مفهوم ربا در اقتصاد بیش از آنکه به تولید مربوط شود به مصرف نزدیکتر است و دلیل آن همان است که اغلب فقها حرمت ربا در قرآن را حداقل در ابتدا به قرضهای داده شده به درماندگان و بیچارگان برای مصارف خود میدانند هر چند حرمت ربا مطلق نیز باشد
وظائف پول تا قبل از نظریات کینز (۱۹۴۶-۱۸۸۳) ، وسیله مبادله و ذخیره ارزش بود و انگیزه معاملاتی و انگیزه احتیاطی برای نگهداری آن در محافل علمی مطرح بود اما کینز رسماً انگیزه سفتهبازی را نیز از آن بیرون کشید و نرخ بهره به دلیل سفتهبازی و کنز پول معنا پیدا کرد
اقتصاد دانانی بزرگ با نگاه تیز بینانهای نفرت خود را از ربا و تحت عنوان بهره و یا در قالب نفرت از پول که زمینهساز بهره میگردد در تحلیلهای اقتصادی خود نشان دادهاند که به برخی اشاره میشود
پرودون :
پرودون (۱۸۶۵-۱۸۰۹) در فرانسه بدنیا آمد و اولین سوسیالیستی است که در برابر اقتصاد متعارف آن زمان به بحث جدلی پرداخت و او با استفاده ضمنی از نظریه ارزش مکار تحصیل هر گونه درآمد کار نکرده و حتی اخذ اجاره را ممنوع میدانست۰ در حین حال معتقد بود که یک « بانک مردمی » به سرمایهگذاران وام اعطا کند
میلتن فرید من :
میلتون فریدمن (۲۰۰۶-۱۹۱۲) در نیویورک و در خانواده مهاجر یهودی بدنیا آمد و در سال ۱۹۷۶ جایزه نوبل گرفت و مکتب پولگرایان را تأسیس کرد و اعتقاد داشت که مبحث پول و عرضه آن در اقتصاد آنقدر اهمیت دارد که باید در قانون اساسی کشورها نوشته شود او سطح قیمتها را به سطح عرضه پول نسبت میداد به عبارتی اگر در جامعه سطح عرضه پول کنترل شود مسلماً نرخ بهره نیز تحت کنترل قرارگیرد او معتقد بود که بهترین قاعده سیاست پولی در حالتی اتفاق میافتد که رشد پولی منتج از قاعده مذکور ، قیمتها را افزایش ندهد و شرایط لازم و کافی برای اینکه رشد پولی سبب رشد قیمتها نشود وجود نرخ بهره اسمی برابر صفر است فریدمن از این قاعده به نام قاعده پولی بهینه نام میبرد