جنگ الكترونيك Electronic warfare
جنگ الکترونيک اصطلاحي است که بيان کننده کاربرد الکترونيک و امواج الکترومغناطيس در نبردهاست. اين کاربردها ميتواند شامل ارتباطات راديويي، ايجاد اختلال در ارتباطات راديويي دشمن، شنود يا استراق سمع مکالمات دشمن باشد. امروزه کاربردهاي نوين ديگري به جنگ الکترونيک افزوده شده از جمله هدايت نفرات و موشکها به کمک دستگاههاي الکترونيکي. از جمله دستگاهاي به کار رفته در جنگ الکترونيک مي توان به ذستگاه پارازيت انداز شعاع اصلي اشاره کرد که با ايجاد چگالي از انرژي در مسير سيگنال فرستاده شده به آن نويز اضافه کرده و رادار را مختل ميکند اما مي توان آن را شناسايي کرد و از بين برد
تحولات شگرفي در جمع آوري، ذخيره سازي، پردازش، انتقال و ارائه اطلاعات و همينطور سازمان هايي كه از افزايش اطلاعات منتفع است ، در حال رخ دادن است . اطلاعات در حال تبديل شدن به يك منبع استراتژيك است و مي تواند خود را به عنوان يك عنصر بانفوذ و ارزشمند در عصر فراصنعتي، همانند نقش سرمايه و كار در عصر صنعتي، مطرح كند. انقلاب اطلاعات در حال به چالش كشيدن طراحي سازمان هاي زيادي است. اين انقلاب، سلسله مراتب سازمان هايي كه بصورت متعارف طراحي شده اند را از هم مي پاشد و به مرور زمان از بين مي برد. انقلاب اطلاعات اغلب قدرت را به نفع بازيگران كوچك تر و ضعيف تر اشاعه و توزيع مجدد مي كند. اين انقلاب از مرزهاي فعلي مسئوليت ها عبور مي كند و مرزهاي جديدي براي اين مسئوليت ها ترسيم مي كند و عموماً سيستم هاي بسته را مجبور به باز شدن مي كند. انقلاب اطلاعات مي تواند موجب تغيير جهت در چگونگي كشمكش بين جوامع و هم چگونگي برپايي جنگ توسط نيروها شود.
جنگ اطلاعاتي يك اصطلاح نسبتاً جديد است كه در سال هاي گذشته به واژه نامه اصطلاحات نظامي وارد شده است. البته مفهوم استفاده از اطلاعات در جنگ قدمتي طولاني دارد. ظهور اصطلاح جنگ اطلاعاتي و اهميت روزافزون آن با انقلاب اطلاعات ارتباط مستقيم دارد. باور همگاني براين است كه چنين انقلابي آنقدر قدرتمند و دامنه تأثير آن آنقدر گسترده است كه مي تواند بعد جديدي در جنگ يا اصلاً سبك جديدي از جنگ را تعريف كند.
مارتين ليبيكي، از محققان برجسته مؤسسه مطالعات استراتژيك در دانشگاه دفاع ملي، در كتاب «جنگ اطلاعاتي چيست؟» مي نويسد:
«تلاش براي درك مفهوم جنگ اطلاعاتي مانند اين است كه چند نفر نابينا بخواهند با لمس كردن بخش هاي مختلف يك فيل بگويند كه اين موجود چيست. كسي كه پايش را لمس كند مي گويد اين يك درخت است، نفر ديگري كه دم آن را لمس كند مي گويد اين يك طناب است و الي آخر. جنگ اطلاعاتي نيز مشابه يك فيل شامل اجزاي مختلف و متعددي مي شود. بنابراين هنگام تعريف اين مفهوم بايد حتي الامكان نگرش جامع نگرانه داشت تا همه ابعاد مختلف همزمان مد نظر قرار گيرند».
گفته ليبيك در واقع به حقيقت پيوست و تا سال ۱۹۹۰ كه وزارت دفاع آمريكا يك تعريف رسمي ارائه نمود شاهد بحث ها و تعاريف متعددي در اين باره هستيم. وزارت دفاع آمريكا در اواخر دهه ۱۹۹۰ تعريف رسمي زير را ارائه نمود: «جنگ اطلاعاتي عبارت است از اقدام هاي اتخاذ شده براي تحقق برتري اطلاعاتي كه از طريق تأثيرگذاري بر اطلاعات و سيستم هاي اطلاعاتي دشمن از استراتژي ملي پشتيباني كرده و در عين حال اطلاعات و سيستم هاي خودي را ارتقا بخشيده و از آنها دفاع مي كند».
همانطور كه مشخص است در تعريف فوق بر اهميت پشتيباني از «استراتژي نظامي» تأكيد شده و بنابراين اقدام هايي كه در محيط اطلاعاتي انجام شده و ارتباط مستقيمي با استراتژي نظامي ندارد، مد نظر قرار نمي گيرند.
مارتين ليبيكي ضمن وفادار ماندن به تعريف كاملاً نظامي از جنگ اطلاعاتي هفت شكل مختلف جنگ اطلاعاتي را به شرح زير نام مي برد:
جنگ فرماندهي: كه هدف آن قطع كردن سر دشمن، يعني از بين بردن مغز متفكر دشمن، است.
جنگ بر پايه اطلاعات: كه مشتمل از طراحي، حفاظت و ممانعت از دسترسي به سيستم هايي است كه براي برتري بر فضاي نبرد در جستجوي دانش كافي هستند.
جنگ الكترونيك: تكنيك هاي راديويي، الكترونيك، يا رمزنگاري.
جنگ رواني: كه در آن از اطلاعات براي تغيير ذهنيت و طرز فكر دوستان، بي طرف ها و دشمنان استفاده مي شود.
جنگ هكرها: كه در آن به سيستم هاي رايانه اي حمله مي شود.
جنگ اطلاعاتي اقتصادي: ايجاد مانع در برابر اطلاعات يا تسهيل جريان اطلاعات با هدف كسب برتري اقتصادي.
جنگ سايبر: تركيبي از همه موارد شش گانه فوق
Cyber بخشي از كلمه Cybernetics است. پس ابتدا بايد معني اين كلمه را بدانيم. كلمه Cybernetics را نخستين بار Norbert Wiener به كار برده است. او در تعريف اين كلمه گفته است: «ما تصميم گرفته ايم كليت مطالعات نظري كنترل و ارتباطات در ماشين و موجودات زنده را سايبرنتيكس بناميم.» سايبرنتيكس ريشه در كلمه لاتين «Gubernetes» دارد. اين كلمه به معني كنترل رفتار ها به منظور هدايت، اعمال قدرت حاكميت، قانونمند كردن، تحت سلطه قرار دادن، مهار كردن و فرماندهي است. خود اين واژه لاتين نيز ريشه در كلمه يوناني Kubernetes-pilot دارد. Pilot به معني حاكم و فرمانده ـ به ويژه ناخداي كشتي و خلبان هواپيماست. از طرف ديگر s در Cybernetics به معني علم يا مطالعه است. پس مي شود علم يا «مطالعه نظام كنترل ارتباطي ـ اطلاعاتي» در موجودات زنده و ماشين. اين كلمه در بعضي از متون، به اختصار «فرمان شناسي» ترجمه شده است.
* جنگ سايبر چيست؟
به هدايت عمليات نظامي بر اساس قوانين حاكم بر اطلاعات، جنگ سايبر گويند. هدف از اين نوع جنگ، تخريب سيستم هاي اطلاعاتي و ارتباطاتي است ؛ تلاش اين جنگ در جهت شناسايي مسائلي است كه دشمن بشدت از آن محافظت مي كند؛ اين جنگ حركتي در جهت تغييردهي «توازن اطلاعات و دانش» به نفع يك طرف است، به خصوص اگر توازن نيروها برقرار نباشد. در واقع، به كمك دانش، سرمايه و نيروي كاري كمتري هزينه خواهد گرديد.
اين جنگ از فناوري هاي گوناگوني بهره مي برد. از موارد برجسته اين نوع فناوري ها مي توان به فرماندهي و كنترل براي رسيدن به هوشمندي، توزيع و پردازش براي رسيدن به ارتباطات تاكتيكي، تثبيت موقعيت و شناخت هويت دوست و دشمن در زمينه مبادلات سيستم هاي جنگي هوشمند اشاره كرد. همچنين اين نوع فناوري ها مي توانند موجب اغفال، فريب و ايجاد اختلال در تجهيزات ارتباطاتي و اطلاعاتي دشمن شده و راهي جهت نفوذ به آن پيدا كنند.
جنگ سايبر الزامات گسترده اي براي دكترين و سازمان هاي نظامي هم دارد. حركت به سمت ساختار شبكه اي تا حدودي نيازمند فرماندهي و كنترل غيرمتمركز است؛ اما اين همه مطلب نيست؛ فناوري جديد با تأمين نگاه بهتري از بالا(اصل قضيه)، سبب بهبود مديريت پيچيدگي ها مي شود.
سلاح هاي سايبر شامل موارد زير مي شود:
ابزارهاي آفندي مانند ويروس هاي رايانه اي، اسب هاي تروا، ابزارهاي عدم دسترسي به سرويس
ابزارهاي داراي كاربري دو منظوره مانند اسكنرهاي آسيب پذيري پورت و ابزارهاي پايش شبكه
ابزارهاي پدافندي مانند رمزنگاري و ديواره آتش
در جنگ سايبر انواع نفوذگران، حمله ها و اهداف عبارتند از:
گروه نفوذگران كلاه سفيد: هر كسي كه با دانش خود بتواند از سد موانع امنيتي يك شبكه بگذرد و به داخل شبكه راه پيدا كند، اما اقدام خرابكارانه اي انجام ندهد را يك هكر كلاه سفيد مي خوانند. هكرهاي كلاه سفيد متخصصين شبكه اي هستند كه سوراخ هاي امنيتي شبكه را پيدا مي كنند و به مسئولان گزارش مي دهند.
گروه نفوذگران كلاه سياه: به اين گروه كراكر (Cracker) مي گويند. اين افراد آدم هايي هستند كه با دانشي كه دارند وارد رايانه قرباني خود شده و به دستكاري اطلاعات و يا جاسوسي كردن و يا پخش كردن ويروس و غيره مي پردازند.
گروه نفوذگران كلاه خاكستري: شايد سخت ترين كار توصيف حوزه اين گروه از نفوذگرهاست. اين گروه از نفوذگرها بنا به تعريفي حدواسط دو تعريف گذشته است.
گروه نفوذگران كلاه صورتي: اين افراد آدم هاي كم سوادي هستند كه فقط با چند
نرم افزار به خرابكاري و آزار و اذيت بقيه اقدام مي كنند.
ظهور عصر سايبر مفاهيم و مباني متعددي از زندگي دوران صنعتي را دستخوش تغيير و تحول قرار داده است كه از جمله آن مي توان به بحث «جنگ» اشاره نمود. انقلاب اطلاعات به گونه اي مفهوم نبرد را تغيير داد كه بيش از اين ديگر شاهد نبرد فرسايشي خونين نيروهاي نظامي نخواهيم بود. در عوض، نيروهاي كوچك و چالاكي كه به اطلاعات بلادرنگ ماهواره ها و حسگرهاي صحنه نبرد مسلح شده اند، با سرعت اعجاب آوري به محل هاي غيرمنتظره حمله مي برند. در جنگ، فاتح و پيروز كسي است كه مي تواند از اطلاعات براي ازبين بردن «ابهام فضاي جنگ» (كه دشمن را فراگرفته است) استفاده كند. جنگ سايبر مي تواند موجب خلق دكترين هاي جديد در زمينه انواع نيروهاي موردنياز، و اينكه چگونه و كجا بايد آنان را مستقر كرد تا بتوان به دشمن حمله ور شد. اين كه چطور و چه نوع كامپيوترها، حسگرها، شبكه ها و پايگاه داده ها در چه موقعيتي قرار گيرند، اهميتي هم سطح با نحوه استقرار بمب افكن ها و عمليات پشتيباني آن ها (در گذشته) دارد. جنگ سايبر مي تواند همان «حمله رعدآساي قرن بيستم در قرن بيست و يكم» (به عنوان ابتكاري در جنگ) باشد. پائين ترين سطح جنگ سايبر، مبين اهميت گسترش اطلاعات در جنگ است: فرماندهي و كنترل، ارتباطات و آگاهي، مي تواند در شناسايي، تعيين موقعيت، فهميدن و اغفال دشمن (قبل از اينكه دشمن اين كار را انجام دهد) مثمرثمر باشد. شايد صحنه نبرد در عصر فراصنعتي، تغييرات بنياديني را در اثر انقلاب فناوري اطلاعات به خود ببيند. افزايش وسعت و عمق ميدان نبرد و بهبود مستمر دقت و تخريب كنندگي تسليحات متعارف، اهميت اطلاعات را به جايي رسانده است كه برتري تنها از اين بعد مي تواند معنا داشته باشد و مزاياي منسجمي را براي فاتح جنگ داشته باشد.
همراه با رشد فناوريهاي اطلاعاتي و ارتباطاتي چهره جنگهاي نظامي در دنيا نيز تغيير کرده و انواع جديدي از جنگ پا به عرصه وجود گذاشته است.
جنگ الکترونيک، جنگ اينترنتي، جنگ رايانهاي، جنگ مجازي، جنگ اطلاعاتي، جنگ رواني، جنگ رسانهاي و جنگهاي فضايي همانند جنگ ستارگان اصطلاحاتي هستند که اين روزها در ادبيات سياسي و نظامي در سطح بينالملل مطرح ميباشند.
امروزه به خاطر پيشرفت در تکنولوژي ارتباطات و الکترونيک جنگها به سمت الکترونيکي شدن پيش ميرود. يعني جنگها از حالت سنتي و لشگرکشي کمکم خارج ميشود و بيشتر تجهيزات الکترونيکي است که ميتواند هدايت موشکها، تانکها و حتي هواپيماها را از راه دور بر عهده بگيرد. از طرف ديگر خود تجهيزات نظامي که انسان در هدايت آنها دخيل است از ابزارهاي الکترونيکي پيشرفتهاي استفاده ميکنند که به عنوان يک چشم الکترونيکي براي ما کار ميکنند که ميتوانند اهداف را رديابي و آشکارسازي کنند و هدف را از بين ببرند.
بايد توجه داشت که ضد جنگ الکترونيک هم وجود دارد يعني توليدکنندگان تجهيزات نظامي خود، سلاحهايي را براي خنثيسازي کارآيي اين ادوات ميسازند به عنوان مثال اگر رادار موشکي هدفي را دنبال ميکند تا به آن برخورد کند هدف ميتواند به وسيله پارازيتاندازهايي، سيگنالهاي ارسال شده به موشک را مورد هجوم قرارداده، با آنها تداخل کند و مانع برخورد موشک به هدف گردد. کليه تجهيزاتي که با امواج الکترونيکي کار ميکنند ميتوانند با تداخل امواج و اختلال در آنها کارايي لازم را از دست بدهند. يا آنها را به گونهاي مي سازند که از ديد رادار پنهان بمانند همانند هواپيماهاي به اصطلاح نامرئي که آمريکا در جنگ عراق و افغانستان از آنها استفاده کرد، اين هواپيماها سيگنالهايي را که براي شناسايي به سوي آنها ارسال ميشوند منعکس نميکنند که به گيرنده به عنوان مثال ماهواره برسد تا آشکارسازي انجام دهد.
در جنگ اخير آمريکا در عراق از بمبهاي الکترومغناطيسي استفاده ميشد که بعد از رها شدن از هواپيما و منفجرشدن تشعشعات الکترو مغناطيسي قوي به وجود ميآورد و نتيجتا” باعث ميشد که تمام ارتباطات راديويي، بيسيم و وسايل ارتباطاتي نظامي و غيرنظامي تا شعاع چندين کيلومتر مختل شود. در اين جنگ از بمبهاي گرافيکي هم استفاده ميشد که سبب ميشد هيچ نوع ارتباطاتي حتي با سيم هم صورت نپذيرد.
جنگ الکترونيک انواع و اقسامي دارد خود جنگ الکترونيک، ضد جنگ الکترونيک و ضد ضد جنگ الکترونيک که اينها همه بر ميگردد به خنثي کردن حمله الکترونيکي و دفاع در برابر آن.
مطابق تئوري آنتوني گيدنز جامعهشناس و فيلسوف برجسته انگليسي در نظريه « اطلاعات و دولت- ملت» نيروهاي نظامي و ارتشها بزرگترين توليدکننده و مصرفکننده اطلاعات در جوامع به شمار ميروند بر اين اساس بيجهت نيست که بزرگترين شبکه اطلاعاتي دنيا يعني اينترنت پروژهاي است که توسط وزارت جنگ آمريکا « پنتاگون» ابداع، طراحي و گسترش يافته است. اکنون نيز برخي اخبار محرمانه حکايت از ابداع نسل جديد اينترنت با عنوان اينترنت 2 به ميان آمده که مجددا” توسط پنتاگون در حال طراحي است. گفته ميشود بر خلاف اينترنت 1 که پس از دهه اول عمر خود از پوسته پروژه آرپانت خارج شد و ماهيت عمومي يافت اينترنت 2 قرار است يک پروژه صددرصد نظامي باقي بماند. در پروژه اينترنت 2 هر وسيله نظامي در صحنه جنگ تبديل به يک گره الکترونيکي ميشود که قابليت انتقال و ترانسفر اطلاعات را در حجم بالا دارا ميباشد.
بخش اعظم عملياتهاي انجام شده در جنگهاي اخير آمريکا از جنگ بوسني گرفته تا جنگهاي دوم خليج فارس، افغانستان و عراق مبتني بر سيستمهاي پيشرفته جنگ الکترونيک « جنگال» بوده است در اين نوع جنگ شناسايي نقاط هدف در خاک طرفين درگير در جنگ و حملات الکترونيکي به سيستمهاي ارتباطاتي، مخابراتي، الکترونيکي، نظامي، ماهوارهاي، شبکههاي اطلاعرساني و سيستمهاي جنگافزاري از اهداف مهم محسوب ميشود علاوه بر آن در جنگ الکترونيک پنهانسازي تجهيزات و ادوات خودي از طريق تکنيک نامرئيسازي، ارسال پارازيت و کورکردن رادارها مدنظر است. استفاده از ماهوارههاي جاسوسي و نظامي و نيز هواپيماهاي دورپرواز و بدون سرنشين کاربرد فراواني دارد. گفته ميشود بخشي از پروژه هواپيماهاي بدون سرنشين که عملياتهاي شناسايي و جنگالکترونيک را انجام ميدهد موسوم به « پريداتورها» ميباشد که پايگاه منطقهاي آن در عراق مستقر شده است.
مورد هايي نيز وجود دارد كه طي آن چيپهاي کارگذاشته شده در پرينترهاي فروخته شده به دولت عراق طي سالهاي قبل از جنگ عراق کار انتقال اطلاعات به آمريکا را انجام ميدادند.
متکي شدن بسياري از سيستمهاي نظامي به GPS يا همان سيستم موقعيتياب جغرافيايي جدا از ويژگيهاي منحصر به فرد خدماتي آن به دليل اتکا به ماهوارههاي تحت سلطه آمريکا ميتواند يک آسيبپذيري جديد براي سيستمهاي نظامي محسوب شود.برخي گزارشها حکايت از رديابي اعضاي گروه تروريستي بنلادن توسط آمريکاييها با استفاده از موبايلهاي ماهوارهاي دارد.
مـيـدان جـنـگ الكـترونيك Battlefield Electronic و ابزارهاى جنگ الكترونيك Measures Electronic واژه هاى مترادفى هستند كه معناى واحدى دارند ، و آن به كارگيرى عـلوم كـاربـردى جـديـد -بـه ويـژه عـلوم مـرتـبـط بـا حـوزه الكـتـرونـيك نظامى – در خدمت تـاكـتـيـكـهـاى تـهـاجـمى و تدافعى نظامى و نيز به كارگيرى اين علوم براى مقابله با تدابير الكترونيك دشمن و بى اثر ساختن آنها مى باشد. در اين جنگ سيستم هاى زير به كار گرفته مى شوند:
- سيستم هاى نظامى هشدار دهنده و شناسايى :
هشدار و شناسايى دو ماءموريت مستقل اند.
(systems detection and warning military) مـامـوريـت سـيـسـتـم هـاى هـشـداردهـنـده جـلوگـيـرى از غـافلگيرى تاكتيكى است و سيستم هاى شناسايى ماموريت پيام رسانى دربـاره انـجـام يـا احـتـمـال انـجـام تـهـاجـم و مـيـزان نـزديـكـى ، مـحـل اسـتـقـرار، حـجـم و نـوع فـعاليت و سلاح دشمن را به عهده دارند. اما ماءموريت هشدار، فـراگـيـرتـر از ايـن اسـت ؛ زيـرا عـلاوه بـر عـمـليـات شـنـاسـايـى ، فـرآيـنـد تحليل و اتخاذ تصميم مناسب ، پس از دريافت اطلاعات لازم از انواع تجهيزات الكترونيك را نـيـز بـر عـهـده دارد. شـيـوه هـاى هـشـدار از گـذشـتـه تـا كـنـون دسـتـخـوش تـحـول فـراوان گـشـتـه اسـت . در جـنـگهاى قديم از نيروهاى انسانى همچون ديدبان و از حيوانات براى شناسايى نزديك نيروهاى دشمن استفاده مى شده است . در آستانه ورود به سـال 1914 م . اسـتـفـاده از دوربـيـن و تـلسـكـوپ و وسايل ارتباطى بى سيم و با سيم همچون ابزارهاى جنگى به صورت امرى عادى درآمد. در جـنـگ جـهـانـى يـكم نورافكن هاى شناسايى و مُنوّرها، به ميزان بسيار گسترده اى به منظور مشاهده هواپيماها و نيروهاى مهاجم در شب به كار گرفته شد. چنانكه -در چارچوبى مـحـدودتـر- تجهيزات شنيدارى مجهز به آژيرهاى ويژه نيز براى تعيين موقعيت هواپيماها بـه كار گرفته شد. در جنگ جهانى دوم اختراعاتى با تكنيك پيشرفته تر مانند رادار و وسـايـل ارتـباطى بى سيم ، به ويژه در زمينه امواج با فركانس بسيار بالا، وارد ميدان شد. به كارگيرى اين تجهيزات در برترى هوايى بريتانيا تاءثيرى تعيين كننده داشت . بـا ورود سـلاح اتـمـى در سـال 1945 م و تـكـثـيـر سـريـع آنها در سالهاى بعد و نيز پـيدايش موشك هاى قاره پيما، ابعاد جديدى ظهور كرد كه موجب افزايش توان غافلگيرى در جنگ شد. در اين اوضاع و احوال بود كه نياز به سيستم هاى هشدار بهنگام نيز افزايش يـافـت . از ايـن رو، همه توان تلاشهاى علمى و فناورى در راستاى تاءمين نيازهاى نظامى بـه كـار گـرفته شد و در زمينه ساماندهى ، شناسايى و هشدار، به ويژه در ارتباط با هـواپـيـمـاهـاى جت و ملخدار، بالگرد ، زيردريايى ها، ماهواره ها و… تجهيزات متنوعى به ظهور رسيد.
ايـن سـيـسـتـمـهـا ابـزارهـاى گوناگونى ، مثل تلويزيون ، ليزر، شناسايى مغناطيسى و شـنـيـدارى ، دسـتـگـاه هـاى شـنـاسايى مجهز به اشعه مادون قرمز، دستگاه هاى شناسايى پـرتـوهـاى اتـمـى و تـجـهـيـزات شـنـاسـايـى شـيميايى را به كار مى گيرد. تجهيزات شناسايى شاهد تغييرات فراوانى بوده كه مهم ترى نشان اينها است :
الف . تجهيزات شناسايى استفاده كننده از امواج الكترو مغناطيسى مانند امواج نور مرئى و امـواج نـور غـيـرمـرئى (اشـعـه مـادون قرمز و اشعه ليزر)، امواج رادار و ديگر امواج بى سيمى . در زمينه تجهيزات ديدارى تحول جديدى پديد آمد كه در ابتكار تجهيزات ديد در شـب و جـنـگ شبانه خلاصه مى گردد. در تجهيزات شناسايى مجهز به اشعه مادون قرمز نـيـز تـحـولات چـنـدى پـديـد آمـد كـه از تـوانـايـى شـنـاسـايـى نـقـاط داغ مـثـل مـوتـور مـاشـين ، هواپيما، موشك و آتش اردوگاه ها برخوردار است . به طورى كه مى تـوانـد اخـتـلاف درجه حرارت اجسام گوناگون را تميز دهد. در زمينه رادار پيشرفتهايى صـورت گـرفـت كـه زمينه به تجهيزات شناسايى بى سيم تجهيزات گيرنده حساسى بـراى رهـگـيـرى امـواج ارسـالى بـى سـيـمـى و سـيستم هاى دريافت امواج رادارى دشمن و استنباط هشدار مناسب از آنها و تجهيزات بى سيمى جهت ياب در چارچوب فركانس هاى بى سـيمى قابل استفاده براى شناسايى انفجارهاى اتمى كه انرژى بسيار زيادى را آزاد مى كند اختراع گرديد.
ب . تجهيزات شناسايى شنيدارى براى شناسايى دشمن در زير آب و بر فراز زمين
ج . تـجـهـيـزات شـنـاسـايـى امواج (Geophones) كه در زمينه ره گيرى امواج صوتى عبوركننده از لايه هاى خاك و شناسايى نفوذ افراد با تجهيزات دشمن كاربرد دارد.
د. تجهيزات شناسايى مغناطيسى (Magneometers): كه براى شناسايى اجسام بزرگ فـلزى كـه تـحـركـاتـشـان بـر هـر نـقـطـه اى از ميدان مغناطيسى زمين تاءثيرگذار است . مـثـل : زيـردريـايـى هـا، كاروانهاى نظامى فرازمينى ، اين تجهيزات هم به وسيله هواپيما قابل حمل اند و هم قابليت نصب درون زمين را دارند.
ه . تـجـهـيـزات شـنـاسـايـى تـشعشعات اتمى : عبارت است از تجهيزات سنجش پرتوهاى حاصل از انفجارهاى اتمى . اين تجهيزات در هواپيما، موشك ها و ماهواره ها كاربرد دارند.
و. تـجـهـيـزات شـنـاسـايى شيميايى : اين تجهيزات قابليت شناسايى بوها و ترشحات حاصله از جسم انسان را كه به ميزان اندكى در فضا پخش مى شود داراست .
ايـن تـجـهيزات به طور مخفيانه در ميدان نبرد كار گذاشته مى شود و در حوزه فعاليتش رفت وآمد نيروهاى دشمن را شناسايى مى كند.
الف . ساخت سامانه هاى دفاع هوايى : ركن اصلى اين سامانه ها به كارگيرى رادارها در اندازه ها و اشكال گوناگون ، به كارگيرى تجهيزاتى كه هواپيماهاى دوست را از دشمن تـمـيـز مـى دهـد و هـشـدار كـاذب ، بـه ويـژه در حـالت بـه كـارگـيـرى وسـايـل رادارى فـريـبـنـده مـى باشد. از مشهورترين سامانه هاى هشداردهنده سامانه ساج (SAGE) آمـريـكـايـى و سـامـانه نادج VNADGE اروپايى كشورهاى عضو ناتو است . سامانه ژاپنى شبيه به سامانه كشورهاى عضو ناتو مى باشد. اتحاد شوروى (سابق ) نيز از سامانه شناسايى بسيار پيشرفته ى پيچيده و بسيار سرى برخوردار بود.
ب . سـامـانـه هـاى هشدار ضدموشكهاى قاره پيما: اين سامانه ها در نيمه دوم قرن بيستم و پـس از تـجـهـيـز مـوشـكـهاى قاره پيما به كلاهك هاى هسته اى ، اختراع شدند. اين سامانه تشكيل مى شود از شبكه هاى رادارى عظيم زمينى كه امواج داراى فركانس هاى بسيار بالا و فـوق بـالا را بـه كـار مـى گـيـرد، بـه پـيـمـايـش آسـمـان اقـدام و اجـرام در حال پرواز در آن را دنبال مى كند. اين سامانه به وسيله شبكه هاى رادارى ويژه شناسايى فـوق خـط ديـد پـشـتـيـبـانـى مـى شـود كـه از تـوان شـنـاسـايـى مـوشـكـهـاى در حـال حـركـت در طـبـقـات بـالاى جـو بـرخـوردار است . نيز ماهواره هاى مجهز به دستگاه هاى شناسايى مادون قرمز آنها را پشتيبانى مى كند.
ج . ساماندهى ضدموشكهاى قاره پيما: اين سامانه ها از سامانه هاى پيشين ، پيچيده ترند و شـامـل سـامـانـه هـاى هـشـدار و تـعيين هدف هاى خاص آنها مى باشد. اين سامانه از شبكه رادارى بـزرگـى تـشـكـيـل مـى گـردد كـه مـاءمـوريتش تعيين مسير درگير شدن با هدف و بـازشـناسى هدف هاى حقيقى از هدفهاى كاذب و چيرگى بر اقدامات پدافندى الكترونيك است .
د- سامانه هايي كه براي پى گيرى اجرام فضايى طراحى شده اند و رادارهايى گوناگون با اندازه هايى بسيار بـزرگ را در خـدمت دارند. ويژگى عمده اين سامانه ها سرعت در انجام عمليات تعقيب و نيز تـوان تـعـقـيب چند شى ء به طور همزمان است . به منظور افزايش كارآيى آنها تلسكوپ هايى روى آنها نصب گرديده كه ماءموريتشان انجام تعقيب ديدارىِ ماهواره هايى است كه در مدارهاى به نسبت پايين پيرامون زمين در حال حركت اند.
و. شـنـاسـايـى جـوى : در ايـن نـوع شناسايى انواع هواپيما،هلى كوپتر، هواپيماى بدون سـرنـشـين ، سكوهاى پرنده ، ماهواره و موشك به كار گرفته مى شود. براى موفقيت اين تـجـهـيـزات در مـاءمـوريـت هـاى شـنـاسايى ، آنها را به انواع سيستم هاى شناسايى مانند تـجـهيزات ديد در شب ، تجهيزات شناسايى مغناطيسى و دستگاه هاى شناسايى انفجارهاى اتمى مجهز مى سازند.
ه . سامانه هاى شناسايى نفوذ دشمن و دفاع از پايگاه ها و تاءسيسات نظامى .
- تـجـهـيـزات فـرمـانـدهـى و كـنـتـرل Command and control equipment
اين تجهيزات بر فناورى كامپيوتر مبتنى است كه در خدمت نيروهاى مسلح قرار مى گيرد و در مـاءمـوريت هاى فراوانى جايگزين افراد مى گردد: برخى از آنها اطلاعات را از سيستم هاى شناسايى دريافت و به منظور محاسبه و تعيين دقيق اماكن فعاليت دشمن و شناخت نوع و جـهـت ايـن فـعـاليـت آنـهـا را تـنـظـيـم و تـحـليـل مـى كـنـنـد. در هـمـيـن حـال كـامـپـيـوتـرهاى ديگرى به انتشار و دريافت امواج رادارى اقدام مى كنند و به منظور تـعـيين سرچشمه فعاليت ، با در نظر گرفتن توپوگرافى زمين آنها را مورد تجهيزات تعيين هدف دقيق آتش توپخانه است ؛ به اين ترتيب كه با استفاده از داده هاى دستگاه هاى شـنـاسـايـى ، مـخـتـصـات هـدف را تـعـيـيـن مـى كند، آن گاه فرمان لازم را به دستگاه هاى اتـومـاتيكى كه كارشان تعيين سمت و اجراى آتشبارى است صادر مى كند. خلاصه اين كه عـمـليـات تـبـديـل اطـلاعـات و داده هـاى سـيـسـتـم هـاى هـشـدار بـه فـرامـيـن روشـن و قـابـل اسـتـفاده ، مقدمه ورود به ميدان جنگ الكترونيك است و مغزهاى الكترونيك بخش لاينفك آنـهـا مـحسوب مى گردد. ابرقدرتها سخت در تلاشند تا سيستم ها و تجهيزات پيشرفته اى توليد كنند كه بتواند نوع و مشخصات سلاح هايى را كه بايد بر ضد هدف هاى معين بـه كـارگـيـرى شود تعيين كنند، به طورى كه بتوان آنها را در مقياس گسترده و نيز در سطوح به نسبت پايين نظامى (مثل فرماندهى لشكرها و تيپ ها) به كار گرفت . تصوير روشـنى را از فعل و انفعالات ميدان نبرد، بى آنكه نيازى به كشتى يا مراكز ديده بانى بوده باشد، در اختيار داشت .
- سيستم هاى ناوبرى Navigational equipment
هماهنگ با سيستم هاى پيشين ، تجهيزات ناوبرى نيز ناگزير بايد ارتقا مى يافت و دقت هـدف گـيـرى سـلاح هاى گوناگون تضمين مى گرديد. بسيارى از تجهيزات در راستاى اهداف ناوبرى و به كارگيرى آنها در ناوهاى فضايى و دريايى و انواع سلاح ها ارتقا يافت و در اين فرآيند سيستم هاى زير اختراع شد:
الف . سـيـسـتم هاى ناوبرى و هدايت الكترونيك چشمى با استفاده از فناورى تلويزيون : مثل بمب هاى هواپيماهاى آمريكايى ((وال آى )) Walleye و هابوس Habos كه هر دوى آنها بـه وسـيـله سـيـسـتـم تـلويـزيـونـى هـدايـت مـى شـود. نـحـوه عـمـل بـه ايـن صـورت اسـت كه خلبان هدفى را كه روى صفحه تلويزيون نصب شده در نـوك بـمب درست مقابل هدف قرار گيرد، آن گاه به طور خودكار به سوى هدف شليك مى كند.
ب . سـيـسـتـم نـاوبـرى و هـدايـت الكـتـرونـيـك مـجـهـز به ليزر مانند بمب هاى هواپيمايى هوشمندSmart Bombsآمريكايى هدايت شونده به وسيله اشعه ليزر: در اين روش از دو هـواپيما استفاده مى شود. هواپيماى اول پرتو ليزر را به سوى هدف موردنظر هدايت مى كـنـد و هـواپـيـمـاى دوم بـمـبى را كه در پى نور منعكس شده از اشعه ليزر حركت مى كند، شليك مى كند.
ج . تـجـهـيـزات نـاوبـرى و هـدايـت الكـتـرونـيـك مـجـهـز بـه اشـعـه مـادون قـرمـز: مـثـل سـيـسـتـم مـوشـكـى زمـيـنـى ـ هـوايـى سـام ـ 7 شـوروى (سـابـق ) كـه بـه وسـيله نفر حـمـل مـى گـردد و بـه طـرف اشـعه مادون قرمز منبعث از موتورهاى هواپيما هدف گيرى مى شود.
د. تـجـهـيـزات هـدايـت رادارى : مـثـل سـيـسـتـم رادار ((سـكـاى سـپوت )) Sky Spot Radar آمـريـكـايـى ، ايـن سـيـسـتـم بـه يـك مغز الكترونيك كه مى تواند پس از دريافت اطلاعات مـربـوط بـه هدفى معين ، هواپيما را با دقت بسيار بالا به سوى آن هدف هدايت كند مجهز اسـت . ايـن در حـالتى است كه فعاليت خلبان به حوزه اطلاعات دريافتى از رادار مذكور محدود بوده باشد.
- ارتباطات الكترونيك
ارتـبـاطـات الكـتـرونـيـك تـشـكـيل مى شود از دستگاه هاى ارتباطى باسيم و بى سيم به شـكـل ويـژه كـه در ايـجاد ارتباط ميان تجهيزات فوق الذكر و سلاح هاى متعلق به آنها و فـرمـاندهى تاكتيكى و استراتژيكى از اهميت ويژه اى برخوردار است . با آن كه اين نوع از ارتـبـاطـات در گـذشـتـه شـنـاخته شده بود، طبيعت جنگ الكترونيك پيشرفت دستگاه هاى الكترونيك را به منظور وصول به هدف هاى زير قطعى ساخت :
اطـلاعـات از مـنـابـع مـربـوط بـه پـايـگـاه هـاى فـرمـانـدهـى و كـنـتـرل بـه مـنـظـور اتـخـاذ تـصـمـيـم و عـكـس العـمل مناسب و پخش آنها در ميان سلاح هاى گوناگون در حال تعامل با هدف . اين امر موجب پيدايش شبكه هاى ارتباطى بسيار پيچيده اى گشت كه از پايگاه هاى تقويت و انتقال ارتباطات و شبكه هاى ماهواره اى نظامى براى زير پوشش قرار دادن همه كره زمين برخوردار بود.
فـناورى جنگ الكترونيك : ابزارهاى الكترونيك در جنگ هاى جديد به صورت اصلى ترين ابـزارهـاى تـسـلط بر نيروها و سلاح ها در ميان ارتشهاى متخاصم درآمده است . به طورى كـه بـدون وجـود ابـزارهـاى الكـتـرونيك لازم ، حصول پيروزى براى آنها ميسر نيست . با تـوجـه بـه تـعـريـفـى كـه از تـجـهـيـزات الكـتـرونـيـك بـه عـمـل آمـد، روشن مى شود كه اين ابزارها به طور اصولى در موارد زير به كار گرفته مـى شـود: 1. دسـتـيـابـى به اطلاعات موجود در ميدانهاى نبرد، به عبارت ديگر اقدام به انـجـام مـاءمـوريـت هـاى شـناسايى به وسيله تجهيزات شناسايى و تجهيزات نظامى . 2. تـسـلط بـر سـلاح ها و نيروها با به كارگيرى سيستم هاى هشدار و تجهيزات فرماندهى كنترل و نيز تجهيزات ناوبرى و هدايت .
از آنـجـا كـه بـرخـى از اين تجهيزات ويژگى شناسايى شدن دارند به اين معنا كه به محض استفاده از آنها جايگاه و كدهايشان شناسايى مى گردد؛ مانند دستگاه هاى بى سيمى و رادارى كـه امـواج الكـتـرومـغـنـاطـيـسـى قابل دريافت انتشار مى دهند. و دستگاه هايى كه پـرتـوهـاى غيرقابل ديد با چشم منتشر مى كنند (مانند اشعه مادون قرمز و ليزر) اما امكان مـشـاهـد آنـهـا بـا وسـايـل مـنـاسـب مـمـكـن اسـت ، عـلوم كـاربـردى وسـايـل ضـد آنـهـا را بـه كار مى گيرد تا كارآيى آنها را كاهش دهد و اين به نوبه خود مـوجـب پـيشرفت countermeasures گشته كه هدف آنها شناخت ويژگى هاى شناسايى شوندگى و شناسايى وسايل و لوازم الكترونيك دشمن گشته است . مانند شناخت ويژگى هـاى شـنـاسـايـى شـونـدگـى رادار هـمـچـون فـركـانـس امـواج نـاقـل ، نمايش ضربان در ثانيه ، ميانگين تكرار ضربان در ثانيه ، ميانگين چرخش آنتن يـا مـيـانـگـيـن پـيـمـايـش آنـتـن در يـك دقـيـقـه ، مـكـان رادار، شـكـل و حجم آنتن و ساماندهى رادار. هدف اين كار تعيين پايگاه هاى تجهيزات الكترونيك و تـحـليـل ويژگى هاى آنها براى دريافت اطلاعات لازم از نيروهاى دشمن است تا بتوان از اين راه وسايل لازم را براى مقابله با او تدارك ديد.
از ويـژگـى هـاى بـرجـسـته اين تجهيزات ضدالكترونيك ، سرى بودن فعاليت آنهاست . زيـرا ايـنـهـا مـثـل ـ تـجهيزات ارسال بى سيمى و رادارى ـ دستگاه هايى هستند كه در هنگام دريافت پيام قابل شناسايى نيستند.
ايـن تـجـهـيـزات چند ويژگى ديگر نيز دارند؛ مثل وسعت ميزان شناسايى ، سهولت جابه جـايـى ـ بـه طـورى كـه مـى توان آن را در نقاط بسيار و دور از دشمن نصب كرد ـ ثبات و انـعـطـاف پـذيـرى در گردآورى اطلاعات و عدم اتكاى اين تجهيزات به اوضاع جوى . از مهمترين تجهيزات ضدالكترونيك مورد استفاده به موارد زير مى توان اشاره كرد:
الف . تجهيزات قابل حمل زمينى مثل تجهيزات شناسايى بى سيمى و رادارى زمينى .
ب . تجهيزات قابل حـمـل فـضـايـى ، مـانـنـد تـجـهـيـزات شـنـاسـايـى بـى سـيـمـى و رادارى قابل حمل به وسيله هواپيماهاى شناسايى .
ج . تـجـهـيـزات قـابـل حـمـل دريـايـى ، مـانـنـد تـجـهيزات شناسايى بى سيمى و رادارى قابل حمل به وسيله يگان هاى دريايى .
د. هواپيماهاى بدون سرنشين Drones كه از زمين براى هدايت مى شود.
ه . اطـلاعـات حـاصـل از بـه كـارگـيـرى نـيـروهـاى جـاسـوس مـجـهـز بـه وسايل اطلاعاتى قابل حمل .
به مقتضاى پيشرفت دائم فناورى نظامى ، موضوع تنها به مجادله اراده ها ميان اقدامات و ابـزار الكـتـرونـيـك بـا اقـدامـات و تـجـهـيـزات ضـدالكـترونيك محدود نمى گردد، بلكه عـامـل تـازه اى بـه ايـن درگـيـرى وارد گـشـتـه كـه هـدف آن افـزايش اقدامات و تجهيزات الكترونيك در راستاى مقابله با اقدامات و تجهيزات ضدالكترونيك است
عوامل سلبى به دو نوع استتار و فريب الكترونيك تقسيم مى گردد.
الف . اقدامات استتار الكترونيك ؛
كه به نوبه خود به دو گونه اقدام تقسيم مى گردد:
- اقـدامـات اخـتـفـاى بـى سـيـمى ؛ اقداماتى كه به منظور اختفاى فعاليت ارتباطات بى سـيـمـى انـجـام مـى گـيرد، مثل به كارگيرى تلگراف راديويى با تجهيزات كدنويسى پـيـچيده در ارسال و دريافت ؛ به كارگيرى تجهيزات ارتباط بى سيمى در محيط جانبى انـفـرادى (B.S.S) در شـبـكـه هـا و رادارهـاى بـى سـيـمـى ؛ بـه كـارگـيـرى حـداقـل مـمـكـن قـدرت خـرج در پـيـام بـى سـيـمى براى برقرارى ارتباط؛ به كارگيرى تـجـهـيـزات بـى سـيـمـى بـا بـرد بـسـيـار كـوتـاه در سطح گروهان ها و دسته ها يا در ارتباطات نزديك ، همانند تشكيلات دريايى و فضايى و به كارگيرى آنتن هاى راديويى ، براى هدايت ارتباط در جهت دلخواه ؛ ارسال به منظور گرفتن فرصت شناسايى جايگاه ؛ سايت هاى ارسال از دشمن و مانور به وسيله فركانس ها و شبكه هاى بى سيمى .
- اقـدامات اختفاى رادارى ؛ شامل اقدامات امنيتى كه براى استتار پرتوهاى رادار انجام مى گـردد. مـانند محدود ساختن زمان فعاليت رادارها كه موجب كاهش فرصت دريافت پرتو آنها مى گردد و در نتيجه تعيين مفاهيم آنها و شناخت جايگاهشان از اين طريق ؛ تعيين منطقه امنيتى يـا بـه كـارگـيـرى آنـتـنـى مـشـابـه هـنـگـام فـعـاليـت رادار بـه مـنـظـور كنترل ، هماهنگى يا آزمايش آنها، تهيه جداول فعاليت رادار با در نظر گرفتن عدم تكرار روزانـه ، هـفته گانه يا ماهانه براى فاصله هاى فعاليت ؛ كاهش شمار سايت هاى رادارى پـرتـوزا در يـك مـنـطـقـه ؛ بـه كـارگـيـرى آنـتـنـى مـشـابـه يـا انـتقال سايت هاى رادار به بيرون از منطقه شناسايى الكترونيك دشمن در هنگام تمرينات جـنـگـى ؛ روشـن كـردن سايت هاى رادار با كمترين نيروى خرج ممكن به طورى كه بتواند هـدفـهـاى شـنـاسـايـى مـورد نـظـر را بـه انـجـام بـرسـانـد و در عـيـن حـال تـعـيـيـن دقـيـق مواضع آنها از سوى جاسوسى الكترونيك دشمن ممكن نباشد و دشمن در شناخت فركانس هاى ثابت سايت ها و راه هاى كنترل دوباره اين فركانس ها گمراه شود.
چـنـيـن كـارى از راه تـغـيـيـر فـركـانـس امـواج رادارى ناقل و تغيير ميانگين ضربان ها و تغيير انواع رقمها و كدها و قرار دادن سايت ها در زير پـوشـش هـاى ويـژه يـا ارتـفـاعات ممكن مى گردد، مشروط به اين كه به ميزان شناسايى رادارى و مـانـور و گـسـتـرش در بـه كـارگـيـرى جـايـگـاه هـاى تـبـادل كـنـنـده و پرهيز از روشن كردن رادارها در هنگام اجراى اقدامهاى استتار تاكتيكى يا ديـده شـدن هـواپـيـمـاهـاى شـنـاسـايـى دشـمـن يـا در زمـان تـمـركـز يـافـتـن سـايـت ها در مـحـل هـاى جـابـجايى و سرى نگهداشتن دستگاه هاى رادار يا فركانس هايى جز در عمليات تهاجمى به كار گرفته نمى شود،
ب . اقدام هاى فريب الكترونيك ؛
و آن عـبـارت از سـلسـله اقـدامـهـايـى است كه هدف آن به كارگيرى منظم پرتوها و امواج وسـايـل الكـتـرونـيـك دوسـت بـراى گـمـراه سـاخـتـن دشـمـن نـسـبـت بـه شـكـل واقـعـى تـجـمـع نـيـروهـا و اهـداف بـه ويـژه در اثـنـاى عمليات جنگى مى باشد. از مشهورترين شيوه هاى فريب الكترونيك به موارد زير مى توان اشاره كرد: وضع قوانين انـعـطـاف نـاپـذيـر بـراى بـه كارگيرى تجهيزات الكترونيك در حين آماده باش عمليات جـنـگـى بـه مـنـظـور اسـتـتـار نيروها ـ در هنگام عمليات ـ و ايجاد اين توهم در دشمن كه در مـواضـع و نـيـروهـاى خـودى هيچ گونه تغييرى صورت نگرفته است ؛ تنظيم تجهيزات الكـتـرونـيـك در راسـتـاى دادن اطـلاعـات غـلط به نيروهاى اطلاعاتى دشمن درباره اوضاع نـيـروهـا، مـراكـز فـرمـانـدهـى ، پـايـگـاه هـاى رادارى خـودى و وانـمـود كـردن تـجـمـع وسـايـل الكـتـرونـيـك نـيـروهـاى عـمـل كـنـنـده در مـنـاطـق عـمـليـاتـى ثـانـوى ؛ ايـجـاد اخـتـلال در شـبـكـه هـاى مـخابراتى دشمن با القاى فرامين و آموزشهاى گمراه كننده – اين شـيـوه در هنگامى به كار گرفته مى شود كه دشمن وقت كافى براى تعيين صحت و سقم آنها را نداشته باشد.
عـوامـل ايـجـابـى : اقـدامـهـا و ابـزارهـايـى هـستند كه به هدف ايجاد آشفتگى در تجهيزات الكـتـرونـيـك دشـمـن و يـا نـابـودى آنـهـا بـه كـار گـرفـتـه مـى شـونـد؛ و در مـوارد ذيل خلاصه مى گردند:
- اقـدامات پارازيت و فريب الكترونيك : هدف از اين اقدام ها استتار هدف هاى حقيقى از راه ايـجـاد اخـتـلال در تـجـهـيـزات ارسـال پيام دشمن و صفحه نمايش تجهيزات رادارى آن به صورتى ويژه است . از جمله اين اقدامات موارد زير است :
الف . پـخـش امـواج با قدرت بالا به صورت پيوسته بر روى امواج مورد استفاده دشمن به طورى كه آنها را به طور كامل از كار آنها از طريق تجهيزاتى كه هواپيماها به طور مـعـمـول حـمـل مـى كـنـنـد، امـكـان پـذيـر نـيـسـت . چـه بـسـا كـه مـوج ارسـال دشـمـن شـناخته شده نيست و در اين حالت انجام عمليات پارازيت در حوزه همه امواج صـورت مـى گـيـرد. بـه مـنـظـور پـرهـيـز از عـمـليـات اخـتـلال ، رادارهـا اقـدام بـه تـغـيـيـر امواج خود مى كنند. اين موضوع بر اهميت ويژه سرعت انـتقال امواج مثل اقدامات ضداختلال مى افزايد؛ و اين نيز به نوبه خودش منجر به ساخت تجهيزاتى گرديده كه مى تواند امواجش را با هر ضربانى تغيير دهد.
ب . اخـتـلال از طـريـق مـحـو، بـه ايـن تـرتـيـب كـه تـجـهـيـزات اختلال همه امواج را از راه ايجاد اختلال كوتاه مدت بر روى هر يك از امواج محو و اين كار را به طور متناوب تكرار مى كنند.
ج . اخـتـلال از طـريـق تـكـرار: در ايـن روش دسـتـگـاه هاى خودى رمزهاى دشمن را دريافت و فـركـانـس هاى مشابهى را پخش مى كنند كه به دشمن اطلاعات غلط مى دهد، يا چنان مداخله مى كنند كه در پاسخگويى به فركانس ها تاءخير ساده اى صورت گيرد و موجب فريب دشـمـن شـود. بـراى مـقـابـله بـا ايـن نـوع اخـتـلال از رمـزهايى استفاده مى شود كه تغيير فـركـانس هاى آنها از برنامه مشخصى پيروى مى كند به طورى كه تقليد از آنها ناممكن است .
د. افشاندن شمار فراوانى نوار فلزى در فضا به منظور ايجاد نوعى ((غبار الكترونيك )) كـه مـشاهده هواپيما از ميان آنها دشوار مى گردد. چنين كارى از طريق پايه هاى ويژه اى كـه بـه وسيله هواپيما حمل مى گردد انجام پذير است . معايب اين شيوه در اين خلاصه مى شـود كـه ايـن نـوارهـا بـه سـرعـت در دنـبـال هواپيما آشكار مى گردد و علاوه بر آن امكان تشخيص آنها از هواپيما نيز به دليل اختلاف سرعت آنها وجود دارد.
ه . كاستن از كارآيى رادارها از طريق مواد داراى خاصيت انعكاسى ضعيف يا استفاده از نقشه هـايـى كـه بـه مـيـزان بـسـيـار انـواع ويـژه اى از روغـنـهـايـى كـه تـوان جـذب امـواج الكترومغناطيسى را دارا هستند.
و. بـه كـارگـيـرى وسـايـل گمراه كننده گرمازا در مقابله با تجهيزاتى كه داراى اشعه مـادون قـرمز هستند؛ مانند پرتاب بالون يا فورانهاى گرمايى به منظور گمراه سازى موشكهاى ضدهواپيمايى هدايت شونده به وسيله پرتو مادون قرمز.
- نابودسازى وسايل الكترونيك : هدف از اين كار آن است كه تجهيزات الكترونيك دشمن پـس از تـعـيـيـن جـايـگـاه آنـهـا، بـا بـه كـارگـيـرى وسـايـل شـنـاسـايـى الكـتـرونـيـك و ديـگـر روشـهـاى مـعـمـول نـظـامـى مـورد حـمـله قرار گيرد. از سوى ديگر سلاح هاى تاكتيكى پيشرفته اى اختراع شده كه خود هدايت كننده به سوى هدفهاى رادارى هستند، مانند موشك ((شرايك )) كه پـرتـوهـاى مـنـبـعـث از آنـتن رادار را دريافت مى كند و آن را براى هدايت خودش به كار مى گيرد و هدف را نابود مى سازد.
وسـايـل و تـجـهـيـزاتـى كـه تـا ايـن جـا از آنـها سخن گفتيم ، يعنى همان ابزارى كه جنگ الكـتـرونـيك را ممكن ساخته است ، در شمارى از رويارويى هايى كه پس از جنگ جهانى دوم انـجـام گـرفـت بـه كـار گـرفـتـه شـد. ايـن مـيـاديـن كـارآيـى و ضـعـف و محدوديتهاى اين وسايل و تجهيزات را آشكار ساخت . از نمونه هاى اين جنگ مى توان به جنگ الكترونيك در ويتنام و جنگ الكترونيك در خاورميانه اشاره كرد.
5 . جنگ سرد الكترونيك
بـه مـجموعه عملياتهاى تجسسى الكترونيك دستگاه هاى اطلاعاتى دولتها در هنگام جنگ و صلح ، جنگ سرد الكترونيك گفته مى شود. مـتـهـم بـه پـرتـاب بـالونـهـاى حامل دستگاههاى جاسوسى روى خاك آن كشور به منظور تصويربردارى از مؤ سسه هاى نظامى و صنعتى كرد.
ايـن رويـداد از آغـاز ايـجـاد تحولى بزرگ در ابزار و راه هاى گردآورى اخبار و اطلاعات پـرده بـرداشـت . پـس از آن بـا فـنـاورى پـيـشـرفـتـه روز وسـايـل گـونـاگـونـى در زمـينه هاى الكترونيك و فعاليتهاى جاسوسى و ضدجاسوسى اخـتـراع شـد. از آن جـمـله هـواپـيـمـاى شـنـاسـايـى آمـريـكـا ((يـو ـ 2)) بـود كـه در سـال 1960 در آسمان شوروى ساقط گرديد. در حادثه ((آرم سفارت آمريكا)) در 1960 نـيـز جاسوس هاى روسى گفت وگوهاى دفتر سفارت آمريكا در مسكو را به وسيله دستگاه هـاى الكـتـرونـيـكـى شـنـود كـردنـد. در سـال 1968 كـشتى جاسوسى بى سيم آمريكايى ((پـيـوبـل Pueble)) بـه وسـيـله جمهورى دموكراتيك خلق كره به اسارت درآمد؛ و ساخت كشتى جاسوسى ((ليبرتى )) از نمونه هاى ديگر بود.
امـروزه مـشـهـور است كه هواپيماها و ماهواره هاى جاسوسى متعلق به دستگاه هاى اطلاعاتى دولتـهـاى بـزرگ ، نـه تـنـهـا در زمـان جـنـگ ، بـلكـه در زمـان صـلح نـيـز فـعـال هـستند و اطلاعات موردنظرشان را درباره تاءسيسات نظامى ، صنعتى ، اقتصادى ، مـحـصـولات زراعـى ، جارى شدن سيلاب ها، مناطق و خشك سالى و ديگر اطلاعاتى كه آنان رابـه ارزيـابـى وضعيت اقتصادى و نظامى كشورهاى موردنظرشان كمك مى كند، گرد مى آورنـد، و مـى كـوشـنـد تـا بـر پايه اين اطلاعات به حساسيت هاى سياسى آن كشور پى ببرند.
دسـتـگـاه هـاى جاسوسى ، متناسب با توان و امكاناتشان ، انواع ابزارهاى الكترونيكى را بـراى دريـافـت اطـلاعـات سـرّى مـورد نـظـرشـان بـه كـار مـى گـيـرنـد. از مـهـم تـريـن وسايل الكترونيك به الف . وسايل قابل حمل زمينى مانند تجهيزات شناسايى بى سيمى و رادارى زمينى .
ب . وسايل قابل حمل فضايى مانند تجهيزات شناسايى بى سيمى و رادارى و تجهيزات تصويربردارى با اشعه مادون قرمز قابل حمل به وسيله هواپيماها يا ماهواره هاى نظامى .
ج . تـجـهـيـزات قـابـل حـمـل دريـايـى ؛ مـثـل تـجـهـيـزات شـنـاسـايى بى سيمى و رادارى قابل حمل به وسيله يگانهاى دريايى اعم از نظامى يا تجارى .
د. هـواپـيـمـاهـاى جـاسـوسـى بـدون سـرنـشـين Drones كه از زمين به وسيله دستگاه هاى كـنـتـرل از راه دور زمـيـنـى control Remote بـراى شـنـاسـايى مواضع دشمن هدايت مى شوند.
ه . جـاسـوسـى بـا بـه كـارگـيـرى مـاءمـوران سـرى مـجـهـز بـه تـجـهـيـزات شـناسايى قـابـل حمل و ابزار و وسايل جاسوسى پيشرفته اى كه براى ماءموريتهاى گوناگون و در انـدازه هـاى مـخـتلف ساخته شده است . از ويژگى هاى اين تجهيزات ارزان بودن قيمت و سـادگـى آمـوزش آنـهـا در مـقـايـسـه با تجهيزات جاسوسى سابق الذكر است ؛ كه از مهم ترين آنها موارد ذيل است:
- تجهيزات جاسوسى الكترونيك از گفت وگوهايى كه در مكانهاى پيچيده در جريان است .
الف . مـيـكـروفـونـهـاى بـى سـيـم : ايـن مـيـكـروفـون هـا تـجـهـيـزات ارسـال پـيـام بـى سـيـمى كوچكى هستند كه در قالب هاى گوناگونى استتار مى شوند. انـدازه هـاى آنـهـا از انـدازه يـك پـاكـت سـيـگـار تـا يـك تـمـبر پستى در نوسان است . اين وسـايـل بـه مـيـكـروفـون هاى حساسى براى ضبط صدا و نيز باطريهاى خشك كم حجمى مـجـهـز هـسـتـند كه آنها را با نيروى برق براى مدت ده تا صدها ساعت شارژ مى كند. اين مـيـكروفون ها مخفيانه به وسيله جاسوس ها در آنها به وسيله دستگاه هاى پيام گير مجهز بـه مـوج اف .ام FM كـه در اتـاق مـجـاور و يـا در سـاخـتمانى در فاصله ده تا صدها متر متناسب با نوع و توان در دستگاه مورد استفاده كار گذاشته مى شود دريافت مى گردد.
ب . مـيـكـروفـون هـاى بـاسـيـم : ايـن مـيـكـروفـون هـا بـه طـور مـعـمـول دسـتـگـاه هـاى كـوچـكـى هـسـتـنـد و بـراى آن كـه جـلب تـوجـه نـكـنـنـد بـه شـكـل هاى گوناگونى ساخته مى شوند. ميكروفون استتار مى شود و به وسيله يك سيم بـرق نـازك كـه جـلب تـوجـه نـمـى كـنـد بـه دسـتـگـاه ضـبـط صـوت مـتـصـل مـى گـردد. سـپس ضبط صوت در همان اتاق يا اتاق مجاور كار گذاشته مى شود. گـاهـى نـيـز از ضـبـط صـوت هـاى خـودكـار اسـتـفـاده مـى گـردد كـه بـا قـطـع و وصـل صـدا بـه طـور خودكار روشن و خاموش مى شود VoiceActivated . البته اين امر نيازمند نيروى برق فراوان است .
ج . ضـبـط صـوت هـاى مـجـهـز بـه مـيـكـروفـون هـاى بـسـيـار حـسـاس ؛ كـه بـا وصـل و قطع صدا به كار مى افتد و خاموش مى شود. جاسوس ها اين ميكروفون ها را به هنگام گفت وگو با اشخاص موردنظر درون اتاق يا در لباس خودشان جاسازى مى كنند.
تجهيزات جاسوسى از طريق گفت وگوهاى تلفنى :
الف . تـجـهـيـزات بى سيم تغذيه كننده از تجهيزات تلفن ؛ آن عبارت است از تجهيزات فـرسـتـنـده بـسـيار كوچكى به اندازه يك قوطى كبريت به منبع نيروى برق نياز ندارد، بلكه برق مورد نيازش را به صورت دايم از خود خط تلفن دريافت مى كند. اين دستگاه در داخـل يـا خـارج دسـتـگـاه تـلفـن بـه سـيـسـتـم آن وصـل مـى شـود و از ايـن طـريـق پـيـام هـاى دريـافـتـى را بـه وسـيـله خـطـوط بـى سـيـم مـتـصـل بـه دسـتـگـاه دريـافـت مـجـهـز بـه مـوج اف ام در فـاصـله 2500 مـتـرى انتقال مى دهد. در ايـن شـيـوه شـخـص كـنـتـرل كـنـنـده بـايـد شـمـاره تـلفـن تـحـت كنترل را به وسيله تلفن خارجى از فاصله اى هر چه دورتر بگيرد. در اين حالت تلفن زنـگ نـمـى خـورد؛ و گـيـرنـده شـمـاره هـمـه گـفـت وگـوهـاى داخـل اتـاق را مـى شـنـود. دسـتـگـاه تـلفـن ، بـدون آنـكـه هـيـچ يـك از حـاضـران داخـل اتـاق مـتـوجـه شـونـد، در واقـع بـه مـيـكـروفـون سـيـمـى تبديل مى گردد.
ج . جـايـگـزيـن سـازى دكـمـه هـاى دسـتـگـاه تـلفـن بـا دسـتـگـاه ديـگـرى كـه از نـظـر شكل به طور كامل مشابه آن است اما به تجهيزات بى سيمى مجهز مى باشد.
ايـن دسـتگاه همه مكالمه ها را تا حدود صد متر انتقال مى دهد و به باطرى هم نيازى ندارد. چـرا كـه از بـرق خـود دسـتگاه تلفن تغذيه مى كند. امواج ارسالى اين سيستم به وسيله دستگاه پيام گير مجهز به اف .ام FM دريافت مى گردد.
تجهيزات ضبط سرى مكالمات
الف . ميكروفون بى سيم : و آن عبارت است از دستگاه فرستنده كم حجمى كه جاسوس در جـيـب خـود مـى گـذارد. اين دستگاه ميكروفون روكش داده اى دارد كه در شكاف دكمه لباس جـاسـوس جـا مـى گـيـرد و بـه وسـيـله يـك نـوار الكـتـريـكـى ظـريـف به درون لباس او انـتـقـال مـى يـابـد. ارسـال پـيام از طريق يك دستگاه دريافت مجهز به موج اف ام FM تا مـسـافـت 300 مـتـرى انـجـام مـى گـيـرد؛ و پـيـام هـاى ارسـالى را مـى تـوان از طـريـق اتصال دستگاه دريافت به يك دستگاه ضبط صوت ، ضبط كرد.
ب . كـيـف هـاى دسـتـى ويـژه اى وجـود دارد كـه بـه دسـتـگـاه ضـبـط و ارسـال مـجـهـز است ؛ و مى توان آن را از طريق دكمه اى مركب در نزديك دست نگهدارنده در داخل كيف كار گذاشت و پس از آن در حال قفل بودن كيف آن را به كار گرفت .
دستگاه هاى ارسال بى سيم مخصوص تعقيب اتومبيل ها
در اين جا دو نوع دستگاه وجود دارد: داخلى و خارجى .
دسـتـگـاه تـعـقيب داخلى : دستگاه فرستنده كوچكى است كه مى توان آن را در پايين موتور اتـومـبـيـل كـار گـذاشـت كـه بـا روشـن شـدن سـويـچ اتـومـبـيـل دسـتـگاه نيز اقدام به ارسال پيام كند. اين دستگاه ها آهنگ هاى بريده بريده اى تـوليـد مى كنند كه فركانس آنها از 200 تا 1000 واحد در يك يا دو ثانيه (CPS) در نـوسـان اسـت . امـا دسـتـگـاه تـعـقـيـب خـارجـى : دسـتـگـاه پـيـشـرفـتـه اى اسـت مـتـشـكـل از مـنـبـع انـرژى و آنـتـن فـرسـتـنـده . ايـن دسـتـگـاه داخـل آهـن ربـايـى قـرار دارد كـه بـه هـر يـك از فـلزات زيـر مـاشـيـن مـحـكـم مـى چـسبد؛ و اصـول كـار آن مـشـابـه دسـتـگاه هاى پيشين است . پيام هاى ارسالى اين دستگاه به وسيله دسـتـگـاه گـيـرنـده مـجـهـز بـه اف ام FM مـوجـود در اتومبيل هاى تعقيب كننده قابل دريافت است . نيروهاى كارشناس در شرايط عادى مى توانند اتـومـبـيـل را در مـنـطـقـه اى بـه قـطـر 5/1 مـايـل در داخـل شـهـرهـا و 14 مايل در مناطق باز و صحرايى ، تعقيب الكترونيكى كنند.
دستگاه هاى جاسوسى مكالمات خارجى
عـمـليـات شـنود گفت وگوهايى كه در بيرون اتاق ها و اماكن بسته صورت مى گيرد، از جـنـبـه تـكـنـيـكـى بـسـيـار دشـوار و در بـسـيـارى از مـوارد بـى حاصل است . تنها شمار اندكى از دستگاه هاى الكترونيكى است كه در اين زمينه آن هم اغلب در امـاكـن تـشـكـيـل كـنـفـرانس ها و همايش هاى عمومى به كار گرفته مى شود. دستگاه هاى مـتـخـصـص جـاسوسى ميكروفون هاى هدايت شونده اى دارند كه مى توان آنها را به سوى تـجـمـع هـايـى بـه فـاصـله چـنـد صـد مـتـر هـدايـت و سـخـنـان ردوبـدل شـده در آنـجـا را دريـافـت كـرد. اما خارجى محدود است . بر برخى از مشكلات مى تـوان بـا بـه كـارگـيرى ميكروفون هاى حساس بى سيمى و استتار آنها در جسم سگهاى آموزش ديده به منظور نزديك شدن به منابع گفت وگو و گرفتن آنها به وسيله دستگاه هـاى دريـافـت كـنـنـده فـايـق آمـد. نـيز اين ميكروفون ها را مى توان در لباس كودكان كار گذاشت ؛ همان شيوه اى كه در خلال اشغال فرانسه توسط آلمان نازى در جنگ جهانى دوم به كار گرفته شد.
اقدامات ضدجاسوسى الكترونيك
همان گونه كه وسايل الكترونيكى فوق الذكر براى دست يابى به اطلاعات سرى ، در چـارچـوب جـنـگ سـرد الكـتـرونـيـك ، اخـتـراع گـرديـد، وسـايـل الكترونيكى ضد آنها نيز به منظور حفاظت از سرى بودن گفت وگوها و اطلاعات مـهـم و از مـيان بردن زحمت دريافت آنها به وسيله نيروهاى دشمن اختراع گرديده است . اين اقدام ها دو جنبه دارد: سلبى و ايجابى . از جمله اقدام هاى سلبى به موارد زير مى توان اشاره كرد:
الف . اسـتـتـار بـى سـيـمـى : و آن عـبـارت اسـت از اقـدامـاتى كه با هدف استتار فعاليت ارتباطات بى سيمى انجام مى پذيرد؛ مانند استفاده از تايپ كننده تله تايپ Teleprinter بـا دسـتـگـاه هـاى كـد پيچيده در ارسال و دريافت و استفاده از آنتن هاى هدايت شونده براى هـدايت پيام هاى بى سيمى در جهت موردنظر به كار گرفته مى شود. مانند سيستم رله ى بـى سـيـمـى relay Radio، ارسـال در سـايـه و يـا زيـر پـوشـش پـايـگـاه ارسال قوى بى سيمى ، ارسال براى مدت محدود و كوتاه ، و با هدف جلوگيرى از تعيين جـهـت بـه وسـيـله دسـتـگـاه هـاى دشـمـن و جـلوگـيـرى از كـشـف محل سايت هاى ارسال بى سيمى يا جلوگيرى از شنود بى سيمى آنها به وسيله دشمن .
ب . اسـتـتار رادارى ؛ و آن عبارت است از اقداماتى كه به منظور ج . فريب الكترونيك ؛ و آن عـبـارت از سـلسـله اقـدام هـايـى اسـت كـه بـه مـنـظـور بـه كـارگـيـرى وسايل الكترونيكى خودى براى گمراه سازى دشمن انجام مى گيرد. از شيوه هاى اين نوع فـريـب ، ايـجـاد قـوانـيـن سـخـت بـراى بـه كـارگـيـرى وسـايـل الكـتـرونـيـكـى به منظور استتار فعاليت هاى نيروهاى خودى و نيز تنظيم فريب الكـتـرونيكى به منظور اقدام دشمن به دريافت علامت هاى منظمى كه متضمن اطلاعات غلط و بـه زعـم او درست مى باشد. اما اقدام هاى ايجابى ، مجموعه وسايلى است كه هدف آن كشف وسـايـل جـاسـوسـى الكـتـرونـيـك دشـمـن يـا نـابـودى و يـا ايـجـاد اخـتـلال در آنـهـا و يـا بـه كـارگـيـرى وسـايـل از كـارانـدازى آنـهـاست . از مهم ترين اين وسايل مى توان به موارد زير اشاره كرد:
الف . دسـتـگـاه هـاى الكـتـرونـيـكـى كـه وجـود مـنـابـع ارسـال بـى سـيـمـى دشـمـن را شـنـاسـايـى مى كند؛ و آن عبارت است از دستگاه هاى سنجش فـركـانـس هـاى بـى سيمى شامل بلندگو يا عقربه هايى كه مى توان از طريق آنها به وجود دستگاه هاى پيام پى برد و آنها را از كار انداخت . نيز مى توان دستگاه هاى مشابهى را براى تفتيش اتاق هايى كه گفت وگوهاى سرى در آنها انجام مى شود، به كار گرفت .
ب . دستگاه هاى اختلال بى سيمى و رادارى ! و آن عبارت است از دستگاه هايى كه با پخش امـواج پـارازيـت در فـضـا، دسـتـگـاه هـاى بـى سـيـم يـا رادار دشـمـن را دچـار اخـتـلال مـى كـنـد. نـيز مى توان دستگاه هاى ويژه اى را به كار گرفت كه در اتاقها كار گـذاشته مى شوند و از آنجا امواج اختلال روى ميكروفون هاى بى سيمى كه براى شنود گـفـت وگـوهـاى سـرى داخـل اتـاق هـا بـه كـار گـرفـتـه مـى شـود، ارسـال گـردد. ايـن نـوع دسـتـگـاه هـا قـدرت ايـجـاد اخـتـلال در دسـتـگـاه هاى باسيم جاسازى شده در اتاق ها و دستگاه هايى را كه ج . دستگاه هـاى حـفظ سرى بودن گفت وگوهاى تلفنى ؛ و آن دستگاه هايى است كه مى توان آنها را بـه خـط تـلفـن وصـل كـرد و دسـتـگـاه هـاى احـتـمـالى مـتـصـل شده به آن را از كار انداخت . همين طور دستگاه هاى ديگرى وجود دارد كه به منظور تـقـطـيـع مكالمات به دستگاه تلفن وصل مى شود Scramblers. كار اين دستگاه بريده بـريـده كـردن مـكـالمـات است به گونه اى كه نامفهوم گردد. در اين حالت لازم است نزد شـخـصـى كه گفت وگو رابا طرف دوم انجام مى دهد دستگاه ديگرى از اين نوع باشد كه گـفـتـه هـا را به وضعيت اوليه بازگرداند. از ويژگى هاى دستگاه هاى تقطيع مكالمات ايـن اسـت كـه چـنـديـن كـد داردو مى توان هر كدام از آنها را انتخاب كرد و به منظور سرّى بودن هرچه بيشتر مكالمات روز ديگر آن را تغيير داد.
دانش استراتژيك از ادوات الكترونيك دشمن
براي دستيابي به اين دانش مانيتورينگ و مطالعه سيگنال هايي كه از ادوات دشمن منتشر مي شود ضروري است. به اين تكنولوژي (SIGINT) Signal Intelligence اطلاق مي شود.
2- دانش تاكتيكي از ادوات و تجهيزات دشمن. براي دستيابي به اين دانش نيازمند كسب اطلاعات از نحوه موضع گيري نيرو ها و مواضع دشمن، امكانات دشمن در منطقه و غيره داريم. كسب چنين اطلاعاتي هم براي امور دفاعي ضروري است و هم جهت برنامه ريزي جهت حمله بسيار ضروري مي باشد .
3- توليد و انتشار سيگنال هاي مقابله (ECM)(Electronic Countermeasures) با هدف كاهش هر چه بيشتر كارايي ادوات الكترونيك به كار رفته توسط دشمن. از جمله مهمترين اين ادوات رادار هاي جستجو (Search Radar)، رادارهاي تعقيب (Tracking)، سيستم هاي مادون قرمز، سيستم ليزري و ادوات مخابراتي دشمن است.
4- توليد و انتشار سيگنال ECCM (Electronic Counter Countermeasures) جهت مقابله با تداخل و اغتشاشاتي كه توسط دشمن بر روي تجهيزات خودي صورت مي گيرد. بكارگيري اين دانش موجب ارتقا مجدد سطح كارايي تجهيزات و ادوات نظامي خودي مي گردد و چنانكه از نام آن دريافت مي شود جهت مقابله با تكنيكهاي ECM دشمن مورد استفاده قرار مي گيرد.
درنمودار [ص 25 كتاب Neri] زير تقسيم بندي روش ها و تكنيك هاي مختلف دفاع الكترونيك به تصوير كشيده شده است. در ادامه مختصري راجع به سيستم هاي دفاع الكترونيكي اصلي اي كه در اين ساختار مي گنجد و مورد استفاده قرار مي گيرد ذكر شده است. شايان ذكر است كه يك سيستم دفاع الكترونيك در واقع مجموعه اي است از سيستم هايي كه در ادامه توضيح داده مي شود. به عنوان مثال سيستم هايي در حال حاضر موجود مي باشد كه عملكرد ECM و ESM را به صورت توأمان انجام مي دهند.
Signal Intelligence (SIGINT):
وظيفه سيستم هاي SIGINT جمع آوري حداكثر اطلاعات موجود در خصوص تشعتعات الكترومغناطيس يك دشمن بالقوه مي باشد. چنين سيستم هايي را مي توان به دو دسته تقسيم بندي كرد:
الف ) ELINT(ٍElectronic Intelligence) كه تشعشعات راداري دشمن را جمع آوري مي كنند.
ب ) COMINT(Communication Intelligence) كه اطلاعات مربوط به مكالمات و تبادل اطلاعات دشمن را جمع آوري مي كنند.
واضح است كه نقش چنين سيستم هايي در تشخيص و شناسايي يك دشمن بالقوه و يا تحريكات آن بسيار حياتي است. ابتدا حجم قابل توجهي اطلاعات از محيط جمع آوري مي گردد. اين اطلاعات بايستي به يك پردازنده قوي و يا يك مركز تحليل بزرگ تحويل داده شود تا پس از انجام پردازش هاي زياد با توجه به اطلاعاتي كه از قبل به صورت طبقه بندي شده وجود دارد اطلاعات ارزشمندي سنتز شود. بدون وجود كتابخانه هاي طبقه بندي شده از منابع و اهداف از پيش نمونه برداري شده عملاً پردازش ها و حجم عمليات مورد نياز براي تشخيص دشمن به صورت نمايي افزايش مي يابد. ممكن است قسمتي از اطلاعات توسط انواع ديگري از سيستم ها يا به روش هاي ديگر تهيه شده و در اختيار سيستم مركزي تحليل و پردازش قرار گيرد.
نحوه ي عملكرد سيستم هاي COMINT مشابه سيستم هايELINT مي باشند ولي وظيفه اصلي آنها تحليل تشعشعات ناشي از سيستم هاي مخابراتي و تشخيص اطلاعات تبادل شده بين گره هاي مختلف شبكه هاي مخابراتي درگير در منطقه مي باشد.
ESM (Electronic Support Measures):
هدف اصلي اين رده از سيستم ها فراهم آوردن امكان جلوگيري تاكتيكي از تحرك دشمن يا ادوات دشمن مي باشد(Tactical Interception). ساده ترين و پركاربردترين نمونه از اين سيستم ها، سيستم هاي RWR (Radar Warning Receiver) هستند كه با سيگنال هاي دريافتي از سوي يك هدف از پيش شناخته شده با نمونه هاي ذخيره شده از آن هدف را تشخيص مي دهند. تركيب سيستم هاي مختلف و انواع سنسور ها و تحليل گرهاي متفاوت باعث شده است تا امروزه با داشتن اطلاعات مناسبي از تشعشع كننده ها كمك شاياني جهت حمله به مواضع دشمن از طريق شناسايي و تشخيص مواضع دشمن باشند.
حسن RWR ها سادگي آنها مي باشد زيرا مبناي نتيجه گيري اطلاعات تعداد نسبتاً كمي از پارامترها با دقت متوسط مي باشد. قابليت اطمينان بالا، وزن كم و هزينه نسبتاً پايين، از ساير مزاياي چنين سيستم هايي مي باشد.
غالبا ً RWR ها براي تشخيص يك تهديد قريب الوقوع و خطر حتمي بكار مي روند. به عنوان مثال تشخيص يك رادار دشمن كه بر روي سايت حفاظت شده قفل شده است. استفاده از RWR ها در هواپيماها و كشتي ها مرسوم است و خلبان يا كاپيتان كشتي را قادر مي سازد تا در زمان مناسب عكس العمل مناسبي از خود نشان دهد. اين عكس العمل مي تواند يك مانور گريز باشد و يا تركيبي از مانور و شليك همزمان chaffو روش هاي jamming. در بخش ECM در خصوص روش chaff و تكنيك هاي مربوطه توضيح داده خواهد شد. در اينجا تنها به اين نكته اشاره مي شود كه يك راه شليك يك كارتريج اتفجاري شامل ميليون ها ديپل بسيار كوچك و سبك مي باشد كه يك اكو (echo) راداري بسيار قوي جهت مخفي كردن سايت مورد حفاظت ايجاد مي نمايد.
سيگنال هاي الكترومغناطيس دريافت شده توسط آنتن ها ي يك سيستم ESM عموماً تركيبي از پالس هاي بسيار فشرده پهن باند و امواج پيوسته مي باشد.
اطلاعاتي كه در اختيار مركز تحليل و پردازش قرار مي گيرد تا موقعيت اطراف را شبيه سازي كند غالباً در قالب فركانس حامل (Carrier Frequency)، DOA(Direction Of Arrival) و TOA (Time Of Arrival) عرض پالس (PW) دامنه و مدولاسيون روي پالس ها و امواج پيوسته مي باشد. پردازنده مركزي سيستم ESM با دريافت چنين اطلاعاتي در طول زمان اطلاعات موقعيتي و وضعيتي تشعشع كننده هاي توليد كننده اين اثرات را استخراج مي كند. علي رغم تلاش ها و مطالعات فراواني كه در اين زمينه صورت گرفته است همچنان تشخيص و استخراج اتوماتيك اطلاعات موقعيتي و وضعيتي يكي از مشكلات جنگ الكترونيك محسوب مي شود.
هدف اين گونه سيستم ها جلوگيري از تبادل اطلاعات دشمن است. اين كار از طريق تشخيص محل استقرار فرستنده ها و سيستم هاي رله راديويي و دكدينگ پيغام ها و علائم رد و بدل شده به صورت همزمان صورت مي گيرد. آگاهي از مقاصد دشمن را مي توان مهمترين اطلاعات جهت عكس العمل هاي مناسب و مقابله متناسب دانست. لذا چنين سيستم هايي نيز نقش عمده اي در جنگ هاي اخير بازي كرده اند.
Infra Red Warning:
موشك هاي هدايت شونده به وسيله مادون قرمز تقريباً سيگنال تشعشع نمي كنند زيرا قفل كردن بر روي تشعشعات مادون قرمز توليد شده توسط يك هدف براي هدايت آنها كافي است. اين بدين معني است كه تهديد توسط يك موشك هدايت شونده به وسيله مادون قرمز توسط سيستم هايESM راديويي قابل تشخيص نيست و اقدامات شايسته اي را متناسب با نوع تهديد مي طلبد كه در مباحث Infra Red Warningبه آنها پرداخته مي شود.
Laser Warning Receivers:
در دهه گذشته استفاده از سلاح هاي هدايت شونده به وسيله ليزر رشد چشمگيري يافته است. خصوصاً در جنگ عليه اهداف زميني از هوا جهت هدايت بمب ها و مو شك از ليزرها استفاده مي شود. ليزرهاي دي اكسيدكربن امكان هدايت موشك به سمت اهداف متحرك با سرعت بالا را نيز فراهم آورده اند. به وضوح اولين گام جهت دفاع شايسته در مقابل چنين تهديد هايي توانايي تشخيص وجود آنهاست و اين وظيفه اي است كه بر عهده LWR ها مي باشد.
Electronic Counter Measures (ECM):
تا كنون تجهيزات ادوات و سيستم هاي شناسايي محيط اطراف سايت مورد حفاظت را مورد بررسي قرار داديم يعني گام هاي ابتدايي جهت مقابله با تهديد دشمن برداشته شده است. حال با يستي به سيستم هاي خنثي كننده اين تهديدها كه توسط سيستم هاي اول تشخيص داده مي شوند پرداخت.
هدف خنثي كردن تهديد دشمن پس از تشخيص آن از دو طريق قابل دستيابي است:
1- پنهان كردن سايت مورد حفاظت از ديد سنسور هاي تهديد كننده
2- فريفتن سيستم تهديد كننده از طريق ايجاد اهداف جعلي يا مجازي
Chaff
همانطور كه پيش از اين نيز اشاره شد سيستم chaff تشكيل شده است از يك شليك كننده كه كارتريج هايي را پرتاب مي كند. اين كارتريج ها در فاصله مشخصي از سايت مورد حفاظت منفجر مي شوند و تعداد بيشماري ديپل كوچك را در محيط پراكنده مي سازند. ابر ناشي از اين ديپل ها سيگنال هاي رادار دشمن را به عقب برمي گرداند و يا متفرق مي سازد. پس از شليك chaff رادارهاي جستجوي دشمن ( Search Radar ) دشمن با تقريب خوبي از كار مي افتند.
Stealth Technology
واضح است كه بهترين راه جلوگيري از خطر جلوگيري از تشخيص توسط دشمن مي باشد. از آنجا كه سيگنال دريافتي توسط يك رادار مستقيما منتاسب با سطح مقطع راداري ( RCS ) هدف مي باشد ، كاهش چشمگير RCS همواره يكي از اهداف طراحان تجهيزات نظامي بوده است. با اين هدف تكنولوژي Stealth (رادار گريز ) در سالهاي اخير پا به عرصه نهاده است كه نتيجه مطالعات بنيادي بر روي مواد و ساختارهاي هندسي مناسب جهت كاهش بازتاب راداري ( كاهش RCS) اجسام مي باشد.
Noise Jammers
در يك Noise Jammer سيگنال هاي با فركانس يكسان با رادار متناظر با آن jammer با توان مناسب توليد مي شود. اين سيگنال ها به صورت يك اغتشاش معادل با يك نويز حرارتي قوي در گيرنده رادار عمل مي كنند. لذا سيگنال توليد شده توسط سايت مورد حفاظت در ميان نويز پنهان شده و احتمال آشكارسازي توسط رادار به شدت پايين مي آيد.
Deception Jammers
اينگونه jammer ها كه به نسبت از Noise Jammers پيچيدگي بيشتري دارند به گونه اي طراحي مي شوند كه اهداف جعلي و غلط را براي رادار توليد نمايند. در مورد رادار هاي جستجو اين Jammer ها مانع از تشخيص سايت واقعي مي شوند و در خصوص رادار هاي تعقيب ، تعقيب و قفل كردن متعاقب يك هدف جعلي به صورت ادامه دار ، مد نظر مي باشد.
Decoys
انواع مختلفي از طعمه ها ( Decoys ) ممكن است مورد استفاده قرار گيرند. يك Decoy شيئي است كه از سوي سايت مورد حفاظت پرتاب مي شود و يك سري سيگنال جعلي ولي كافي براي تشخيص توسط رادارهاي دشمن را توليد مي نمايد و رادار را متقاعد مي كند كه يك هدف وجود دارد. يك تقسيم بندي از انواع Decoy ها تفكيك آنها به نمونه هاي فعال و غيذ فعال مي باشد. در نمونه هاي غير فعال تنها ايجاد يك بازتاب بدون تقويت و يا جهت دهي آنها مد نظر مي باشد( مثلا يك بازتابنده كروي) و در نمونه هاي فعال پس از دريافت سيگنال رادار ، تقويت و جهت دهي مناسب بر روي سيگنال صورت مي پذيرد.
ECM-COM
هدف اين دسته از سيستم ها توليد سيگنال نويز و يا تداخل جهت مختل كردن گيرنده هاي مخابراتي و در نتيجه غير فعال كردن سيستم تبادل اطلاعات دشمن مي باشد.
IRCM
در سيستمهاي هوشمند، سيستمهاي ورودي (سنسورها) به منزله چشم و گوش سيستم هستند و از طريق آنها اطلاعات وارد سيستم ميشود و روي آنها پردازش انجام ميشود. از اين رو براي يك سيستم هوشمند، حسگرها نقش حياتي دارند. يكي از ابتدايي ترين روشهايي كه براي شناسايي و جمع آوري اطلاعات مورد استفاده فرار گرفته است، استفاده از سنسورهاي مادون قرمز و يا به طور كلي بهره گيري از روشهاي الكترواپتيكي است. سنسورهاي مادون قرمز به لحاظ سادگي عملكرد و در دسترس بودن پس از جنگ جهاني دوم گسترش زيادي پيدا كرده اند و از طرف ديگر روشهاي خنثي كننده اين سنسورها( IRCM) از قبيل ايجاد منابع نويز مادون قرمز و يا ايجاد يك سايه از هدف نيز در مقابل آنها گسترش پيدا كرد؛ به طوري كه بسياري از سيستمهاي هوشمند كنوني، سنسورهاي مادون قرمز و روشهاي ضد حمله موشكهاي هدايت شونده توسط اين سنسورها را پياده سازي كرده اند و كمتر سيستم دفاعي هوشمندي وجود دارد كه از تجهيزات مادون قرمز برخوردار نباشد. در كنار سيستمهاي مبتني بر مادون قرمز سيستمهاي ليزري نيز ظهور كردند.
در اين بين، موشكهاي هدايت شونده توسط ليزر و فاصله سنجهاي ليزري به طور خاصي گسترش بيشتري يافتند. البته با ظهور پروسسورهاي قوي سيستمهايي بر اساس پردازش تصوير نيز به وجود آمدند كه جزء پيشرفته ترين و قويترين سلاحهاي الكترواپتيكي ميباشند. در عصر فعلي كه بحث ديد مصنوعي (بينايي ماشين) و ساخت ابزارهاي ديد شبيه چشم انسان و نيز تكنيكهاي پردازش تصوير گسترش زيادي يافته اند ظهور سلاحهايي كه خود ميبينند و تصميم ميگيرند دور از انتظار نيست.
ECM-Lasers:
نحوه عملكرد و انواع اين دسته از سيستم ها كاملا مشابه نمونه هاي راداري آنها مي باشد . تنها فرق موجود هدفي است كه بدان دليل طراحي شده اند . اين گونه سيستم ها جهت كاهش كارآيي ادوات مبتني بر ليزر طراحي مي شوند و عموما با كاهش دقت يك سيستم مسافت ياب ليزري سر و كار دارند.
Electronic Counter- Counter Measures (ECCM):
اين دسته از تجهيزات معمولا با اين هدف به سنسورهاي سيستم هاي تسليحاتي افزوده مي شوند كه كارآيي آنها را در وضعيت حضور سيگنال هاي تداخلي عمدي نظير jammer ها افزايش دهند و به مقابله با سيستم هاي ECM دشمن بپردازند.
IW
تا كنون جهت تكنولوژي در تسليحات به اين سمت بود كه هوشمندي از انسان به ماشين منتقل شود و تسليحات هوشمند تر دفاعي و تهاجمي ساخته شود. اين امر نيازمند حلقه اي به نام تكنولوژي است. فعاليت هايي كه در زمينه جنگ الكترونيك (EW ) و شاخه هاي مختلف آن صورت مي گيرد و همچنين تسليحات هوشمند همگي مربوط به اين حوزه از فعاليت هاي دفاعي است.
مديريت جنگ الكترونيك
نگرش سامانه اي به جنگ ها و منازعات بشري در قالب اصول و تئوري هاي فرماندهي و مراقبت در بستر شبکه هاي عمليات هوايي، پدافند هوايي، شناسايي الکترونيکي و ارتباطي (اطلاعات و عمليات) ؛ عمليات موشک هاي سطح به سطح در نيروي هوايي؛ شبکه هاي عمليات عرشه (شناورهاي سطحي و زير سطحي) در نيروي دريايي؛ همچنين شبکه هاي عمليات توپخانه صحرايي، موشکي، زرهي، خمپاره اندازها و پياده نظام در نيروي زمني را آنچنان به ارتباطات قوي و پيچيده در اعمال هدايت، وحدت فرماندهي و کنترل هاي سريع، به علاوه اتخاذ تصميم هاي قاطع و به موقع نيازمند کرده است که نقش تجهيزات الکترونيکي و مخابراتي را در اجراي اين اصول و شيوه ها، نه تنها انکار ناپذير مي سازد، بلکه هر اقدام نظامي بدون آنها را غير ممکن و قرين شکست نموده است.
به منظور اعمال موفقيت آميز اقدامات جنگ الکترونيکي در زمان صلح و جنگ توسط هر نيروي مسلحي، استفاده گسترده و برنامه ريزي شده از تجهيزات الکترونيکي، که به طور مستقل انجام مي گيرد (مانند رادارها و مخابرات و …) يا به صورت همراه و جزيي از جنگ افزارهاي آفندي و پدآفندي (مانند انواع هواپيماها، شناورها، موشک ها و …) در حال رايج شدن است، که در هر حال کاربرد صحيح آنها به هر صورتي که باشد، باعث ارتقاء بُرد تجهيزات و جنگ افزارها، سرعت (شتاب)، دقت و قدرت نظامي (کشندگي) مي شود و موجب مي گردد تا ضمن افزايش ضريب موفقيت، مدت زمان جنگ هاي امروزي نيز کوتاه شود. دستيابي به چنين تحولاتي در گرواعمال مدريت مفيد و موثر جنگ الکترونيکي به همراه ساير اقدامات سخت افرازي، اطلاعاتي و عملياتي سامانة فرماندهي و کنترل نيروهاي مسلح در هر کشوري مي باشد .
-عوامل و اجزاي تشکيل دهنده جنگ هاي امروزي (نظريه ها ):
موفقيت در نبرد هاي امروزي به سه رکن اصلي (به شرح زير) بستگي دارد :
الف) سامانه ها وجنگ افزار هاي مجهز به حساسه هاي پيشرفتۀ جنگال ؛
ب)نيروي انساني متخصص ، مجرد و کار آمد؛
ج) سامانه ي فرماندهي و کنترل پويا ، فراگير و متناسب با تهد يدات منطقه اي و فرامنطقه اي .
اگر چه نيروي انساني متخصص ، توانمند و با انگيزه قادر است بسياري ازمعادلات و محاسبات نظامي را در صحنه نبرد بر هم زده و خالق حماسه هاي غير قابل محاسبه و تصور گردد؛ معهذا عناصر ديگري نيز براي تضمين پيروزي نياز است. همانطوري که در جنگ تحميلي هشت ساله عراق عليه ايران (دفاع مقدس) ، شاهد آن بوديم، بخش اعظم موفقيت در جنگ مرهون اين عنصر بود، با اين وجود جنگ را هم ارزان نبرديم و تاوان زيادي، به علت فقدان و کمود عناصر ديگر، متحمل شديم. نگاهي اجمالي به دفاع مقدس به عنوان يک جنگ نيمه مدرن، جنگ نفت به عنوان يک جنگ مدرن، جنگ ناتو با يوگسلاوي بر سر کوزوو، جنگ هاي افغانستان و عراق به عنوان جنگ فوق مدرن، نقش و اهميت مديريت جنگ اطلاعات و جنگ هاي الکترونيکي را در اعمال فرماندهي و کنترل در صحنه هاي هوايي، زميني و دريايي نبرد، امري پذيرفته شده و رکني اساسي از ارکان اصلي جنگ هاي امروزي ملاحظه مي کنيم که در اين راستا، مقوله مديريت امواج الکترومغناطيسي نقش اصلي را بر عهده دارد. از همين زاويه است که حمله و آسيب رساني و آسيب پذيري اصلي و اساسي صورت مي گيرد در همين رابطه نظريه هاي زير قابل توجه هستند:
- در جنگهاي امروزي، هر گاه مقدورات و امکانات جنگ الکترونيکي، به فرماندهي اجازه صدور دستور را نداده و نگذارد از توانمندي ها و تجهيزات اش به نحو مطلوبي بهره برداري کند و مانع ترتيبات لُجستيکي، آمادي و اداري اش شود، با هر تعداد تجهيزات، جنگ افزار و تسهيلات انساني که باشد محکوم به شکست است.
- امروزه توان عملياتي جنگ الکترونيک (سخت افزاري و نرم افزاري) بخشي از توان رزمي نيروهاي مسلح هر کشور محسوب مي شود.
- استفاده گسترده نيروهاي نظامي از سامانه هاي الکترونيکي و طيف امواج الکترومغناطيسي، در انواع تجهيزات و جنگ افزارها، و به کارگيري آنها در نبردهاي امروزي به عنوان يک اقدام تاکتيکي (تکريوي) و راهبري محسوب مي شود.
- تعيين دقيق موقعيت اهداف نظامي، استفاده از موشک هاي دوربرد و راهبردي، بدون کاربرد سامانه هاي سخت افزاري، نرم افزاري و الکترونيکي در قالب حساسه هاي ويژه جنگ الکترونيکي جهت هدايت رباتيک و هوشمند آتش باري آنها به سوي اهداف از پيش تعيين شده در شبکه هاي فرماندهي و کنترل نيروهاي مسلح، نقش و جايگاهي راهبردي و حياتي دارد.
- جنگ افزارها هر اندازه که پيشرفته و با قدرت باشند، در دست افراد بي کفايت، بدون آموزش و مردد، هيچ گونه کارآيي و ارزشي نخواهند داشت. البته به فرض آنکه خدمه ها نيز در حد مطلوب ورزيده و توانا باشند ولي از اين ابزار درست و صحيح استفاده نکنند، هيچ گونه بهره اي نداشته و افراد کارآمدي نخواهند بود.
- کارآيي رزمي بستگي به قدرت جنگ افزار، لياقت و مهارت هاي انفرادي و کار گروهي کارکنان و شيوه هاي فرماندهي در سطوح صف و ستاد، تاکتيک ها (تکريو) و فنون جنگ الکترونيکي به کار گرفته شده در عمليات و نبردها دارد.
- نيروي ايمان، اراده پايداري و اعتماد به نفس، زير بناي پيروزي محسوب مي شود.
- در جنگهاي امروزي به همان شيوه هايي که از قدرت آتش جنگ افزارها به عنوان يک عامل قدرت رزمي استفاده مي شود، تاکتيک ها و فنون جنگ الکترونيکي نيز بُعد تازه اي از اين قدرت محسوب مي شود و با استفاده از آن مي توان توان رزمي دشمن را کاهش داد و به طور نسبي اعمال نفوذ کرد؛ زيرا هر اندازه که يک نيروي نظامي و جنگ افزارهاي سازماني آن به انواع حساسه هاي پخش و دريافت امواج الکترومغناطيسي وابسته باشند، به تبع آن به همين نسبت در مقابل اقدامات جنگ الکترونيکي نيز آسيب پذيرتر خواهند بود.
- در جنگ هاي آتي، جنگ افزارهاي هوشمند به جاي تخريب انبوه (مانند توليد انبوه کشته) اهداف خود را انتخاب مي کنند. اين جنگ افزارهاي با هوش، نيازمند سربازان و فرماندهاني باهوش هستند که بايد کاري غير از چکاندن ماشه انجام دهند.(پژوهش يار ۱۳۷۸،ص۳)
- دانايان به اتکاي دانايي خود بر مسايل و مشکلات خويش فايق مي آيند و نادانان بيش از پيش احساس ناامني خواهند کرد .(همان منبع)
۲- مدريت راهبردي در جنگ:
از اوايل دهه ۱۳۷۰ جرياني آکنده از رقابت و تحولات پر شتاب ، با سطح بالايي از مجهولات در حوزه هاي سياسي ، اقتصادي، اجتماعي- فرهنگي و به ويژه نظامي شروع شده که اثرات و نتايج آن در محيط پيچيده پرابهام امروزي به خوبي قابل مشاهده است. مديران و فرماندهان نظامي اگر چه تلاش مي کنند تا ابهام پيچيدگي را در پياده سازي انتخاب هاي خود کاهش دهند ، اما هرگز نمي توانند همه آنها را حذف کنند.
براي مقابله با چنين وضعيتي به طورهم زمان ، نياز به دو حرکت اصولي است : حرکت اول ، تشخيص عوامل کليدي موفقيت است . حرکت دوم ، تدوين راهکارهايي است که به هنگام ضرورت قادر باشند با عوامل تهديد و ضعف بر خورد کرده و از فرصت ها و قوت ها بهره گيري کنند و بستر مناسبي را در چنين محيطي ، براي مقاطع زماني کوتاه و بلند مدت
منابع-
1- http://www.hawzah.net/Hawzah/Magazines/MagArt.aspx?MagazineNumberID=6373&id=71320
2- https://balatarin.com/permlink/2008/4/21/1281388
3- www.reporter.ir/archives/84/12/003450.php
4- ictfaculty.persianblog.ir/post/14
shasti.net/index.php?option=com_content&task=view&id=148&Itemid=31
5- www.military.ir/modules.php?name=News&file=article&sid=81
6- librarian.mihanblog.com/post/954
7- www.iritn.com/index.php?action=show&type=news&id=769
9- www.esalat.org/images/jang%20chist%20va%20….htm
10- www.magiran.com/npview.asp?ID=1473808
11- www.atcce.com/علامه_طباطبایی/ساختار_دفاع_الکترونیک_-962.htm
12- fa.wikipedia.org/wiki/جنگ_الکترونیک
13- www.tehranmania.com/matlab.asp?id=50078608645100004
14- e85.ir/new/archives/20
15- www.shabgard.org/forums/showthread.php?t=8379
16www.hawzah.net/Hawzah/Magazines/MagArt.aspx?MagazineNumberID=6373&id=71320