ایران، اسرائیل، آمریکا و شایعات جنگ

 

بحران ششم: ایران، اسرائیل، آمریکا و شایعات جنگ

 

Dana H. Allin and Steven Simon, The Sixth Crisis: Iran, Israel, America, and the Rumors of War. Oxford: Oxford University Press, 2010, pp. 207

مقدمه

کتاب بحران ششم: ایران، اسرائیل، آمریکا و شایعات جنگ نوشته دانا آلین استاديار روابط بین الملل در دانشگاه جان هاپکینز و پژوهشگر مؤسسه مطالعات استراتژیک این دانشگاه و استیون سیمون پژوهشگر ارشد مطالعات خاورمیانه در مؤسسه شورای روابط خارجی آمریکا و استاد مطالعات امنیتی در دانشگاه جرج تاون می باشد. ساختار اصلی کتاب و تجزیه و تحلیل‌های آن بر مسئله هسته‌ای ایران و تضاد بین رژيم صهيونيستي و ایران در خاورمیانه تمرکز کرده است.

اين كتاب به بررسی چالش‌های ریاست جمهوری اوباما در سیاست خارجی به‌خصوص در منطقه خاورمیانه می‌پردازد. تمرکز اصلی کتاب بر بحران پیش روی ایالات متحده در خاورمیانه با تأکید بر تهدید ایران هسته‌ای می‌باشد. به گفته نویسندگان، پس از جنگ جهانی دوم ایالات متحده با پنج بحران بزرگ در منطقه خاورمیانه روبرو بوده است. این پنج بحران به ترتیب عبارتند از: “طرح شگفت‌آور فرانسه، بریتانیا و اسرائیل برای بازگرداندن کانال‌سوئز و جلوگیری از ملی‌شدن آن، جنگ اعراب و اسرائیل (1967 و 1973)، انقلاب اسلامی ایران (1979)، تهاجم عراق به کویت (1990) و حملات 11سپتامبر که به نوعی از این منطقه نشأت می‌گرفت و در حال حاضر ایالات متحده با بحران ششمی در منطقه خاورمیانه روبرو شده است. این بحران برنامه هسته‌ای ایران و توسعه توانایی‌ها و دانش هسته‌ای این کشور می‌باشد. اگرچه ساختار اصلی کتاب به مسائل مختلف سیاست خارجی ایالات متحده در خاورمیانه می‌پردازد، اما نقطه اصلی و کانونی در کل کتاب، ایران است. با این حال آنچه که از آن به عنوان ششمین بحران سیاست خارجی آمریکا نامبرده می‌شود نه تنها خطر ایران در حال توسعه فناوری هسته‌ای و دستیابی به توان ساخت سلاح هسته‌ای بلکه احتمال حمله هوایی توسط رژيم صهيونيستي برای نابود کردن تأسیسات هسته‌ای ایران را در بر می‌گیرد. این کتاب استدلال می‌کند، دلایل زیادی وجود دارد که رژيم صهيونيستي با هدف از بین بردن زیرساخت‌های هسته‌ای ایران یک جنگ پیشگیرانه تمام‌ عیار را به راه اندازد. بنابراین در نظر آلین و سیمون نویسندگان کتاب، اوباما با چالش سختی مواجه شده است و این چالش برقراری تعادل میان ایران و اسرائیل برای جلوگیری از جنگ است، چرا که آن‌ها معتقدند جنگ دوباره در خاورمیانه می‌تواند هرگونه شانس صلح جدیدی را در اين منطقه خراب کند. کتاب آلین و سیمون، در یک مرور کلی موضوع قابلیت‌های هسته‌ای ایران را از دیدگاه تمام دست‌اندرکاران و کارشناسان این موضوع به بحث می‌گذارد. نویسندگان کتاب زمینه‌‌های تاریخی این مسئله، توصیف مشکلات و خطرات پیش روی هر یک از کشورها را در قبال ایران هسته‌ای، پیچیدگی‌های موضوع و شکست فرایندهای دیپلماتیک را به بحث می‌گذارند.

کتاب به پنج فصل تقسیم شده که عبارتند از: 1. اورانیوم ایرانی، 2. هراس اسرائیل، 3. جنگ سرد عربی 4. مبارزه دیپلماتیک 5. سخنان اوباما. هر یک از این فصول به نوعی مقدمه‌سازی برای بحران ششم و جزئیات مختلف این بحران هستند. در فصل پنجم نویسندگان با استفاده از روانشناسی سیاسی کمی به ارزیابی مقاصد دولت اوباما در منطقه خاورمیانه می‌پردازند. در نهایت، راه‌حل آن‌ها برای این موضوع، ترمیم سیاست‌های لیبرالی در سیاست خارجی آمریکا است.

فصل اول با عنوان ” اورانیوم ایرانی” به جزئیات سیاسی و فنی که برنامه هسته‌ای ایران را احاطه کرده است، می پردازد. این جزئیات، برداشت نویسندگان با استفاده از آمار و مدارک در استنباط آنچه می‌تواند به عنوان نمودِ برنامه هسته‌ای ایران شناخته شود، می‌باشد. نویسندگان همچنین با مهیا کردن یک زمینه تاریخی از تلاش ایران برای دستیابی به انرژی هسته‌ای، بر این امر اذعان می‌کنند که از زمان جنگ ایران و عراق و موقعی که آمریکا به صدام حسین برای استفاده از سلاح‌های شيمیایی علیه ایران چراغ سبز نشان داد، ایران به‌دنبال دستیابی به سلاح هسته‌ای است. آلین و سیمون می‌نویسند، آمریکا بعد از شکست اطلاعاتی در عراق برای پیدا کردن سلاح هسته‌ای، نسبت به پیدا کردن اطلاعات در مورد برنامه هسته‌ای ایران و استنتاج در مورد آن بی‌میل شده است. آن‌ها هشدار می‌دهند آمریکا باید با شناخت استانداردهای دوگانه سیاست خارجی خود در منطقه خاورمیانه و ادراک کشورهای دیگر از این استانداردهای دوگانه در موقع سر و کار داشتن با ایران و اسرائیل در برابر آن‌ها سیاست‌های جدیدی را به اجرا بگذارد.

فصل مربوط به “هراس اسرائیل” جالب‌ترین فصل کتاب است. این فصل استدلال‌های هیجان‌زده رژيم صهيونيستي را نسبت به درک آن از تهدید ایران و همچنین راه‌های مقابله با این تهدید را نشان می‌دهد. به نظر می‌رسد تصمیم حمله به ایران از طرف رژيم صهيونيستي به ارزیابی ایالات متحده و تلاش‌ها و تصمیم‌گیری‌های بین‌المللی برای بازداشتن ایران از پیگیری توانایی هسته‌ای این کشور بستگی دارد (ص51). در همین راستا در صورتی که آمریکا و جامعه بین‌المللی موفق نشوند ایران را از برنامه هسته‌اي منصرف کنند و یا نخواهند این کار را انجام دهند، اسرائیل به‌طور یک‌جانبه و قریب‌الوقوع حمله خواهد کرد. این موضوع در واقع بحران ششم است. همه سناریوهای ممکن تشکیل یک بحران برای اوباما در این مورد (حمله رژيم صهيونيستي به ایران و شعله‌ورشدن جنگی عمومی در منطقه خاورمیانه) محتمل به نظر می‌رسند. با توجه به بحث نویسندگان در مورد حمله قریب‌الوقوع رژيم صهيونيستي در این فصل، این کار خارج از خطوط تعهد اسرائیل به مردمش در مورد اجتناب از جنگ و جلوگیری از تهاجم دیگری به این کشور و مردمش و نسل‌کشی و قتل عام برای مردم یهودی می‌باشد (ص 46). اجتناب از تهدیدات استراتژیک در جهان امروز و مقابله با آن در صورت به وجود آمدن آن برای هر کشوری قابل اجرا و محتمل می‌باشد. علاوه بر این، کتاب استدلال می‌کند که حتی در صورت توانایی رژيم صهيونيستي برای حمله به تأسیسات هسته‌ای ایران، این کار آسان نخواهد بود. نویسندگان بر این باورند که ترکیبی از پیچیدگی‌های دیپلماتیک و عملیاتی وجود دارد که باعث می‌شود رهبران اسرائیل آشکارا از مواضع قبلی‌ خود در مورد حمله برگردند و یا مکث کنند (ص51). در سمت مقابل، ایالات متحده بارها به رژيم مذكور برای حمله غیرمنتظره به ایران و عواقب آن هشدار داده است و رهبران آن را از تکروی منع کرده است، چرا که در صورت درگیرشدن اسرائیل در جنگ با ایران، این رژيم با تهدید بزرگ‌تری روبرو می‌شود و آن تهدید موجودیت اسرائیل و خطر کشورهای مسلمان دیگر است (ص51).

فصل مربوط به “جنگ سرد اعراب” فضای دوقطبی بعد از جنگ جهانی دوم در دنیا را با فضای دوقطبی حاضر در خاورمیانه مقایسه می‌کند. نویسندگان مطرح می‌کنند که در میان رژیم‌های عربی یک تنش ذاتی وجود دارد و آن تنش این است که آن‌ها باید میان حمایت از ایران هسته‌ای و یا اسرائیل هسته‌ای، یکی را انتخاب کنند. کشورهای عربی نه‌تنها نمی‌خواهند اسرائیل تنها قدرت هسته‌ای منطقه باشد، بلکه آن‌ها همچنین نمی‌خواهند ایران نیز به عنوان یک قدرت هسته‌ای چالش‌برانگیز در خاورمیانه باشد. آن‌ها به خوبی آگاه هستند که ایران به دلیل پذیرش قرار داد صلح از طرف اعراب، این موضع آنان در برابر رژيم صهيونيستي را خیانت می‌داند (ص75). بر همین اساس، مسیر عمومی سیاست‌های اعراب نشان‌دهنده این است که این کشورها برای شکستن انحصار توانایی هسته‌ای اسرائیل در منطقه خاورمیانه، همدردی زیادی با ایران می‌کنند، اما در تحلیل نهایی حاضر نیستند ایران هم هسته‌ای شود. آلین و سیمون هشدار می‌دهند که هرگونه تصمیم رژيم صهيونيستي برای حمله و یا وارد شدن در جنگ با ایران می‌تواند عواقب غیرقابل پیش‌بینی برای ایالات متحده داشته باشد. در این صورت، حمله اسرائیل از حمله ایالات متحده غیرقابل‌تشخیص خواهد بود و آمریکا مقصر اصلی شناخته خواهد شد، و این منجر به اقدامات تلافی‌جویانه ایران عليه تأسیسات فعلی آمریکا در کشورهای کویت، عمان، قطر، بحرین، امارات، عربستان‌سعودی، و حتی عراق و افغانستان خواهد شد.

در فصل چهارم که عنوان آن مبارزه دیپلماتیک است، نویسندگان تاریخ تلاش‌های دیپلماتیک جهانی را برای بازداشتن ایران از برنامه هسته‌ای‌اش، مرور می‌کنند. نویسندگان استدلال می‌کنند که متحد شدن چندین قدرت اروپایی با یکدیگر و پیگیری یک دیپلماسی بادوام، از یک جنگ یک‌طرفه سخت می‌تواند کارآمدتر باشد. از طرف دیگر، رویکرد محور شرارت خواندن ایران در زمان دولت بوش هم کارایی نداشته است. در واقع، هیچ‌کدام از دو رویکرد سخت‌افزاری جنگ‌محور جرج بوش و همچنین رژيم صهيونيستي در مذاکرات با ایران مؤثر نبوده است. همچنین، مذاکرات با توجه به جابه‌جایی رهبران ایران و پنهان‌کاری آن‌ها در مواقعی فلج شده است. ترس‌های بسیاری وجود دارد که اگر ایران هسته‌ای شود، پایبندی آن به پیمان منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای تبدیل به یک شوخی می‌شود و در این صورت دیگر کسی به این معاهدات پایبند نخواهد بود.

نویسندگان هشدار می‌دهند که در حال حاضر به نظر می‌رسد 15 الی 20 قدرت هسته‌ای در جهان وجود دارند که احتمال می‌رود بتوانند به راحتی به تولید سلاح هسته‌ای دست پیدا کنند و در واقع توانایی تولید سلاح را دارند. دارا بودن توانایی هسته‌ای برای کشورهایی که تازه به این فناوری دست پیدا کرده‌اند و همچنین کشورهایی که از قبل این فناوری را داشتند، احتمال بروز یک جنگ هسته‌ای در دنیا را افزایش می‌دهد.

فصل آخر کتاب به تشریح و بررسی اهمیت گفتارهای کلامی ریاست جمهوری و شعارها و بیانات آن در سیاست خارجی ایالات متحده می‌پردازد. سخنرانی اوباما در سال 2009 در قاهره ثابت کرد که وی با استقبال از استراتژی جدید نزدیکی به خاورمیانه وارد نوعی قمار در طول دوران ریاست جمهوری خود شده است. پیشنهادات اوباما در این استراتژی آشتی بین ایالات متحده و جهان اسلام و همچنین باز کردن درها برای مذاکرات با ایران است. با این حال، با توجه به امیدواری اوباما به استراتژی جدید برای بهبود روابط با جهان اسلام، دولت‌های عرب پاسخی به این سخنرانی ندادند. آن‌ها اعتقاد داشتند که سخنان اوباما، اقدامات ملموسی نداشته و فقط به حرف خلاصه شده و عمل در آن دیده نمی‌شود. در توصیه نهایی، آلین و سیمون هشدار می‌دهند با وجود این که احتمال جنگ بین ایران و رژيم صهيونيستي زیاد نیست، اما امکان آن میسر است. البته حمله به ایران یک فاجعه جبران‌ناپذیر برای ایالات متحده خواهد بود و اثرات بالقوه زیادی را در بر خواهد داشت از جمله: ادراک جهانی از همدستی آمریکا با رژيم صهيونيستي و منفور شدن بیش از پیش آن و افزایش تهدیدات نسبت به منافع آمریکا در نقاط مختلف دنیا، افزایش قیمت نفت، فشار به ایران برای توسعه برنامه هسته‌ای خود در شرایط نامطمئن که منجر به خطرات زیادی می‌شود و احتمال ایجاد شکاف بزرگ در روابط ایالات متحده و رژيم صهيونيستي. نویسندگان در انتها یک سیاست مهار معتبر را برای مقابله با تهدید هسته‌ای ایران پیشنهاد می‌کنند. این سیاست شامل حمایت نظامی و تضمین برای امنیت کشورهای عربی و اسرائیل، ادامه دادن تلاش‌های دیپلماتیک با ایران، ادامه تلاش‌های نمادین علیه ایران (از قبیل تحریم‌های اقتصادی) و تقویت نظامی و تعهدات استراتژیک نسبت به منطقه خاورمیانه می‌باشد.

ارزيابي

باتوجه به این که این کتاب در سال 2010 منتشر شده منصفانه است بگوییم، شکنندگی دولت‌هاي خودكامه و پوسيده متحد آمريكا در خاورمیانه و همچنین خيزش‌‌های انقلابی و اسلامي مردمي در این منطقه را در نظر نگرفته است. این نکته بسیار مهم است چرا که به نظر می‌رسد ایالات متحده و رژيم صهيونيستي بیشتر سرگرم مهار و کنترل این خيزش‌هاي مردمي شده‌اند تا بحث جنگ علیه ایران و حمله به آن. با این حال اوضاع در خاورمیانه به نظر می‌رسد صهيونيست‌‌ها در وضعیت کنونی دوست دارند کمتر قابل روئت باشند. آلین و سیمون در این کتاب یک مرور مختصر و کاملی را از مسائل پیرامون برنامه هسته‌ای ایران و عواقب آن برای ایالات متحده در منطقه خاورمیانه ارائه می‌کنند. نویسندگان در سرتاسر کتاب با دیدگاهی نسبتاً منصفانه، مواضع و نظرات همه طرف‌های درگیر در این مسئله را به ‌خوبی بررسی می‌کنند. برخلاف بسیاری از کتبی که در این مورد نوشته شده است، مسائل این کتاب نه در راستاي ایران‌هراسی و بدنام‌کردن ایران تهیه شده است و نه در مورد نیاز به حمایت از رژيم صهيونيستي و مظلوم نشان‌دادن آن. نویسندگان سعی کرده‌اند با دیدگاهی جامع و بی‌طرف این قضیه را بررسی کنند. همچنین نویسندگان در این کتاب هیچ توهمی در مورد خوشبینی به آمریکا و بزرگ‌نمایی آن ندارند و انتقادهای سازنده‌ای را از این کشور و سیاست‌هایش در خاورمیانه به عمل می‌آورند. همچنین آن‌ها به این قضیه که ایالات متحده باید به‌طور خودکار و همه‌جانبه از رژيم صهيونيستي حمایت کند، انتقاد نموده و به این امر اذعان کرده‌اند که عواقب این کار برای آمریکا سنگین خواهد بود. تجزیه و تحلیل آن‌ها از بحران ششم واقع‌گرایانه است. آن‌ها در آخر به این امر اذعان می کنند که هیچ راه‌حل و جواب کاملی برای چالش‌هایی که آمریکا در خاورمیانه با آن‌ها مواجه است وجود ندارد.

                                           آرش بیدالله‌خانی ـ دانشجوی کارشناسی ارشد علوم سیاسی

                                             دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *