ارزيابی اثر فن‌آوري اطلاعات و ارتباطات بر محيط‌زيست

پژوهش‌های محیط‌زیست، سال 4، شماره 7، بهار و تابستان 1392، از صفحه 103 تا 114

ارزيابی اثر فن‌آوري اطلاعات و ارتباطات بر محيط‌زيست

نيلوفر مرادحاصل1، اميرحسين مزيني*2

1 استادیار پژوهشگاه فضای مجازی

2 استادیار دانشگاه تربيت مدرس

(تاریخ دریافت: 30/1/1390؛ تاریخ تصویب: 27/3/1392)

چكيده

فن‌آوري اطلاعات و ارتباطات (فاوا) طی سال‌های اخير، ابعاد مختلف زندگي انسان را متأثر نموده است. مبانی نظری بحث حکايت از آن دارد که استفاده از فاوا می‌تواند به بهبود کيفيت محيط‌زيست کمک نمايد. اما قابل مشاهده بودن اين اثر در کشورهاي مختلف با سطوح متفاوت از نظر توسعه يافتگی نیازمند مطالعات موردی است. مقاله حاضر به دنبال بررسي اين موضوع به‌صورت بین کشوری می‌باشد. بدین‌منظور، پس از بررسی مبانی نظری بحث و استخراج مدل مربوطه با استفاده از روش داده‌های تلفيقی (Panel Data)، به برآورد اثر فن‌آوري اطلاعات و ارتباطات بر کيفيت محيط‌زيست به تفکیک در دو گروه از کشورهاي توسعه يافته و در حال توسعه (از جمله ايران) برای دوره زمانی 2005- 1990 پرداخته شده است.

نتايج حکايت از آن دارد که همزمان با افزایش شدت آلودگی ناشی از فعالیت‌های اقتصادی، فن‌آوري اطلاعات و ارتباطات توانسته در کشورهای توسعه يافته روند فزاینده انباشت آلودگی را تعديل نماید و از این مجرا کيفيت محيط‌زيست بهبود يابد. اما اين موضوع در کشورهای در حال توسعه چندان محسوس نمی‌باشد. به نظر می‌رسد، تفاوت موجود میان کشورهاي توسعه يافته و در حال توسعه در زمینه نهادینه شدن استفاده از فن‌آوري اطلاعات و ارتباطات در این رابطه نقش به‌سزایی ایفا می‌نماید.

كليد واژه‌ها: فن‌آوري اطلاعات و ارتباطات، محيط‌زيست، آلودگی، داده‌های تلفيقی

سرآغاز

طي دهه‌هاي اخير، اهميت محيط‌زيست رفته رفته افزايش يافته و کيفيت محيط‌زيست از اهميت به‌سزایي برخوردار شده است. به طوري‌كه با رشد و توسعه جوامع، به كيفيت محيط‌زيست اهميت بيشتري داده شده است و با وجود تفاوت‌هاي اساسي در مصاديق و ماهيت مشكلات حوزه محيط‌زيست در كشورهاي توسعه يافته و در حال توسعه، كليت اين موضوع در تمامي كشورها قابل مشاهده مي‌باشد. برای مثال، همزمان كه در كشورهاي در حال توسعه مواردي چون تخريب محيط‌زيست(1) ناشي از استحصال غيراصولي منابع، نبود سيستم‌هاي ارزيابي و اندازه‌گيري (پایش)(2)، نبود قوانين محيط‌زيستي كارا و پديده‌هايي چون گريزگاه آلودگي(3) و … مشكل اصلي مي‌باشند در كشورهاي توسعه يافته نیز مباحثی چون مصرف كاراي منابع و يافتن جايگزين‌هاي بهينه براي آن‌ها، مديريت انتشار و دفع آلاينده‌ها، پاسخ‌گويي به افكار عمومي (برای مثال در قالب NGOهاي حوزه محيط‌زيست)، رعايت ترتيبات حوزه محيط‌زيست و … دغدغه اصلي محسوب مي‌شوند.

همان‌گونه كه مطرح شد، با وجود تفاوت در ماهيت و مصاديق مشكلات در محيط‌زيست كشورهاي توسعه يافته و در حال توسعه، مديريت محيط‌زيست و حركت در جهت حفظ و ارتقای آن يك دغدغه بين‌المللي محسوب مي‌شود. بنابراین، هر راه‌كار و ابزاري كه بتواند كشورها را در اين راستا كمك نمايد، مي‌تواند به‌عنوان يك راه‌كار كلي به‌حساب آيد. بهره‌گيري و استفاده از فن‌آوري اطلاعات و ارتباطات و قابليت‌هاي آن و در نتيجه انتقال فعاليت‌ها به فضاي مجازي، يكي از مهم‌‌ترين (بسترها) و راه‌كارها در اين راستا، چه در كشورهاي توسعه يافته و چه در كشورهاي درحال توسعه، به حساب مي‌آيد. توضيح آن كه فن‌آوري اطلاعات و ارتباطات، يکی عوامل مهم در متحول نمودن حيات بشر طي دهه‌هاي اخير بوده است و تقريباً نمي‌توان بخشي از زندگي امروزه بشر (به‌صورت مستقيم يا غيرمستقيم) را يافت که از قابليت‌هاي اين فن‌آوري بهره‌مند نشده باشد. ‌ضمن آن که بدون شک بخش قابل توجهي از رشد و توسعه اقتصادي کشورها به‌ويژه کشورهاي توسعه يافته طي دهه اخير در سايه استفاده مطلوب از قابليت‌هاي اين فن‌آوري و فرصت‌هاي ايجاد شده از آن حاصل شده است. شكل (1)، تصويري کلي از حوزه نفوذ و تأثیرگذاري فناوري اطلاعات و ارتباطات را در ابعاد مختلف زندگی بشر نشان مي‌دهد. همان‌گونه که ملاحظه مي‌شود، بخش‌هاي مختلف همچون سلامت و بهداشت، فرصت‌هاي شغلي، کسب و کار، امنيت، محيط‌زيست، توسعه منطقه‌اي، حقوق بشر و آموزش از قابليت‌هاي اين پديده بهره‌مند مي‌شوند، ضمن آن که در بسياري از موارد اين ارتباط مي‌تواند دو سويه باشد.

شكل (1): ارتباطات توسعه‌اي فناوري اطلاعات و ارتباطات

Source: (Wakelin & Shadrach, 2001)

در اين چارچوب، بهره‌گيري از قابليت‌هاي فن‌آوري اطلاعات و ارتباطات در عرصه‌هاي مختلف بدون شك تبعات قابل توجهي در حوزه محيط‌زيست نيز از خود به جاي گذاشته و مي‌گذارد و اين موضوع با توجه به نقش و اهميت محيط‌زيست، به‌ويژه طي دهه‌هاي اخير مي‌تواند به‌صورت خاص مورد توجه قرار گيرد. بنابراین، به‌نظر مي‌رسد مطالعه و بررسي تبعات به‌كارگيري فن‌آوري اطلاعات و ارتباطات بر محيط‌زيست در كشورهاي مختلف با سطوح توسعه يافتگي متفاوت، مي‌تواند دستاوردهاي جديدي را به‌ويژه براي سياست‌گذاران به همراه داشته باشد.

به طورکلي، در ارتباط با اثر فناوري اطلاعات و ارتباطات بر حوزه محيط‌زيست مي‌توان موضوع را از جنبه‌هاي مختلفي بررسي نمود. زیرا مصاديق و تبعات به‌کارگيري اين فناوري در شئون مختلف زندگي انسان مشهود بوده و قابل بررسي است. در كامل‌ترين تقسيم‌بندي ارایه شده تبعات فناوري اطلاعات و ارتباطات بر محيط‌زيست در سه رده مجزا به شرح زير قابل تقسيم مي‌باشند(Berkhout & Hertin, 2001)

الف- رده اول (سطح يک): در اين سطح آن بخش از تبعات (پیامدها) محيط‌زيستي فناوري اطلاعات و ارتباطات بررسي مي‌شود که صرفاً ناشي از توليد تجهيزات اين حوزه و استفاده از آن‌هاست كه به اصطلاح تبعات مستقيم ناميده مي‌شوند و به دو گروه تبعات منفي و مثبت تقسيم مي‌شوند. تبعات منفي، آن بخش از تبعات محيط‌زيست است که از فرايند توليد محصولات فاوا همچون: توليد سخت‌افزارهاي رايآن‌هاي، کابل‌هاي شبکه، مانيتورها، تبعات ناشي از دفع و معدوم‌سازي تجهيزات فاوا و … حاصل مي‌شود. تبعات مثبت نيز بیشتر ناظر به قابليت‌هايي است که از توليد و عرضه محصولات فاوا به‌دست مي‌آيد. برای مثال دستگاه‌هاي الکترونيکي نشانگر آلودگي، کنترل‌هاي الکترونيکي و … .

ب- رده دوم (سطح دو): در اين سطح، آن بخش از آثار محيط‌زيستي فاوا (همچون کاربرد فاوا در فرايند توليد، توزيع و مصرف)مدنظر مي‌باشد که در قالب مجازي‌سازي و افزايش امکان دسترسي ميان عاملين اقتصادي، بخش‌های کلان اقتصاد را تحت تأثیر قرار مي‌دهند.

ج- رده سوم (سطح سوم): اين سطح به آن بخش از تبعات تحريک‌کننده و انگيزشي فناوري اطلاعات و ارتباطات باز مي‌گردد که باعث مي‌شود از مجراي رشد اقتصادي بالاتر، مصرف كل اقتصاد (در مقايسه با حالتي که از فناوري اطلاعات و ارتباطات استفاده نمي‌شود) افزايش يابد که به آثار ارتجاعي و بازگشت‌کننده(4) معروف مي‌باشند. نکته‌اي که در اين رابطه جلب توجه مي‌نمايد، آن است که محاسبه آثار ارتجاعي فناوري اطلاعات و ارتباطات به راحتي امکان‌پذير نمي‌باشد. چرا که در اقتصاد کلان همزمان که به دليل استفاده از قابليت‌هاي فناوري اطلاعات و ارتباطات از مجراي رشد اقتصادي، مقداري تقاضاي جديد ايجاد مي‌شود که مي‌تواند به‌عنوان مثال باعث افزايش تقاضاي مواد خام و انرژي شود. از سوي ديگر، به‌کارگيري فناوري اطلاعات و ارتباطات سبب کاهش استفاده از حامل‌هاي انرژي و مواد اوليه مي‌شود که مي‌توانند تا حدودي اثر يکديگر را خنثي نمايند و آن‌چه در عمل مشاهده مي‌شود، برآيند اين دو اثر مي‌باشد. ذكر اين توضيح نيز ضروري است كه اندازه نسبي هر يک از اين آثار (در سه رده مطرح شده) يکسان نمي‌باشند و بدون شک آن‌چه در قالب تبعات بهره‌گيري از فناوري اطلاعات و ارتباطات در رده دوم مطرح مي‌شود، به مراتب قابل توجه‌تر از دو سطح ديگر است که موضوع مقاله حاضر مي‌باشد. بدين‌منظور با استفاده از داده‌هاي بين كشوري به ارزيابي اين موضوع در قالب فرضيه محيط‌زيستي كوزنتس مي‌پردازيم.

در اين مقاله، پس از مقدمه حاضر در بخش دوم به ادبيات موضوع پرداخته مي‌شود که شامل چارچوب نظري و مروري بر بررسی‌های انجام شده در زمينه تبعات محيط‌زيستي فن‌آوري اطلاعات و ارتباطات مي‌باشد. در بخش سوم، به معرفي مدل انتخابی، داده‌ها و روش تخمين مدل پرداخته خواهد شد. در بخش چهارم، نتایج تخمين مدل و تحليل‌هاي کمي ارایه خواهد شد. بخش پنجم نيز به جمع‌بندي و نتيجه‌گيري اختصاص يافته است.

مروري بر ادبيات موضوع

چارچوب نظري

طي دو دهه اخير، ارتباط ميان سطح توسعه ‌يافتگي جوامع و ميزان دستيابي به استانداردهاي محيط‌زيست و به تعبيري رعايت ملاحظات محيط‌زيستي در كانون توجه پژوهشگران قرار گرفته است. يكي از مباحثی كه در اين حوزه، مطالعات مختلفي را به خود اختصاص داده ارتباط ميان سطح درآمد (رشد اقتصادي) جوامع و ميزان تخريب محيط‌زيست و عوامل مؤثر بر آن مي‌باشد. به‌عبارت ديگر كشورهاي مختلف كه در سطوح مختلفي از توسعه‌يافتگي قرار دارند، از نظر مخاطرات محيط‌زيستي در چه سطحي مي‌باشند. اين موضوع اساس فرضيه كوزنتس مي‌باشد. اين رابطه نام خود را از سيمون کوزنتس، برنده جايزه نوبل كه براي اولين بار به رابطه بين سطح درآمد و توزيع درآمد (به‌صورتU وارونه) پي برد، گرفته است (Kuzents, 1955). براساس فرضيه محيط‌زيستي كوزنتس، ارتباط ميان سطح درآمد كشورها و ميزان تخريب محيط‌زيست به‌صورت يك U وارونه تعريف مي‌شود. بدين‌معنا كه در مراحل اوليه رشد اقتصادي، تخريب محيط‌زيست تشديد مي‌شود و به مرور زمان با توجه به شرايط اقتصادي، اجتماعي و … کشورها، رشد تخريب محيط‌زيست كاهش يافته و در ادامه، اين پديده به موازات رشد درآمد، كاهش مي‌يابد. به‌طورکلي، اقتصاددانان مکانيسم‌هاي منحني محيط‌زيستي كوزنتس را در قالب سه اثر مقياس، اثر ساختاري و اثر تکنيکي تحليل مي‌کنند. بدين‌صورت كه بر اثر مقياس رابطه بين رشد اقتصادي و تخريب محيط‌زيست بر حسب مقياس فعاليت‌هاي اقتصادي بحث مي‌شود. بر اثر ساختاري به فرايند تبديل ساختار کشاورزي به ساختار صنعتي آلاينده و سپس به ساختار صنعتي متمرکز با آلايندگي کمتر تمرکز مي‌شود. اثر تكنيكي نيز حکايت از آن دارد که در مراحل پايين رشد اقتصادي، تكنيك‌هاي توليد همراه با توليد آلودگي هستند. اما در مراحل بالاي توسعه اقتصادي با فناوري‌هاي غيرآلاينده و تصفيه‌کننده‌ها، فرايند توليد با ايجاد آلودگي به مراتب كمتر همراه مي‌باشد (Stokey, 1998) .

برخي از محققان معتقدند مطمئن‌ترين راه براي بهبود وضعيت محيط‌زيست، حركت كشورها به سمت اقتصاد خدماتي است که يكي از راه‌هاي رسيدن به اقتصاد خدماتي، توسعه زيرساخت‌هاي فناوري اطلاعات و ارتباطات مي‌باشد (Panayotou et al., 2000). بنابراین، مشاهده مي‌شود كه بسياري از كشورها، سرمايه‌گذاري در فناوري اطلاعات و ارتباطات را يكي از استراتژي‌هاي راهبردي خود جهت توسعه ملي قرار داده‌اند. همزمان با اين رويكرد در قالب مباني نظري نيز تلاش شده است که ارتباط بين توسعه زيرساخت‌هاي فناوري اطلاعات و ارتباطات و توسعه تبيين شود.

لازم به ذکر است، از اولين بررسی‌ها در زمينه ارتباط فناوري اطلاعات و ارتباطات و رشد اقتصادي مي‌توان به منحني جيپ(5) اشاره نمود. ادبيات اين منحني براي اولين بار در سال 1963 مطرح و به نام پيشنهاددهنده آن نام‌گذاري شد (Jipp, 1963). اين منحني ارتباط مثبت و شدت همبستگي ميان رشد اقتصاد و فناوري‌هاي ارتباطي را نشان مي‌دهد که به طور معمول بر اساس دو متغير توليد ناخالص داخلي سرانه و شدت استفاده از تلفن استخراج مي‌شود (Kenny, 2005). در ادامه، اقدام‌های انجام شده در اين رابطه (در حوزه تئوريك) طي دهه ،1990 بررسی‌های زيادي، اثبات فرضيه كوزنتس و بررسي عوامل تأثیرگذار بر محيط‌زيست را با استفاده مدل‌هاي Adhoc در دستور کار خود قرار دادند. این روند از اوايل دهه2000، با كمك مباني خرد ادامه یافته و اثبات فرضيه منحني كوزنتس با توجه به بنیآن‌های خرد(6) دنبال شده است. در این چارچوب، ليوينگسون و آندروني مدلي را براي يک نفر و با فرض عدم وجود پيامد خارجي(7) انتخاب كردند. ایشان فرض نمودند که آلودگي يک فرد يا يک بنگاه از مصرف حاصل مي‌شود و با کاهش مصرف، آلودگي کاهش مي‌يابد. به همين جهت، مطلوبيت را به‌صورت تابعي از مصرف و آلودگي به‌صورت زير در نظر گرفتند (Levinson & Andreoni, 2000):

Ui=Ui(Ci,P)       Uc> o ,Up< o                   رابطه (1)

در رابطه فوق، منحني مطلوبيت Ui تابعي از مصرف (Ci) و آلودگي (P) است و اين مصرف‌کننده به دو طريق مي‌تواند آلودگي را کاهش دهد، الف- تخصيص دادن منابع جهت تميز نمودن محيط‌زيست. ب- جلوگيري از ايجاد آلودگي. پس تابع آلودگي به‌صورت زير تعريف شده است:

رابطه (2)

P=P(C, E)   C= ΣCi , E= ΣEi   Pc> o ,PE< o

در رابطه (2) متغير E تلاش محيط‌زيست براي كاهش آلودگي كل جامعه است و همچنين آلودگي تابعي مثبت از مصرف (C) و تابعي منفي از تلاش‌ها در حوزه محيط‌زيست (E) است كه اين تلاش مي‌تواند به شكل توسعه فناوري اطلاعات و ارتباطات باشد. همچنين فرض شده است كه يک موجودي محدود به نام درآمد (Mi) به‌صورت رابطه Mi=Ei+Ci وجود دارد که مي‌تواند روي Ci و Ei صرف شود.

اگر از رابطه (2) ديفرانسيل کامل گرفته شود، رابطه (3) به‌صورت زير ايجاد مي‌شود:

رابطه (3)                        dP=Pc dC+PE (dM-dC)

اگر طرفين رابطه (3) بر dM تقسيم شود، خواهيم داشت:

رابطه (4)

رابطه (4) بيان مي‌کند كه چگونه تغييرات درآمد بر آلودگي اثر مي‌گذارد. عبارت افزايش آلودگي ايجاد شده توسط مصرف‌کننده را نشان مي‌دهد و عبارت تلاش‌هاي صورت گرفته در حوزه محيط‌زيست به‌منظور کاهش آلودگي را بيان مي‌کند و زماني آلودگي بدون تغيير باقي مي‌ماند که اين دو عبارت با هم مساوي باشند. با يک جابه‌جايي در رابطه (4) خواهيم داشت:

رابطه (5)

شرايط لازم و کافي براي برقراري فرضيه منحني محيط‌زيستي کوزنتس اين است که در سطوح پايين درآمد و در سطوح بالاي درآمد برقرار باشد (شكل 2).


شكل )2( :تغييرات درآمد و آلودگي

Source: (Levinson & Andreoni, 2005)

لازم به ذكر است، لوينسون وآندروني در مطالعه‌اي ديگر با جاي‌گذاري رابطه (2) در رابطه (1) به تابع مطلوبيتي رسيدند كه آن را با توجه به محدوديت درآمدي (Mi=Ei+Ci) به روش لاگرانژ حداکثر كردند و با حل شرايط اوليه F.O.C، مقدار بهينه مصرف فرد iام را به‌دست آوردند و با جاي‌گذاري مقدار بهينه مصرف و تلاش‌ها در حوزه محيط‌زيست در رابطه (2)، به نقطه بهينه آلودگي و برقراري فرضيه منحني محيط‌زيستي کوزنتس رسيدند (Levinson & Andreoni, 2005).

مروري بر مطالعات انجام شده

به‌طوركلي، در خصوص ارتباط ميان استفاده از قابليت‌هاي فناوري اطلاعات و ارتباطات با رشد اقتصادي و كيفيت محيط‌زيست با توجه به بررسی صورت گرفته، بررسی‌های موجود را مي‌توان به سه گروه كلي تقسيم نمود كه عبارتند از:

در بخش اول از بررسی‌ها، فقط به مطالعه اثر فناوري اطلاعات و ارتباطات بر رشد اقتصادي پرداخته شده است. در اين بخش از بررسی‌ها، تأثیر فناوري بر رشد به سه شكل (حالت) مورد بحث قرار گرفته است. در حالت اول، تأثیر اين فناوري بركالاهاي سرمايه‌اي بررسی شده که نتيجه آن افزايش بهره‌وري سرمايه بوده است؛ در حالت دوم اين فناوري، بهره‌وري نيروي كار را افزايش داده است و در حالت سوم فناوري، بهره‌وري كل (و نه لزوماً بهره‌وري كار يا سرمايه) را افزايش داده است كه از آن به فناوري خنثي هيكس(8) تعبير مي‌شود (Romer, 2010). در دهه‌هاي گذشته، به دليل تأثیر اندك فاوا، اثر آن را در مدل‌هاي رشد در نظر نمي‌گرفتند ولي در اواخر دهه 1990، همراه با رشد سرمايه‌گذاري فاوا و در دسترس قرار گرفتن حجم زياد نهاده فاوا، اين متغير وارد مدل رشد اقتصادي شد. در سال‌هاي اخير، تعدادي از اقتصاددانان با ارايه الگوهاي رشد درون‌زا،‌ سعي در توضيح دانش و فناوري‌هاي جديد به‌عنوان عامل رشد نمودند. در ادبيات اقتصادي، برآورد تأثیر سرمايه‌گذاري فاوا بر بهره‌وري كل و رشد اقتصادي به چهار روش قابل انجام است كه عبارتند از: الف- حسابداري رشد (Jorgenson& Stiroh, 2006) ؛
ب- برآورد تابع توليد (Jorgenson & Stiroh, 2000)؛
ج- تئوري رشد اقتصادي در حالت پايدار (Pohjola, 2000)؛ و
د- روش پس‌اندازهاي اجتماعي (كميجاني و محمودزاده، 1387).

در ايران نيز بررسی‌هایی در اين حوزه انجام شده است. در برخي از تحقیق‌ها به بررسي ميزان تأثیر استفاده از اينترنت بر جريان صادرات در کشورهاي منتخب پرداخته ‌شده است (طيبي و همكاران، 1386). برخي بررسی‌های ديگر، به مطالعه اثر فاوا بر اشتغال در بخش خدمات ايران پرداخته‌اند (محمودزاده و اسدي، 1386) و برخی دیگر به تخمين سهم فاوا از رشد اقتصادي ايران با رهيافت حسابداري رشد و با استفاده از روش تصحيح خطاي برداري و داده‌هاي سري زماني 82- 1338 در زيربازه‌هاي مختلف پرداخته‌اند. (كميجاني،‌ محمودزاده، 1387).

در بخش دوم از بررسی‌ها به مطالعه اثر رشد اقتصادي بر كيفيت محيط‌زيست پرداخته شده است. از اولين بررسی‌های انجام شده در اين حوزه مي‌توان به مطالعه گروسمن و كروگر اشاره كرد كه به‌منظور ارزيابي آثار محيط‌زيستي تجارت آزاد آمريكاي شمالي مطالعه‌اي را انجام دادند و توسط رابطه‌اي رگرسيوني ارتباط ميان آلودگي و رشد اقتصادي را بررسي كردند. نتيجه بررسي‌ها، وجود يک رابطه به شکل U وارونه ميان آلودگي هوا و توليد ناخالص داخلي را نشان داد (Grossman & Krueger, 1991). به همين ترتيب (شافيك و بنديوپاديا، 1992؛ بكرمن، 1992؛ سلدون و سانگ، 1994؛ گيلز و ماسک، 2003؛ شين و هاشيموتو، 2004؛ آزوماهو و همكارانش، 2006) فرضيه محيط‌زيستي کوزنتس را تأييد نمودند. (Shafik & Bandhopadhyay, 1992; Beckerman, 1992; Selden & Song, Giles, Mosk, 2003 Shen & Hashimoto, 2004; 1994; Azomahou, et al., 2006;).

در ايران نيز تحقیق‌هایی در مورد اثر رشد اقتصادي بر محيط‌زيست انجام شده است كه اولين مطالعه در اين حوزه مربوط به پژويان و مرادحاصل، تحت عنوان بررسي اثر رشد اقتصادي بر آلودگي هوا در قالب منحني محیط‌زیستی کوزنتس براي 67 کشور مي‌باشد )پژويان و مرادحاصل، 1386). البته به دنبال اين مطالعه كارهايي در اين زمينه انجام شده است. براي نمونه در مطالعه‌اي رابطه بين درآمد و انتشار دي‌اکسيدگوگرد براي کشورهاي خاورميانه طي دوره 1980 تا 2003 بررسي شده است (پورکاظمي و ابراهيمي، 1387) و مطالعه‌ای دیگر به ارتباط بين آلودگي هوا و رشد اقتصادي (آزمون فرضيه محيط‌زيستي کوزنتس) در 16 کشور منتخب توسعه يافته و در حال توسعه از جمله ايران پرداخته است (اصغرپور و موسوي، 1388).

بخش سوم از تحقیق‌هایی انجام شده، شامل بررسي‌هایی مي‌شود كه در آن‌ها به مطالعه اثر فناوري اطلاعات و ارتباطات بر محيط‌زيست پرداخته شده است. مي‌توان اين‌گونه مطرح نمود كه در داخل كشور مطالعه‌اي كه به‌صورت خاص به بررسي اثر فناوري اطلاعات و ارتباطات بر كيفيت محيط‌زيست پرداخته باشد، مشاهده نشد. اما از مطالعات انجام شده در سطح جهان، مي‌توان به موارد زير اشاره نمود:

پلپيس (2002) در مطالعه خود به بررسي تبعات فناوري اطلاعات و ارتباطات بر محيط‌زيست با رويکردي منفي پرداخته است. اين مقاله در رده اول از طبقه‌بندي ارایه شده در بخش مروري بر مباني نظري قرار مي‌گيرد. بدين مفهوم که چنان‌چه مديريت فرايند توليد و دفع ضايعات محصولات سخت افزاري فاوا با دقت لازم صورت نگيرد، مي‌تواند تبعات محيط‌زيستي جدي به همراه داشته باشد. به‌گونه‌اي که در بعضی موارد تبعات مثبت آن را تحت تأثیر قرار دهد (Plepys, 2002).

يي و توماس (2007) در مقاله خود که به مرور بررسي‌های انجام شده در زمينه مطالعه اثر فناوري اطلاعات و ارتباطات و کسب و کار الکترويکي بر محيط‌زيست اختصاص يافته کليه بررسي‌های انجام شده در دسترس، شامل: مقاله، پروژه تحقيقاتي، پايان‌نامه و … را مورد بررسي قرار دادند. ايشان ادعا مي‌نمايند: چه بررسي‌هایی که به‌صورت مورد کاوي و در سطح خرد انجام شده‌اند و چه بررسي‌هایی که در سطح کلان و در قالب يک رويکرد آماري انجام شده‌اند، هنوز به هم‌گرايي کامل در خصوص اثر مشخص استفاده از فاوا بر فرايند پايداري محيط‌زيست نرسيده‌اند (Yi & Thomas, 2007). به‌عبارت ديگر مروري بر مطالعات انجام شده کماکان امکان قضاوت صريح در خصوص اثر استفاده از فاوا بر پايداري محيط‌زيست را نمي‌دهد و کماکان نيازمند مطالعات و روش‌هاي جديدي مي‌باشيم. اضافه مي‌نمايد. برکاوت و هرتين (2001) نيز در مطالعه خود به نتايجي مانند آنچه در مقاله فوق به‌دست آمده، دست يافته‌اندBerkhout &) (Hertin, 2001.

اردمان و همکاران (2004) در مطالعه خود که به بررسي اثر فناوري اطلاعات و ارتباطات بر پايداري محيط‌زيست پرداخته‌اند، ضمن تفکيک کاربردهاي مختلف فن‌آوري اطلاعات و ارتباطات، به بررسي آثار آن‌ها بر بخش‌هاي مختلف پرداخته‌اند. نتايج اين مطالعه که به‌صورت توصيفي انجام شده است. به طورکلی حکايت از اثر مثبت کاربرد فاوا بر کاهش توليد گازهاي گلخآن‌هاي، ميزان بازيافت زباله‌هاي شهري و مصرف انرژي دارد (Erdmann et al., 2004).

مواد و روش‌ها

معرفي مدل

با توجه به مباني نظري مطرح شده، در اين قسمت تلاش مي‌شود اثر فناوري اطلاعات و ارتباطات بر محيط‌زيست در چارچوب فرضيه کوزنتس بررسي شود. بدين‌منظور از مدل‌ گروسمن و كروگر با تعديلاتي به شرح ذيل استفاده مي‌شود(Grossman & Krueger, 1991) ‌:

            رابطه (6)

در رابطه (6)، نماد بيانگر لگاريتم متغيرها است و عرض از مبداء و وضرايب مدل مي‌باشند. متغيرهاي به كار گرفته شده به شرح زير مي‌باشند:

: لگاريتم شاخص آلودگي هوا (سرانه)، لگاريتم انتشار سرانه NOxـ‌ هزار تن/ نفر،

: لگاريتم سرانه توليد ناخالص داخلي كشورها- دلار/ نفر،

: مجذور لگاريتم سرانه توليد ناخالص داخلي كشورها- دلار/ نفر،

: لگاريتم شاخص فاوا (لگاريتم شاخص ضريب نفوذ اينترنت)- درصدكاربران اينترنت در هر هزار نفر،

: لگاريتم شاخص تمركزجمعيت- نفر در هر كيلومترمربع و

: جمله خطا

افزايش فعاليت‌هاي بشر به‌ويژه پس از انقلاب صنعتي، باعث افزايش آلاينده‌هاي هوا به شكل گاز و يا ذرات ريز معلق در هوا شده است. ازجمله گازهاي آلاينده اكسيدهاي نيتروژن به اشكال مختلف (بسته به تعداد اتم‌هاي اكسيژن) می‌باشند. به طور تقريبی تمامي دي‌اكسيد نيتروژن موجود در جو بر اثر فعاليت‌هاي بشر توليد مي‌شود. انواع خودروها و نيروگاه‌هايي كه از سوخت فسيلي استفاده مي‌كنند، منابع اصلي انتشار اين گاز محسوب مي‌شوند (بوتكين و كلر، 1379). بنابراین، در اين مطالعه ميزان انتشار گاز NOx به‌عنوان شاخص آلودگي (متغير وابسته) انتخاب شده است. در صورتی که بسياري از مطالعات بين كشوري و بين المللي نیز در مورد اثبات فرضيه محيط‌زيستي کوزنتس از ميزان انتشار گاز NOx به‌عنوان شاخص آلودگي هوا استفاده نموده‌اند. در اين رابطه مي‌توان به مطالعات (كل و همكاران، 1997؛ خانا، 2002؛ فرانكل و رز، 2005) اشاره نمود Cole,et al., 1997) Khanna, 2002; (Frankel & Rose, 2005;.

همچنین براي نشان دادن وضعیت فن‌آوري اطلاعات و ارتباطات کشورها، از شاخص ضريب نفوذ اينترنت استفاده شده است که به‌صورت تعداد کاربران اينترنت در هر هزار نفر نشان داده مي‌شود و انتظار مي‌رود تفاوت‌هاي موجود ميان کشورها را در اين حوزه نشان دهد. انتظار مي‌رود ضرايب اين متغير (بسته به تخمين مدل‌)، وضعيت اثرگذاري حوزه فن‌آوري اطلاعات و ارتباطات را بر شاخص آلودگي هوا نشان دهد.

 

روش برآورد

روش برآورد مدل کوزنتس در مطالعه حاضر، براساس داده‌هاي تلفيقي (پانل)(9) است. اين روش تركيبي از «اطلاعات سري زماني»(10) و «داده‌هاي مقطعي»(11) است. در هر يك از مدل‌هاي سري زماني و داده‌هاي مقطعي، نارسایی‌هايي وجود دارد كه در مدل تلفيقي مي‌توان آن‌ها را كاهش داد (Baltagi, 1995). در روش داده‌هاي تلفيقي، ابتدا دو آزمون انجام مي‌شود. براي تعيين حالت برابري عرض از مبدا كشورها با حالت تفاوت در عرض از مبدا كشور‌ها از آزمون F و براي تعيين روش اثر ثابت(12) و يا اثر تصادفي(13) از آزمون هاسمن(14) استفاده مي‌شود كه در اين تحقيق پس از انجام اين دو آزمون روش اثر ثابت انتخاب شده است. در مرحله بعد، آزمون‌های ريشه واحد(15) انجام و مشخص شد که تمام متغيرها انباشته از مرتبه اول هستند و در نهايت آزمون هم‌جمعی(16) داده‌هاي تلفيقي، وجود رابطه هم‌جمعی بين شاخص آلودگي و توليد ناخالص داخلي سرانه، شاخص فاوا و شاخص تمركزجمعيت را نشان داد.

 

داده‌هاي آماري

در اين مطالعه، دو گروه كشورهاي توسعه يافته عضو سازمان همکاري و گسترش اقتصادي(17) شامل ايتاليا، فرانسه، دانمارك، ايالات متحد آمريكا، فنلاند، پرتغال، نروژ، اطريش، آلمان، يونان، ژاپن، استراليا، بريتانيا، اسپانيا و سوئد و كشورهاي در حال توسعه (منطقه آسيا) شامل ايران، مالزي، ازبكستان، پاكستان، تركيه، فيليپين، تايلند، قزاقستان، چين، تاجيكستان، امارات متحد عربي، عربستان سعودي، آذربايجان، بنگلادش و هندوستان انتخاب شده‌اند. لازم به ذكر است كه كليه داده‌های مربوط به كشورها از بانک اطلاعات آماری بانک جهانی (WDI, 2011) استخراج شده است.

یافته‌ها

مدل انتخابي به روش داده‌هاي تلفيقي (و با توجه امکان دسترسی به اطلاعات) برای دوره زماني 2005-1990 تخمين زده شده است. كليه ضرايب تخمين زده شده مطابق با انتظارات و چارچوب تئوريك مي‌باشند و با توجه به آماره آزمون‌ها، كليه ضرايب مدل به جزء شاخص فاوا براي گروه كشورهاي آسيايي از نظر آماری و در سطح 95 درصد معني‌دار و قابل قبول مي‌باشند. نتايج در جدول (1) منعکس شده است.

جدول (1): نتايج حاصل از برآورد مدل براي کشورهاي منتخب (متغير وابسته (LNP

شرح كشورهاي

درحال توسعه

كشورهاي

توسعه يافته

ضرايب (ها) آمارهt ضرايب (ها) آماره t
LNY 71/1 76/2 02/7 98/1
LNY2 11/0- 42/2- 36/0- 04/ 2-
LICT 001/0- 17/0- 03/0- 51/2-
LPD 69/0 33/3 47/1 94/1

در جدول (1) مقادير ستون‌هاي اول و دوم از هر گروه كشورها به ترتيب بيانگر مقدار ضرايب (ها) و مقدار آمارهt مي‌باشند. همان‌طور كه ملاحظه مي‌شود، مثبت بودن ضريب لگاريتم سرانه توليد ناخالص داخلي در دو مدل فوق، نشان از افزايش آلودگي به ازاي افزايش توليد ناخالص داخلي دارد. به عبارت ديگر، آلودگي به ازاي افزايش درآمد روند صعودي داشته است. اين ضريب به صورت تلويحی اين واقعيت را بيان مي‌كند كه رشد اقتصادي (افزايش درآمد در مراحل اوليه رشد) با ايجاد آلودگی و تشديد تخريب محيط‌زيست همراه است. اين ضريب براي كشورهاي در حال توسعه و توسعه يافته به‌ترتيب برابر 71/1 و02/7 برآورد شده است. اما همان‌گونه كه ملاحظه مي‌شود، ضريب به‌دست آمده براي متغير مجذور لگاريتم سرانه توليد ناخالص داخلي (که بيانگر مراحل بالاي رشد اقتصادي است) منفي مي‌باشد. اين ضريب حكايت از روند نزولي ارتباط ميان درآمد و آلودگي دارد. به‌عبارت ديگر، اين ضريب بيان‌گر آن بخش از منحني كوزنتس است كه پس از نقطه عطف در مسير نزولي قرار مي‌گيرد.

ضريب به‌دست آمده براي شاخص تمركز جمعيت مثبت است. به اين مفهوم كه با افزايش (تمركز) جمعيت در يك منطقه، آلودگي افزايش مي‌يابد. اين ضريب نشان مي‌دهد كه اگر چنان‌چه ده درصد تمركزجمعيت افزايش يابد، با شرط ثابت بودن ساير شرايط، آلودگي به ميزان 47/1 درصد در گروه كشورهاي توسعه يافته و به ميزان 69/0 درصد در گروه كشورهاي در حال توسعه افزايش خواهد يافت. همان‌گونه كه ملاحظه مي‌شود، قدرمطلق مقدار به‌دست آمده براي اين متغير در دو گروه كشورهاي مورد بررسي به نسبت قابل توجه مي‌باشد كه مي‌تواند حكايت از تأثیر قابل توجه زندگي بشر و تبعات آن بر ايجاد آلودگي داشته باشد.

مقايسه قدرمطلق ضرايب به‌دست آمده براي متغير رشد اقتصادي در هر دو گروه حكايت از آن دارد كه در نيمه اول منحني کوزنتس روند مثبت و صعودي ميان رشد اقتصادي و آلودگي با شيب زياد طي شده است. اما در فرآيند نزولي و كاهشي آن كه نيمه دوم منحني كوزنتس مي‌باشد، شيب منحني كاهش زيادي يافته است. به‌عبارت ديگر، منحني کوزنتس شکلي قرينه نداشته و شيب (صعودي) منحني در نيمه اول به مراتب بيشتر از شيب (نزولي) منحني در نيمه دوم است. اين وضعيت در شكل (3)، به تصوير كشيده شده است.

ضريب به‌دست آمده براي متغير فن‌آوري اطلاعات و ارتباطات براي گروه كشورهاي در حال توسعه در سطح 95 درصد معني‌دار نمي‌باشد. اما همين ضريب براي كشورهاي توسعه يافته معني‌دار است که حكايت از بهبود كيفيت محيط‌زيست به موازات گسترش فناوري اطلاعات و ارتباطات دارد. اين ضريب نشان مي‌دهد: چنان‌چه در كشورهاي توسعه‌يافته ضريب نفوذ اينترنت به اندازه ده درصد افزايش يابد، با فرض ثابت بودن ساير شرايط، آلودگي هوا به ميزان 3/0 درصد كاهش مي‌يابد. همان‌گونه كه ملاحظه مي‌شود، اين ضريب حکايت از آن دارد که فعاليت‌هاي حوزه فناوري اطلاعات و ارتباطات، نقش مؤثر و معناداري بر كاهش تخريب محيط‌زيست دارند.

شكل (3) : منحني كوزنتس براي كشورهاي توسعه يافته

در مقايسه اثر نسبي کاربرد فناوري اطلاعات و ارتباطات در دو گروه از کشورها مشاهده مي‌شود که اثر مثبت فناوري اطلاعات و ارتباطات بر (کاهش) كيفيت محيط‌زيست در کشورهاي در حال توسعه (آسيايي) از نظر جبري ناچيز مي‌باشد. اما اين اثر در کشورهاي توسعه يافته معني‌دار و مثبت ظاهر شده است که جلب توجه مي نمايد. به‌نظر مي‌رسد، بخشي از علت اين موضوع را بتوان در نهادينه شدن و بلوغ کاربرد فناوري اطلاعات و ارتباطات در کشورهاي توسعه یافته جستجو کرد.

بحث و نتيجه‌گيري

در اين مقاله، رابطه ميان فناوري اطلاعات و ارتباطات و آلودگي محيط‌زيست در دو گروه کشورهاي در حال توسعه و توسعه يافته طي دوره 2005-1990. براساس فرضيه كوزنتس بررسي شد. نتايج به دست آمده نشان‌دهنده وجود يک رابطه به شکل U معکوس بين توليد ناخالص داخلي سرانه و شاخص آلودگي مي‌باشد. همچنين براساس مدل‌هايي كه برآورد شد، در گروه كشورهاي در حال توسعه، رابطه معني‌داري ميان فناوري اطلاعات و ارتباطات و كاهش آلودگي هوا به‌دست نيامد. در حالي‌كه در گروه كشورهاي توسعه يافته، اين رابطه معني‌دار و قابل توجه بود. بنابراين، مي‌توان اين‌گونه استدلال نمود كه گسترش فعاليت‌هاي فناوري اطلاعات و ارتباطات جدا از تبعات مطلوب در حوزه اقتصاد، مي‌تواند تبعات محيط‌زيستي مناسبي را نيز به همراه داشته باشد.

به‌نظر مي‌رسد، مهم‌‌ترين دليل اين امر انتقال، بخش قابل توجهي از فعاليت‌هاي روزمره اقتصادي، اجتماعي، فرهنگي، اداري و غيره از شكل فيزيكي به فضاي مجازي و در قالب پديده‌هايي چون تجارت الكترونيك، دولت الكترونيك، آموزش الكترونيك، بهداشت الكترونيك و مواردي از اين دست مي‌باشد كه به اجمال در شكل (1)، به تصوير كشيده شد. در اين راستا، به‌صورت نمونه مي‌توان به موارد زير اشاره نمود:

الف- فعاليت‌هاي اداري، مانند: ثبت اسناد و املاك، درخواست پاسپورت و امثال آن در محيط الكترونيكي

ب- فعاليت‌هاي بانكي، مانند: پرداخت قبوض، برداشت و انتقال پول وغيره در محيط الكترونيكي

ج- فعاليت‌هاي تفريحي، مانند: بازي‌هاي رايآن‌هاي و بازديد از موزه‌ها، گالري‌ها و نمايشگاه‌ها به‌صورت الكترونيكي

د- كسب اطلاعات، مانند: مطالعه اخبار روزنامه‌ها، آگاهي از وضعيت آب و هوا، ترافيك شهري، ساعات پرواز هواپيماها و غيره به‌صورت الكترونيكي

ه- فعاليت‌های تجاري، مانند: خريد و فروش كالا، موسيقي، فيلم و بسته‌هاي آموزشي و غيره به‌صورت الكترونيكي

و- فعاليت‌هاي علمي‌، مانند: انجام تحقيق، يافتن مقالات، دسترسي به منابع و كتب به‌صورت الكترونيكي

ز- فعاليت‌هاي آموزشي، مانند: برگزاري دوره‌هاي دانشگاهي، كارآموزي و غيره به‌صورت الكترونيكي

ح- فعاليت‌هاي سياسي، مانند: شركت در انتخابات، حضور در نظرسنجي‌ها و غيره در فضاي الكترونيكي

ط- فعاليت‌هاي مسافرتي، مانند: رزرو بليت سفر، رزرو هتل و كرايه اتومبيل به‌صورت الكترونيكي

ي- كاريابي و درخواست كار: همچون آگاهي يافتن از فرصت‌هاي شغلي، پركردن فرم درخواست كار به‌صورت الكترونيكي

موارد فوق مصاديقي هستند كه در آن‌ها در سايه قابليت‌هاي فناوري اطلاعات و ارتباطات، مراجعه حضوري به شدت كاهش يافته و به فضاي مجازي (الكترونيكي) انتقال مي‌يابد كه بديهي‌ترين پيامد اين وضعيت، كاهش تقاضا براي حمل‌و‌نقل و در نتيجه كاهش مصرف انواع مختلف حامل‌هاي انرژي و متعاقب آن بهبود كيفيت و يا كاهش مخاطرات محيط‌زيست مي‌باشد. به طورکلی اثر معني‌داري فناوري اطلاعات و ارتباطات بر كاهش آلودگي هوا در قالب نتايج مدل برآورد شده در تحقيق حاضر، براي كشورهاي توسعه يافته اثبات شد. اما براي كشورهاي در حال توسعه، نيازمند گذر زمان و بررسی‌های تكميلي مي‌باشد.

يادداشتها

  1. Environmental Degradation
  2. Environmental Monitoring
  3. Pollution Heaven
  4. Rebound Effects
  5. Jipp Curve
  6. Micro foundation
  7. Externality
  8. Hiks Neutrality
  9. Panel data
  • Time series data
  • Cross section data
  • Fixed effects
  • Random effects
  • Hasman test
  • Unit Root
  • Cointegration
  • Organisation for Economic Co-operation and Development (OECD)


فهرست منابع

اصغرپور، ح.؛ موسوي، س. 1388. آزمون فرضيه زيست‌محيطي کوزنتس: کاربرد تکنيک هم‌جمعي تلفيقي، فصلنامه علوم اقتصاد، سال اول، شماره سوم.

بوتكين، د.؛ كلر، ا. 1379. مسائل محيط‌زيست: ( فرسايش لايه ازن- گرم شدن زمين- آلودگي هوا)، ترجمه كريم‌پور. ي.، آذربايجان غربي: انتشارات جهاد دانشگاهي.

پژويان،ج.؛ مرادحاصل، ن. 1386. بررسي اثر رشد اقتصادي بر آلودگي هوا، فصلنامه پژوهش‌هاي اقتصادي،‌ سال هفتم، شماره 4.

پورکاظمي، م. ح.؛ ابراهيمي، ا. 1387. بررسي منحني کوزنتس زيست‌محيطي در خاورميانه، فصلنامه پژوهش‌هاي اقتصادي ايران، شماره 34.

طيبي، س. ك.؛ جباري، ا.؛ شاطري، م. ر.؛ كوچك‌زاده، م. 1386. بررسي ميزان تأثیر اينترنت بر جريان صادرات (مطالعه تجربي هشت کشور منتخب عضو اتحاد «آسه آن + 3» و ايران)، پژوهش‌هاي اقتصادي ايران، 9(33).

کميجاني، ا.؛ محمودزاده، م. 1387. نقش فناوري اطلاعات و ارتباطات در رشد اقتصادي ايران (رهيافت حسابداري رشد). پژوهشنامه اقتصادي.

محمودزاده، م.؛ اسدي، ف. 1386. اثرات فناوري اطلاعات و ارتباطات بر رشد بهره‌وري نيروي کار در اقتصاد ايران. فصلنامه پژوهشنامه بازرگاني، شماره 43.

Azomahou, T.; Laisney, F. & Van, P. N. 2006. Economic development and CO2 emissions: A nonparametric panel approach, Journal of Public Economics, vol.90.

Baltagi, B. H. 1995. Economic Analysis of Panel Data. Published by Willy & Sons Lt.

Beckerman, W. 1992. Economic growth and the environment: Whose growth? Whose environment?, World Development, 20.

Berkhout, F. & Hertin, J. 2001. Impacts of Information and Communication Technologies on Environmental Sustainability: speculations and evidence, SPRU- Science and Technology Policy Research, University of Sussex.

Cole, M. A.; Rayner, A. J. & Bates, J. M. 1997. The Environmental Kuznets Curve :An Emprical Analysis, Environment and Development Economics, No.2.

Erdmann, L.; Hilty, L.; Goodman, J. & Arnfalk, P. 2004. The future impact of ICTs on environmental sustainability, European Commission.

Frankel, j. A. & Rose ,A .2005. Is Trade Good or bad for the environment? Sorting out the casality, The Review of Economics and statistics ,87.

Giles, D. E. & Mosk, C. 2003. Ruminant eructation and a long-run environmental Kuznets curve for enteric methane in New Zealand: Conventional and fuzzy regression”, Econometrics Working Paper, vol. 0306, Canada: Department of Economics, University of Victoria.

Grossman, G. M. & Krueger, A. G. 1991. Environmental impacts of a North American Free Trade Agreement, National Bureau Of Economic Research, NBER Working paper ,3914.

Jipp, A. 1963. Wealth of nations and telephone density, Telecommunications Journal.

Jorgenson, D. W. & Stiroh, K. J. 2000. Raising the Speed Limit: US Economic Growth in the Information Age, Brookings Papers on Economic Activity.

Jorgenson, D. W. & Stiroh, K. J. 2006. Potential Growth of the U. S. Economy: Will the Productivity Resurgence Continue? ,Journal of Business Economics, No. 41:1.

Kenny, C. 2005. Reforming the posts: Abandonning the monopoly-supported postal universal service obligation in developing countries. AEI-Brookings Joint Center for Regulatory Studies. Related Publication 05-17.

Khanna, N. 2002. The income elasticity of non-point source air pollutants: revisiting the environmental Kuznets curve, Economics Letters, 77 .

Kuzents, S. S. 1955.Economic Growth and Income Inequality, American Economic Review ,45.

Levinson, A. & Andreoni, J. 2000. The simple analytics of the Environmental Kuznets curve, Jornal of Public Economics 80, PP: 269- 286.

Levinson, A. & Andreoni, J. 2005. Preferences, Technology and the Environment:Understandy the EKC Hypothesis, Economic Department Working Paper,WP0313,PP:4-9.

Panayotou, T.; Peterson, A. & Sachs, J. 2000. Is the environmental Kuznets curve driven by structural change? What extended time series may imply for developing countries, CAER II Discussion Paper no. 80, Harvard Institute for International Development, Cambridge, MA.

Plepys, A. 2002. The grey side of ICT. Environmental Impact Assessment Review 22.

Pohjola, M. 2000. Information Technology and Economic Growth: A Cross Country Analysis, UNU/WIDER Working Paper, No. 173.

Romer, D. 2010. Advanced Macroeconomics. Mcgraw-Hill Series in Economics.

Selden, T. M. & Song, D. 1994. Environmental quality and development: is there a Kuznets curve for air pollution emissions.Journal of Environmental Economics and Management, 27.

Shafik, N. & Bandhopadhyay, S. 1992. Economic Growth and Environmental Quality: Time Series and Cross Country Evidence. Background paper for World Development Report, World Bank, Washington, D.

Shen, J. Y. & Hashimoto, Y. 2004. Environmental Kuznets curve on country level: Evidence from China, Discussion Papers in Economics and Business 04-09, Osaka University.

Stokey, N. L. 1998. Are there limits to growth? International Economic Review, vol. 39(1).

Wakelin, O. & Shadrach ،B. 2001. Impact Assessment of Appropriate and Innovative Technologies in Enterprise Development، (www.enterprise-impact.org.uk/pdf/ICTs.pdf).

Word Development Indicators (WDI). 2011. data base.

Yi, L. & Thomas, H. R. 2007. A review of research on the environmental impact of e-business and ICT Environment International 33.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *