چکیده
نماد و نشان پزشکی مدرن (Medicine Symbol) تیرکی است که ماری به دور آن حلقه زده و بالا رفته است (شکل ۱). در برخی نشانها نیز بهجای تیرک، از جامی استفاده میشود که مار به دور آن پیچیده و به درون آن مینگرد؛ اما پرسش این است که منشأ این نماد پزشکی چیست؟ این آرم از کجا آمده است؟ پاسخ به این پرسش دو روایت دارد.
مقدمه
با نظر به مطالعهی نسبت منطق کابالا با نظام دو وجهی ثنویت و دیرینشناسی معیارهای این تفکر که بر پذیرش توأمان منطق هگل و منطق لائوتسو یعنی تلفیق اصل جدال و اصالت تضاد استوار است و در جهت حصول بروندادهای مخرب و انحراف دهندهی سیر فهم بشر در هر یک از ابواب اصل توحید، شناخت عوالم خلق و جعل و درک مفاهیمی چون جنسیت، با ادعای اثرپذیری از عرفان اسلامی گام زده و در زمرهی دیگر نهلههای صهیونیسم در قالب عرفان یهودی توسط شیطانگرایان مدرن که با تمسک بر حیل گوناگون همواره در میدان جولان شیطان میتازند، شناخته شده است، ضرورت بذل دقت در تمامی عرصهها از حیث کل و نیز جزء امور برای آگاهان روزگار بهمنظور روشنگری معانی حقیقی و تمییز اهداف شوم شیطانگرایان بر بیداران پوشیده نیست. لذا ضمن وقوف بر اهمیت نمادها و نشانهها از حیث رهنمایی آنها بر درک بار معنایی مورد ارائهشان، بررسی و مطالعهی منشأ و نیز هدف غایی از طرح و تخصیص آنها بر مفاهیم قراردادی و عمومی که عمدتاً دارای کاربرد جهانی هستند، ذیلِ ضرورت مذکور میگنجد.[۱]
غالباً استناد به مستندات تاریخی در زمینههای پژوهشی در عرصههای مختلف، راهگشای مناسبی برای نیل به چنین آشکارسازیها است. با این وصف در مقالهی پیش رو، نشان یا آرم جهانی پزشکی از حیث منشأ در دو روایت مورد تفسیر واقع شده است که این هر دو روایت، مؤید سودجویی مبتنی بر منطق رذیلانهی نهلهی کابالائیسم از هر فرصت موجود در حیطهی ارادهی بشر مثل قوانین و حتی علائم قراردادی نظیر نمادها و نشانهها، آن هم بهمنظور تصاحب و تأیید دعوی قدرت و نمایش دامنهی تسلط و غلبه در غالب عرصهها خصوصاً علم از جانب طراحان و پیروان آن برای تثبیت و اشاعهی چنین منطقی است. در چارهجویی نهایی با استفاده از تفسیر دوم، روشنگری گسترده و ارائهی ادلّهی علمی و تاریخی، ضرورت آشکار داشته و لزوم اصلاح آرم پزشکی در صورت اصرار بر حفظ چنین استناد تاریخی در علم پزشکی بر منشأ حقیقی آن پرواضح است؛ اما مناسبترین و البته منطقیترین راه که ماحصل پذیرش روایت نخست است، حذف کامل این نشان از هویت علم پزشکی کنونی است. چراکه یکی از معیارهای طرح نشان کنونی، زمان و پیشینهی تاریخی دستاوردهای آن علم بوده و از آنجاکه نهتنها رویدادهای تاریخ که ثبت آنها نیز همواره دستخوش تاختوتاز شیطان بوده و هست، حذف پیشینهی بسیار دور با تمام وقایعش و عدم دسترسی انسان امروز به وقایع زمانی دورتر اصلاً بعید نیست. از دیگر سو قطعاً قدمت این علم فراتر از نقطهی آغاز و یا اوجی است که در مستندات تاریخی یهودیان مغرض درج است پس شایستهتر آن است که جهت نمایش اهمیت و مختصات علم پزشکی، آرمی جامع و مبیّن در صورت امکان مبتنی بر حقیقت تاریخ و اگرنه بر اساس دیگر معیارهای محرز که امکان اثبات حقیقی دارند طراحی و ثبت شود.
روایت نخست[۲]
در روایت نخست، این ادعا وجود دارد که «یِسُد»[۳] (شکل ۵) در درخت حیات کابالا (شکل ۳) مبنای آرم پزشکی مدرن است. یسد یعنی بنیاد و اساس، واجد نیروهای آفرینندگی خداست. در تفسیر بز «به فومت»[۴] (شکل ۴) که مبتنی بر درخت حیات کابالاست، یسد در قالب نماد نرینگی ترسیم شده است که دو مار آن را احاطه کردهاند.
البته شیطانگرایان مدرن[۵] (شکل ۶) مدعی هستند که این نماد نرینگی در تصویر بز به فومت قرین همان «ابلیسک»[۶] (شکلهای ۷ و ۸) معروف است. ستون ابلیسک (ابلیسی) نماد «ایزیس»[۷] (اسطورهی مصر باستان) (شکل ۹) است که در اکثر میادین شهرهای کشورهای غربی نصب شده است. شیطانگرایان مدرن مارهای تصویر بز به فومت را نیز نماد شیطان میدانند (استعارهی ابلیس در کتاب مقدس یهود، هنگام اغوای آدم و حوا). ازاینرو آرم و نشان پزشکی مدرن، یک نماد کابالائیستی است.
روایت دوم
روایت دوم حاکی از این است که نشان پزشکی مدرن برگرفته از «نماتودا» است.
- «Nematoda» جانورانی پرسلولی با اندامی دراز و استوانهای و کرمیشکل که بر عکس کرمها بندبند نبوده و اعضای بدن آنها دارای تقارن دوطرفی بهطوریکه در قسمت جلوی بدن واجد تقارن شعاعی و مقطع دایرهای شکل باشد هستند. طیف اندازه در نماتدها گسترده بوده و از چند میلیمتر تا چند متر ممکن است. نماتدها به زبان انگلیسی «eelworm» (کرمهای مار مانند) و در زبان یونانی «Nema» (به معنای نخ) هستند. نماتدهای پارازیت گیاهی در افراد ماده میتوانند کروی شکل یا لیموئی باشند. لینه در سال ۱۷۵۸ در طبقهبندی خود بهنام «Systema Natura» نماتدهای پارازیت انسان و حیوان را در گروه Verms (کرمها) قرار داد.[۸]
- کرم «پیوک» یک نماتد بومی گینهی نو است که از ابتدای شروع علم پزشکی شناخته شدهبود و در یکی از اولین رکوردهای مکتوب در مورد نماتدهای انگل انسان یعنی کتاب «Papyrus Ebers» (۱۵۰۰ سال قبل از میلاد مسیح) درج شده است. «Agatharchides»، ۱۸۰ سال قبل از میلاد مسیح مشخصات کرم پیوک را شرح داده و اپیدمی این بیماری و نحوهی معالجهی آن را در بین قوم یهود بیان کرده است.
بوعلی سینا[۹] علاوه بر شناسایی و معالجهی کرمهای پهن، «Enterobius vermicularis» و «Ascaris»، «Dracunculiasis medinensis» را نیز مطالعه کرده است.[۱۰]
«Dracunculiasis medinensis» نام علمی این نماتد یا همان کرم «پیوک» است (شکل ۱۰) که امروزه تنها به جغرافیای جنوب صحرای افریقا محدود هستند. بالغین آنها نماتدهای نخی شکلی هستند که رشد طولی آنها به حدود یک متر هم میرسد. میزبان بالغین این نماتد، انسان و میزبان واسط آن سختپوستان خانوادهی خرچنگ است (شکل ۱۱). نوشیدن آب آلوده به میزبان واسط و یا تخم نماتد، توسط انسان او را به این انگل آلوده میسازد. نماتد نابالغ دیوارهی روده را سوراخ کرده، از خلال آن خارج شده و در اغلب بافتهای بدن بهطور سرگردان رشد کرده و بالغ میشود. پس از یک سال مادهی بالغ مسیر خود را به سطح پوست میزبان که غالباً مربوط به پای اوست یافته و سبب ایجاد تاول دردناکی میشود. درد تاولها با فروبردن پا در آب تسکین مییابد فلذا فرصت مناسب برای نماتد ماده جهت جراحت تاول و تخمگذاری در آب فراهم شده و چرخه یا همان سیکل زیست کرم تداوم مییابد (شکل ۱۲).
هیچ راهی برای درمان این انگل در فرد مبتلا یافت نشده! و تنها شیوهی رهایی بیمار از این نماتد در مرحلهی تاول پا، خارج کردن مادهی بالغ با پیچاندن آن در یک دورهی زمانی بلند (یک هفته) بهدور یک چوب است! اگر در حین پیچش نماتد بهدور چوب و قبل از خروج کامل آن، بدنش قطع یا پاره شود، خطر ابتلا به آلودگیهای عفونی باکتریایی مهلک برای بیمار قطعی است (شکل ۱۳ و ۱۴).
بهترین راه برای عدم ابتلا و آلودگی به این انگل ممانعت از شنا کردن افراد در منابع آب آشامیدنی و پاکسازی آب شرب از میزبانهای واسط و در پایان جوشاندن آب در حرارتهای ۱۰۰ درجه و بالاتر است.[۱۱]
این انگل بیش از ۱۰۰۰ سال در جغرافیای عرب و دریای سرخ شیوع داشته است. در سال ۱۹۸۶ حدود سه و نیم میلیون بیمار آلوده به این نماتد از پاکستان، هند و افریقای جنوبی که البته بخش اعظم آن مربوط به افریقا بوده گزارش شد که این تعداد به هفتاد و پنج هزار نفر در سال ۲۰۰۰ و یازده هزار نفر در سال ۲۰۰۶ کاهش یافت. شیوع بیماری در ۲۰۰۹ کمتر از ۳۲۰۰ مورد آلودگی در سودان جنوبی، غنا، مالی و اتیوپی بوده است.[۱۲]
نتیجه
نشان قدیمی پزشکی (شکل ۱۵) هرچند توسط یهودیان طراحی گردیده و نشانگر یک کرم پیچیده بهدور یک چوب است اما برگرفته از روش خارجسازی نماتد بالغ «Dracunculiasis medinensis» بوده است که بعداً به دلیل شباهت کلی کرمها و البته نماتدهای نخیشکل به مار، مورد سودجویی و انطباق شکلی با سمبل کابالا توسط صهیونیستها و سیطینیستها واقع شده و با افزودن نقش زبان مار به سر کرم (شکل ۱۶) و سپس یک مار دیگر و جایگزینی «عصای چاووش» یا «چماق قاصدی» یا همان «Caduceus» بهجای چوب کوچک، در طراحی آرم، حقیقت اصالت این نشانه را پوشانده است (شکلهای ۱۷ و ۱۸).
پینوشت:
[۱] استاد حسن عباسی، جلسهی ۵۸۹، دکترین اسلام (۴۹)، دیرینشناسی فهم (۱۶) منطق قبالا، ۵ شهریور ۱۳۹۴، www.kolbeh-keramat.ir
[۲] استاد حسن عباسی، جلسهی ۵۸۹، دکترین اسلام (۴۹)، دیرینشناسی فهم (۱۶) منطق قبالا، ۵ شهریور ۱۳۹۴، www.kolbeh-keramat.ir
[۳] Yesod
[۴] Baphomet
[۵] Seitanists
[۶] Obelisk
[۷] Isis
[۸] دامادزاده، محمود، نماتدشناسی در کشاورزی، اصفهان، اندیشهگستر،۱۳۸۶، ص ۱-۸
[۹] Avicenna
[۱۰] Department of infectious and Tropical Diseases, London School of Hygiene and Tropical Medicine. History of Human Parasitology. Clinical Microbiology reviews. Vol 15. No.4, 2002. P: 595-612.
[۱۱] Muller, Ralph. Worms and Human Disease, CABI Publishing, 2nd Edition, 2002. Chapter 5, P: 228-234.
[۱۲] http://Courses.bio.unc.edu/2010Fall/biol062/Student%20Preswentations2010/Dracunculiasis.ppt
منبع : http://ystc.ir