نظام الدین ملک آرائی
سنگ زیربنای توسعه پایدار در هر جامعه، انسان سالم و متخصص و متعهد است. از این رو، آموزشهای تخصصی در کنار و همراه با سایر آموزشهایی که برای توسعه نیروی انسانی ارائه میشود به فرایند توسعه پایدار در کشور کمک میکند. توسعه پایدار آثار انباشته مجموعه ای از علل و عوامل است که در یک دور تسلسلی بر هم اثر متقابل دارند و در این دور هم علت و هم معلول میشوند.
عوامل مؤثر در توسعه پایدار عبارتند از:
- توسعه نیروی انسانی
- توسعه فرهنگی
- توسعه اقتصادی
- توسعه سیاسی، و
- توسعه فناوری
توسعه پایدار به این نکته کلیدی بازمیگردد که تحولاتی میتواند معنادار باشد که در جمیع جنبه های عوامل یاد شده رخ دهد و از بین این عوامل، عامل غالب، توسعه نیروی انسانی است. طبیعی است که توسعهی نیروی انسانی بدون آموزش صحیح و مستمر فاقد معناست. برای آنکه فرایند آموزش نیروی انسانی به درستی اجرا شود توضیح در بارهی اجزای اصلی مؤثر در ارتقای کیفیت آموزش ضروری به نظر میرسد. این اجزا به طور خلاصه عبارتند از:
- آموزش دهنده: بسیار مهم است که شخص آموزش دهنده از دانش و مهارت کافی برای ارائه آموزش برخوردار باشد تا کیفیت آموزش ارتقا پیدا کند.
- آموزش گیرنده: این مهم است که بدانیم مخاطب ما در آموزش چه اشخاصی هستند تا با شناخت درست از آنان، بتوانیم به درستی آموزش دهیم.
- وسیله یا امکانات آموزشی: پیام آموزشی را به آموزش گیرنده منتقل میکند. استفاده از وسایل و امکانات آموزشی مناسب و مرغوب میتواند کیفیت کار آموزشی را بالا ببرد.
- محتوای آموزشی: متن پیام آموزشی باید متناسب با سواد و درجات علمی مخاطبان باشد. اطلاعاتی که در آموزش حرفهای گنجانده میشود حتماً باید با محتوای آموزش دانشگاه تفاوت داشته باشد.
- ارزیابی مداوم برنامه های آموزشی: موضوع مهمی است که لازم است در امر آموزش به آن توجه شود. باز خورد (feedback) بررسی میزان تأثیرگذاری کیفیت برنامه های آموزشی در آموزش گیرندگان است که به منظور رفع نقاط ضعف و بهبود امر آموزش صورت میگیرد . برای آنکه فرایند آموزشی اثربخش باشد میباید در روشهای سنتی دانش اندوزی بازنگری و در صورت امکان روشهای دانش پژوهشی و فناوریهای مدرن را جایگزین آنها کرد.
با این توضیح، توسعه نیروی انسانی علاوه بر برنامه مناسب، نیازمند دانشجوی خواهان، معلم توانا و امکانات آموزشی مناسب است. ارزیابی آموزش حسابداری در ایران نشان میدهد که نخست ما در هر سه زمینه کمبود داریم، دوم، آموزش حسابداری با نیازهای واقعی کشور فاصله دارد و سوم دانشآموختگان حسابداری قادر نیستند انتظاراتی را که از آنان در محیطهای واقعی کسبوکار وجود دارد کاملاً رفع کنند. حسابداری مانند پزشکی آمیزهای از جنبههای نظری و عملی است یعنی علم و عمل در آن مکمل یکدیگرند و در آموزش حسابداری باید به هر دو جنبه توجه شود. در غیراینصورت، قادر به تربیت نیروی انسانی واجد شرایط برای توسعهی پایدار در کشور نخواهیم بود. بهنظر میرسد مشکل مهمی که در آموزش حسابداری دانشگاهی وجود دارد این است که بیشتر به جنبهی نظری حسابداری توجه میشود در صورتیکه این مشکل در رشتههای دیگر مانند پزشکی وجود ندارد؛ زیرا یک دانشجوی رشتهی پزشکی در طول دورهی تحصیل، جنبههای عملی رشتهی خود را با کار در بیمارستان، آزمایشگاه و اتاق عمل فرا میگیرد. آموزش حرفهای یک اصل انکارناپذیر برای حسابدارشدن است. نیازهای کسبوکار بهسرعت در تغییر است و دانشآموختگان رشتهی حسابداری باید با شرکت مستمر در دورههای تخصصی و حرفهای حسابداری و رشتههای مرتبط نظیر مدیریت، اقتصاد و بازاریابی با علوم و اصول حاکم بر تجارت و کسبوکار آشنایی پیدا کنند تا بتوانند با تغییراتی که در نقش حرفهای آنان پدید میآید مقابله کنند تا در آینده آسیب نبینند.
برای آنکه آموزش حرفهای از اثربخشی و کارایی مناسبی برخوردار باشد مراکز آموزشی انجمنهای حرفهای وظیفه دارند به منظور تربیت نیروی انسانی متناسب با نیازهای کشور و آشنا با محیط کسبوکار با تبادل نظر و همکاری با دانشگاهها، ارتباط با مؤسسات آموزشی حرفهای در کشورهای پیشرفته، انجام تحقیقات تخصصی و حرفهای برای تهیهی مطالب محتوای آموزشی برای آموزشدهندگان و آموزشگیرندگان، انتشار نشریات تخصصی و حرفهای، گسترش همایشها و دورههای آموزش حرفهای، امکانات لازم را برای برطرف کردن این نقیصه فراهم کنند و توان کشور را در سازماندهی نیروی انسانی برای تأمین هدفهای استراتژیک فعلی و آینده افزایش دهند.
منبع: مجله حسابدار، شماره ۲۷۹، تیر ۱۳۹۴، صص ۶-۵