاي قائم و عمليات هلي برد در پشت مقاومتها، حداكثر استفاده از فضاهاي خالي براي ايجاد مناطق و مبدأهاي عملياتي مقدم، به هم پيوستن مناطق ناپيوسته رزم از طريق حركتهاي سريع زميني در امتداد خطوط مواصلات و در نتيجه سطحي كردن ميدان رزم و در هم فرو رفتگي حركتهاي افندي و ايجاد سمت‌هاي تلاش متنوع هجومي عليه دشمن در ابعاد وسيع و برق‌آسا و بدون انقطاع، امكان هرگونه تحرك و فكر را از دشمن گرفته، او را فلج خواهد كرد.

10-2- ائتلافي بودن جنگ‌هاي مدرن

دقت، سرعت، توان تخريب بالا، هوشمندي تسليحات و بطور كلي فناوري پيچيده تجهيزات بكار گرفته شده در جنگ‌هاي مدرن، باعث گران شدن هزينه‌هاي جنگ شده و حتي كشورهاي ثروتمند نيز به تنهايي قادر به اداره يك جنگ طولاني مدت و پرهزينه نمي‌باشند. اين مسئله باعث شده تا قدرت‌هاي برتر در لشكركشي‌هاي خد با توجه به اهداف و منافع مشترك، اقدام به ائتلاف نموده و در اين جهت تا سر حد امكان از كشورهاي بيشتري استفاده به عمل آورده و به جنبه‌ بين‌المللي دهند.

11-2- عمليات رواني در جنگ‌هاي مدرن

انجام عمليات رواني مستمر قبل، حين و پس از جنگ به شيوه‌اي ذيل صورت مي‌گيرد:

  • تفكيك مردم از حاكميت و نشان دادن اوج دلسوزي و ترحم براي مردم و آزادسازي مردم با توجه به زمينه‌هاي شديد نارضايتي از نظام حكومتي.
  • بي‌نتيجه نشان دادن مقاومت و دفاع براي مردم كشور مورد تهاجم و تلاش براي سلب ميل جنگجويي در آنان.
  • نسبت دادن بخش عمده‌اي از تلفات خود به حوادث غيرجنگي به منظور حداكثر ضعيف نشان دادن مقاومت دشمن.
  • آماده‌سازي تدريجي نيروها و جامعه‌ي خودي براي يك جنگ ‌طولاني.
  • اطلاع‌رساني مستمر، كنترل شده و جهت‌دار از وضعيت درگيري‌ها.
  • تمركز بر نمايش سرعت عمل و تحرك، پيشروي در عمق، پياده شدن در پشت خطوط و شدت آتش براي ارعاب افكار عمومي مردم كشور هدف و نيروهاي مسلح كشور مورد نظر.
  • پيشدستي در خبررساني براي بدست‌گيري ابتكار عمل در صحنه عملياتي رواني و تبليغي.

3- راهبرد و دكترين نظامي آمريكا در جنگ‌هاي مدرن:

دكترين نظامي آمريكا بر اساس قابليتها و اهداف كلان نظامي آن كشور بر اساس عمليات هوا-زمين (Air-Land Battle) قرار داده شد و طي آن عمليات هوا- زمين اعم از عمليات هوايي و موشكي مبناي عمليات قرار داده شده و سرنوشت جنگ عمدتاً طي اين عمليات مشخص مي‌گردد. اين دكترين امكان اجراي عمليات بدون تماس را فراهم مي‌آورد.

در دوران قبل از جنگ سرد آمريكايي‌ها خود را ساكنان سرزميني مي‌دانستند كه در ماوراي بحار واقع شده و به لحاظ برخورداري از ويژگي‌هاي خاص ژئوپلتيكي، از گزند هرگونه حملات تروريستي در امان مي‌باشند. حملات 11 سپتامبر موجب گرديد تا علاوه بر مورد سئوال واقع شدن طرح دفاع موشكي و ناكارآمدي آن در قبال حملات تروريستي، علامت سئوالي جديد در ذهن مسئولان كاخ سفيد و جامعه آمريكايي ايجاد گردد تا در جستجوي نقطه خلأيي كه موجب نفوذ تروريسم در آمريكاي امن گرديد، برآيند.

به واسطه اين نگرش، استراتژي جديدي تدوين و ارائه گرديد كه به عنوان استراتژي “حمله پيشگيرانه” مطرح گرديد. به موجب اين استراتژي، ديگر ايالات متحده در انتظار دريافت ضربه از سوي تروريست‌ها نمانده و با شناخت تهديدات خود در سراسر جهان- كه غالباً به موازات منافع اين كشور واقع شده‌اند- اقدام به مقابله با آنها مي‌نمايد.

1-3- اصول استراتژي نظامي آمريكا

بر اساس نظرات جديد و نيازهاي استراتژي امنيت ملي آمريكا، هشت اصل به عنوان اصول استراتژي نظامي آمريكا شامل: نيروي قاطع، امنيت جمعي، كنترل تسليحات، تفوق دريايي و هوافضايي، اعزام نيرو به خارج، تفوق تكنولوژيك، آمادگي، چالاكي و تحرك استراتژيك اعلان شده است.

2-3- استراتژي عملياتي آمريكا

در عمليات‌هايي كه سال‌هاي اخير توسط ارتش آمريكا اجرا و يا رزمايش‌هاي عمده از جمله رزمايش چالش هزاره كه در ماه 2002 به صورت سراسري در آمريكا اجرا شد، اصول مشروحه‌ي ذيل به عنوان مبنا و استراتژي عمليات نظامي ارتش آمريكا معرفي گرديد.

1-2-3- عمليات سريع و قاطع

آمريكا با تكيه بر فناوري برتر و بهره‌گيري از تجهيزات پيشرفته در ارتش خود براي تأمين ساير اهداف بخصوص كاهش تلفات و جلوگيري از مشكلات داخلي كه ممكن است با طولاني شدن جنگ پيش آيد در طرحريزي‌هاي عمليات سريع و قاطع را مبنا قرار مي‌دهد.

طراحان و استراتژيست‌هاي نظامي آمريكا تا پيش از شروع جنگ، استراتژي دفاعي آمريكا را “شوك و وحشت” اعلام كه بر اساس آن آمريكا مي‌بايست برتري سريع خود را در جنگ به اثبات برساند و از نظر عملياتي و رواني، دشمن را مرعوب خود سازد.

2-2-3- اجتناب از جنگ نزديك

دكترين نظامي آمريكا بر مبناي عمليات هوا- زمين و عمليات بدون تماس براي نيروهاي مانوري است. نيروهاي مهاجم آمريكايي با بهره‌گيري از فناوري پيشرفته بخصوص توانائي كسب برتري مطلق هوائي در درگيري با ارتش‌هاي جهان سوم و تحرك صد در صد نيروهاي مانوري، قادر به اجراي عمليات بدون تماس هستند، عملياتي كه طي آن ارتش مهاجم بدون تماس و درگيري رو در رو، نيروي ارتش مقابل با شكست مواجه ميشود. البته ارتش آمريكا در جنگ اخير با عراق به ويژه در ابتداي عمليات، تا حدودي نتوانست اين اصل را به واسطه وجود شرايطي كه عمليات همراه با تماس نسبي را اجتناب ناپذير مي‌نمود، رعايت نمايد، ولي ادامه عمليات، نوعي عمليات بدون تأثير بود.

3-2-3- انجام جنگ كوتاه مدت

آمريكا با تكيه بر فناوري برتر و بهره‌گيري از تجهيزات پيشرفته در ارتش خود براي تأمين ساير اهداف بخصوص كاهش تلفات و جلوگيري از مشكلات داخلي كه ممكن است با طولاني شدن جنگ پيش آيد و يا اينكه نتيجه مورد نظر آمريكا تغيير كند، همواره در طرحريزي‌هاي نظامي خود تكيه بر جنگ كوتاه‌مدت دارد.

4-2-3- كسب پيروزي قطعي

بررسي كليه عوامل برتر ساز سياسي قبل از جنگ، حين چنگ و پس از آن، عواملي هستند كه همواره طراحان استراتژيك آمريكايي براي شروع يك جنگ مد نظر قرار مي‌دهند و تا از پيروزي قطعي بر دشمن از تمامي ابعاد آن اطمينان حاصل نكنند، اقدام به شروع جنگ نخواهند كرد.

5-2-3- اطلاعات همه جانبه:

امروزه ارتش آمریکا به این باورند که جنگیدن در سرزمین دشمن با تکیه صرف بر اطلاعات رزمی شامل جو، زمین و دشمن که در گذشته به عنوان اطلاعات لازم برای نبرد محسوب میگردید، علمی نیست بلکه نیازمند اطلاعات جامع و دقیقی از دشمن و سرزمین نبرد از جمله وضعیت سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، نظامی و… است، اما این اطلاعات عمدتا در حوزه فعالیت جمع آوری سازمان های اطلاعات نظامی قرار ندارند بلکه کسب آنها مستلزم فعالیت سرویس های اطلاعاتی غیر نظامی نیز هست.

6-2-3- عملیات مبتنی بر تأثیر (نه انهدام)

در عملیات آفندی در گذشته، انهدام نیروهای دشمن به عنوان یک هدف عمده از آفند به شمار میرفت. اما امروزه آمریکا با توجه به اهدافی که از جنگ های خود می کند (اشغال سرزمین، اعمال نفوذ و سلطه و…)، انهدام نیروی دشمن به عنوان هدف آفند محسوب نشده و در حین عملیات فقط آن بخش از نیروهای مقابل مورد هدف قرار می گیرند که در عملیات تأثیر داشته باشند لذا اهداف عملیات نظامی، آن بخش از نیروها، مواضع و تأسیسات است که می تواند در عملیات پدافندی مؤثر واقع شوند.

7-2-3- تاکتیکهای رزمی و عملیاتی آمریکا

آمریکائیها در استراتژی عملیاتی خود بر پنج اصل، عملیات غیر خطی (NON LINEAR OPERATION) ابتکار عمل و اقدام پیشدستانه (INITIATIVE)، عملیات در عمق (DEPT)، چالاکی و تحرک (AGILITY) و همزمان سازی توان رزمی (SYNCHRONIZATION) تکیه کردهاند.

5- جایگاه سامانه های فرماندهی و کنترل در جنگ های مدرن

بکارگیری شبکه ارتباطی ماهواره ای، سامانه های فرماندهی و کنترل پرنده مستقر در میدان نبرد، هدایت جنگنده ها به سوی اهداف تاکتیکی و استراتژیکی، تصمیم گیری لحظه ای در میدان نبرد و… همگی از توانمندی های سامانه هایC4ISR می باشد که ماهیت جنگ ها را تغییر داده است.

همگام با پیشرفت تکنولوژی نظامی در ابعاد مختلف و بویژه در زمینه سامانه های C4ISR، عدم توانمندی برخی کشورها در این رقابت سنگین، آنها را به فکر چاره ای دیگر انداخته تا از طریق نفوذ به شبکه های ارتباطی، کشورهای دارای تکنولوژی پیشرفته را در بکار گیری فن آوری های پیچیده نظامی و غیر نظامی دچار مشکل کنند. بکارگیری کامپیوتری نسل سوم و چهارم ماهیت اساسی استراتژی نظامی، سازمانها و ساختارهای نظامی، دکترین و استراتژیها را تغییر داده است. در جنگ سایبریک شکست یا پیروزی حاصل انبوه تجهیزات و لشکر نبوده بلکه بستگی به اطلاعات و دانش برتر دارد.

در جنگ های متعارف امروزی همچون جنگ اول خلیج فارس، جنگ افغانستان، جنگ بالکان و جنگ دوم خلیج فارس با توجه به نقش کلیدی سازمانهای C4ISR در کنترل و هدایت جنگ، همواره حملات پیشگیرانه و ویران کننده بر علیه مراکز فرماندهی، سایتها و سامانه های رادار دفاع هوایی، مراکز ارتباطی فرماندهی و کنترل انجام و متعاقب آن یورش به کارخانجات برق، دپوهای مهمات، سوخت و مراکز اصلی نیروهای آفندی دشمن آغاز گردید.

یک جانبه گرایی در فناوری اطلاعات و عدم تقارن و موازنه توان نظامی در میادین نبرد، کشورها را بر آن داشته تا به شیوه های مختلف در پی ضربه زدن به نقاط ضعف دشمن قوی تر از طریق جنگ نا متقارن برآیند.

یکی از اهداف اولیه جنگ سایبریک، ایجاد رعب و وحشت در میان فرماندهان و از هم گسیختگی سازمانی به منظور انهدام ماشین جنگی دشمن.

در این میان بعد سایبریک جنگ نامتقارن، سامانه های فرماندهی و کنترل را آسیب پذیر نموده است. لذا، هدف نهایی در این گونه جنگ، فلج کردن و از کار انداختن سامانه ها و سازمانهای معمول نظامی کشور هدف بوده تا نتوانند ادامه فعالیت بدهند.

1-5- عملیات سایبریک در جنگ های مدرن

در یک حمله سایبریک به کشوری که اکثر جمعیت، اتومبیل، مراکز دولتی و تجاری در چند شهر عمده گرد هم آمده است، چنانچه حمله متوجه مغز شبکه گردد، نتایج زیر حاصل می گردد که اثری همچون یک بمب اتم دارد.

1-1-5- برق قطع می شود، لذا با قطع برق کلیه ی ساختارهای برقی کشور بطور کامل فلج شده، سامانه حمل و نقل، آسانسورها، سیستم گرم کننده و خنک کننده و… از کار خواهد افتاد.

2-1-5- سامانه مخابراتی قطع می شود، در این حالت تلویزیون، رادیو، تلفن، سامانه های کنترل ترافیک و ایستگاهای هواشناسی و… قادر به فعالیت نخواهند بود.

3-1-5- سامانه آبرسانی و توزیع مواد غذایی دچار اختلال می شود.

4-1-5- موسسات کلیدی همچون بانکها، مراکز پزشکی، سوپرمارکت ها و… دچار اشکال میشوند.

5-1-5- سامانه های اورژانس غیر فعال خواهند شد و با توجه به اوضاع آشفته و غیر فعال بودن پلیس، اوضاع اجتماعی جهت هرج و مرج آماده می شود.

6-1-5- بخش اعظمی از سازمانها و سامانه های نظامی نیز فلج خواهد شد، تأخیر در عکس العمل به موقع توانمندیهای نیروی هوایی، رادارهای دفاع هوایی و سامانه های ردیاب در حالیکه قدرت تحرک و طرحهای گسترش نیز نابود شده اند یا قابل دسترس نمی باشند و سامانه لجستیک نیز غیر قابل بهره برداری می گردد.

7-1-5- بخش اعظمی از سامانه حمل و نقل فلج شده و غیر قابل حرکت می گردد. ترافیک ایجاد شده در چنین شرایطی در مقایسه با ترافیک عادی شهرهای بزرگ قابل کنترل نخواهد بود. تصور شهر بزرگی چون نیویورک بدون مترو، سامانه حمل و نقل، خدمات فرودگاهی و هواپیما، قطار، شبکه کنترل ترافیک و… قابل تحمل نخواهد بود.

2-5- آسیب پذیری سامانه ها C4ISR در جنگ های مدرن

در جنگ سایبریک، نفوذ کننده ها قادرند رمزهای کامپیوتری را تغییر داده، هواپیماها را به پرواز درآورند، سامانه های ناوبری را بعهده بگیرند و آنها را به مقصد دلخواه هدایت و یا اینکه آنها را وادار به سقوط کنند که این مسئله می تواند به عنوان یک آسیب پذیری برای کشورهای وابسته به سامانه های دیجیتالی از جمله C4ISR باشد.

از طرفی کشورهای پیشرفته در اقصی نقاط جهان در حال تبیین استراتژی مناسب در جهت کم و کیف جنگ سایبریک هستند تا ضمن کسب توانایی نفوذ در شبکه ی فرماندهی و کنترل، لجستیک، حمل و نقل و رادارهای اخطار اولیه و سایر عملیات نظامی دشمن، خود نیز از نفوذ عملیات مشابه توسط دشمن در امان باشند.

هنگامیکه تشکیلات نظامی درگیر یک نبرد خصمانه است، مسئله ی کلیدی، کسب برتری اطلاعات و یا تسلط اطلاعاتی در فضای جنگ است. این مسئله با مختل کردن سامانه دفاع هوایی دشمن، بلوکه و یا انهدام رادارها و موارد مشابه صورت می گیرد. با کاهش اثر بخشی سامانه های C4ISR دشمن و جلوگیری از بکارگیری عملیات نظامی که متکی به شبکه ی C4ISR است، نیروهای دشمن ناگزیر به استفاده از روشهای قدیمی تر جهت عملیات نظامی شده و لذا باعث افزایش آسیب پذیری آنها خواهد شد.

در صورتیکه شبکه های نظامی از کانال مخابرات استفاده نمایند، آنها نیز مورد حمله ی سایبریک در سطوح فرماندهی و کنترل، لجستیک و عملیات نظامی قرار خواهند گرفت.

6- نتیجه

عدم تقارن، کوتاه بودن زمان درگیری، وسعت منطقه نبرد، سرعت در چرخش اطلاعات، توجه به افکار عمومی، سرعت، دقت و هوشمندی تسلیحات، دور ایستا بودن عملیات نظامی، ائتلافی بودن و غیر خطی بودن از جمله ویژگی های جنگ های مدرن است. این ویژگی جنگ های مدرن باعث شده تا بخش اعظمی از کنترل و هدایت جنگ از طریق سامانه های فرماندهی و کنترل (C4ISR) صورت گیرد.

همین مسئله که ناشی از پیشرفت فناوری در ابعاد مختلف تسلیحات جنگی است، باعث عدم توان نظامی کشورهای قوی و کمتر توسعه یافته گردیده و ماهیت جنگ های مدرن را تغییر داده است.

از طرفی، پیشرفت تکنولوژی نظامی در ابعاد مختلف و بویژه در زمینه سامانه های C4ISR و عدم توانمندی برخی کشورها در این رقابت سنگین، آنها را به فکر چاره ای دیگر وا داشته تا از طریق نفوذ به شبکه های ارتباطی، کشورهای دارای تکنولوژی پیشرفته را در بکارگیری فن آوریهای پیچیده نظامی و غیر نظامی دچار مشکل کنند.

وابستگی شدید کشورهای پیشرفته به سامانه های کامپیوتری، ماهیت استراتژی، دکترین، عملیات تاکتیک های نظامی را تغییر داده و آنها را در مقابل جنگ اطلاعات آسیب پذیر نموده است.

انجام جنگ سایبریک در سامانه های ارتباطی دشمن، باعث خواهد شد تا شبکه ی برق غیر نظامی، شبکه ی کنترل ترافیک هوایی، شبکه ی بانکی و مالی، شبکه ی مخابرات و شبکه های رادیو، تلویزیون، ماهواره و اینترنت دشمن بطور کامل فلج شده و او را درگیر از هم گسیختگی در جامعه، تظاهرات خیابانی و بحران سیاسی کند. و در صورتی که واحدهای نظامی از کانال مخابرات تجاری استفاده کنند، سامانه های C4ISR نیز دچار آسیب جدی خواهد شد.


7- منابع

1- کنترل مکنزی، جنگ نا متقارن، مترجم عبدالمجید حیدری، تهران، دانشکده دافوس سپاه، دوره عالی جنگ،1382

2- ح. سلامی، جنگ های آینده، تهران، دانشگاه عالی دفاع ملیف1383

3- استراتژی علوم و تکنولوژی دفاعی آمریکا، مدیریت تحقیقات و مهندسی دفاعی آمریکا،1992، موسسه آموزشی و تحقیقات صنایع دفاعی، دفتر مطالعات، تهران،1373

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *