زندگی در زندگی

زندگی در زندگی

زندگی در زندگی

مهدی برزگر

چکیده

تاریخ بشر در هر دوره با پدیده‌های تکنولوژیک جدیدی مواجه شده است که هریک در زمان خود تحولاتی را ایجاد کرده‌اند؛ این تحولات عمدتاً در راستای تسهیل زندگی بشر و افزایش توانمندی‌های وی ارزیابی شده است. دوره اخیر از این روند مستثنی نیست، فضای سایبر (Cyber Space) به عنوان یک قابلیت تکنولوژیک برای سهولت زندگی بشر در اختیار او قرار گرفته، محصول امروزه آن زندگی دوم است؛ زندگی‌ای که بشر با گذراندن هزاران ساعت وقت در این فضا، به عنوان یک رقیب برای زندگی عادی او تلقی می‌شود. اما آنچه انکارناپذیر است رشد پرشتاب و سرعت این تحول تکنولوژیک است که باعث شده این پدیده پیش از آنکه به طور درست شناخته شود و کاربرد آن در تسهیل زندگی فرد بررسی شود تبدیل به یک نیاز اصلی شود و به سبک زندگی وی شکل تازه‌ای بدهد. شناخت «زندگی دوم» که خاستگاه فلسفی آن در فلسفه‌ی اومانیستی غرب است از این حیث حائز اهمیت است که در تقابل و تعارض با سبک زندگی اسلامی است. در این مقاله تلاش شده است تا جای ممکن، خاستگاه هر دو سبک زندگی، مورد مداقه قرار گیرد.

واژه‌های کلیدی

سبک زندگی، زندگی دوم، فضای سایبر، جامعه‌سازی

۱- مقدمه

سبک زندگی هر ملت، روش و اسلوبی است برخاسته از جهان‌بینی، آیین‌ها، ایده‌ها، عقاید، نگرش به انسان، محدودیت‌ها و قابلیت‌های جغرافیایی، و بسیاری مؤلفه‌های ریز و کلان دیگر. ممکن است در فرایندی تاریخی، یا بلایی طبیعی، یا وقوع یک جنگ، بسیاری از ایده‌ها و عقاید آن قوم، دچار تغییر و حتی انقلاب شوند. دگرگونی عقاید و باورها، به تبع خود، تغییر در اسلوب و سبک زندگی را به دنبال دارد کما این‌که «گوشه‌نشینی و عزلت‌جویی»، سبک‌ی است که بسیاری از ایرانیان،‌ در اثر سرخوردگی و افسردگی سیاسی حاصل از حمله‌ی مغول، اختیار می‌کنند. در تعمیم این قیاس، و از آن‌جا که امروزه نیز انسان ایرانی مسلمان، مورد حمله و هجمه‌ی سایبری‌ـ‌رسانه‌ای انسان غربی لائیک و سکولار قرار گرفته است، به تبع آن، سبک زندگی او نیز دچار تغییراتی خواهد شد.

تنازع سبک زندگی ایرانی‌ـ‌اسلامی با سبک زندگی غربی‌ـ‌سکولار، عبارت است از تقابل «اصالت خدا» و «اصالت خود»، «حدودمداری» و «اباحی‌گری»، «اصالت خود و اصالت فرد» با «اصالت دین و اصالت جمع»، «اصالت مطلق‌گرایی اخلاقی» با «اخلاق نسبی و موقعیتی»، و بسیاری تضادها و تقابل‌های دیگر. در این میان، به نسبت این‌که فرد فردِ افراد جامعه‌ی تحت هجوم، به چه میزان به باورهای خود ایمان داشته باشند، رخنه‌ی فرهنگی نیز قادر به درجات نفوذ متمایزی خواهد بود.

زندگی دوم مجازی، نتیجه‌ای است برآمده از دو هزار سال تفلسف و تفکر کارآمدترین مغزهای مغرب‌زمین، برای جست‌وجوی راه‌کاری جهت خروج و جلوگیری از ویرانی و جنگ و وحشی‌گریِ هم‌قاره‌ای‌های خود، برای رسیدن به آزادی؛ وعده‌ای که انسان لیبرال، در تحقق آن، خود را مقابل با دو حد یافت: حد «دولت» و حد «دیگری»؛ و در فرار از این دو حد، زندگی مجازی را ساخت که در آن هیچ حدی برتافته نیست؛[۱] اما در تداخل این دو نوع زندگی،‌ یعنی زندگی واقعی و مجازی، ارزش‌هایی کاملاً متمایز، به تداخل و تعارض با هم برمی‌آیند و باید دید در این «زندگی در زندگی» چه آسیب‌ها و تهدیدهایی نهفته است.

۲- سبک زندگی

واژه شناسی: معادل واژه «سبک» در زبان عربی تعبیر «اسلوب» و در زبان انگلیسی «style» است. عبارت «سبک زندگی» در شکل نوین آن اولین بار توسط «آلفرد آدلر» در روانشناسی در سال ۱۹۲۹ میلادی ابداع شد.[۲]

بحث از سبک زندگی و آداب اسلامی در عرصۀ زندگی فردی و اجتماعی، از مباحث بسیار ضروری جامعۀ کنونی ما است. ارکان اصلی شکل دهی به هویت اجتماعی یک جامعه عبارتند از: باورها (جهان بینی)، ارزش‌ها (ایدئولوژی) و سبک زندگی (نظام ترجیحات رفتاری). تمایزات و تفاوت های جوامع مختلف نیز به همین سه مؤلفۀ عمده بازگشت می کند. لایۀ رویین و آشکار هویت یک جامعه، سبک زندگی آن است. هر جامعه ای زمانی می تواند ثمره و محصول جهان بینی و ایدئولوژی خود را به دیگران نشان دهد که سبک زندگی او متناسب با باورها و ارزش هایش شکل یافته باشد. جامعۀ کنونی ما متأسفانه نتوانسته است میان باورهای بنیادین و ارزش های اصیل اسلامی از یک طرف و سبک زندگی خود در حوزه های مختلف اجتماعی، ارتباطی معنادار و وثیق ایجاد کند. سبک زندگی ما در بسیاری از موارد متأثر از آداب و رسوم غیر اسلامی و به یک معنی ضد اسلامی است. علل این گسست و شکاف میان ارزش ها و سبک زندگی در جای خود قابل بررسی است؛ اما به نظر می رسد مهم ترین عامل آن عامل شناختی است. یعنی بسیاری از افراد جامعه چون آگاهی لازم از آداب و سبک زندگی اسلامی ندارند، به همین دلیل در شیوه رفتاری و سبک سلوکی خود آنها را به کار نمی گیرند.[۳]

برخی نیز سبک زندگی را با «هویت» پیوند می زنند: «سبک زندگی نظام واره و سیستم خاص زندگی است که به یک فرد، خانواده یا جامعه با هویت خاص اختصاص دارد. این نظام واره، هندسه کلی رفتار بیرونی و جوارحی است و افراد، خانواده ها و جوامع را از هم متمایز می سازد.[۴]

۳- روند شکل‌گیری سبک زندگی غربی

در تلقی غربی‌ها اصالت با بشر (Humanism) است؛ در این تلقی همه چیز با بشر تعریف می‌شود و همه چیز به بشر ختم می‌شود و بشر مبنای همه‌ چیز در عالم است و نیز معیار حق.

بشری که مبنای عالم است حق نیز با او تعریف می‌شود و حقوق بشر (Human Rights) معنا پیدا می‌کند؛ همه‌ی افراد روی کره‌ی زمین اصالت پیدا می‌کنند و تک تک افراد، مبنای فعل و انفعالات می‌شوند و خود حق دارند تشخیص دهند که چه چیز خوب یا بد (اصطاحاً حرام یا حلال) است. تشخیص حُسن و قبح اعمال، خوب و بد، زشت و زیبا، حرام یا حلال بودن هر گزاره‌ای حق هر فرد است.

حال که این بشر حق انتخاب دارد که به هر نحو و به طبع میل خود رفتار کند و هیچ انگاره‌ی بیرونی بر او تحمیل نشود که او را مجبور به قید و بندی نماید، سبک زندگی را (Life Style) خود شکل می‌دهد. شاخص‌ترین این سبک زندگی‌ها، سبک زندگی آمریکایی (American Life Style) است که راه و روشی آمریکایی (An American Way Of Life) را برای زندگی مطرح می‌کند.

جاذبه‌ی سبک زندگی آمریکایی، حقی است که به هرفرد می‌دهد که خودش تشخیص دهد چه چیزی حلال چه چیزی حرام (Liberalism) است؛ زیرا که اصالت با بشر است، در هر مقامی که باشد واجد «حق» است. این سبک زندگی آمریکایی منتج به سبک‌های زندگی متنوع و متکثر (Pluralism) می‌شود و هر فردی در جهان با میل و علاقه‌ی خودش می‌تواند سبک زندگی خاص داشته باشد.

بعد از آنکه هر فرد برای خود سبک زندگی انتخاب کرد، دین (Religion) او شکل می‌گیرد و بنابر این تعریف از دین، که عبارت است از مجموعه‌ای از این کار را بکنید و این کار را نکنیدها، هر فرد با توجه به سبک زندگی خود دین خود را می‌سازد و بدان عمل می‌کند و در پی آن کثرت‌گرایی دینی (Religious Pluralism) رخ می‌دهد. [۵] (شکل ۱)

روند شکل گیری سبک زندگی غربی

شکل ۱: روند شکل گیری سبک زندگی غربی

 

۴- روند شکل‌گیری سبک زندگی اسلامی

در اسلام اصالت با خدا است و همه چیز به مثابه خانه‌ی کعبه که همه‌ی افراد مسلمان به سمت او سجده می‌کنند با خدا تعریف می‌شود. حق با خدا تعریف می‌شود و خداست که اولاً واجد حق می‌باشد.

پدر و مادر یا هر بزرگتری که ولی کودکی هستند؛ حق دارند تشخیص دهند که فرزندشان چه کاری را انجام بدهد یا چه کاری را انجام ندهد چه کاری به صلاح اوست و چه کاری به صلاح او نیست. برای مثال کودکی که برای بازی به بیرون از خانه می‌رود پدر و مادر او تشخیص می‌دهند که این کودک تا چه زمانی بیرون بماند و صلاح او چیست و به عنوان کسانی که حق دارند، معیارهایی برای فرزندشان تعیین می‌کنند. این کودک تکلیف دارد که هرچه پدر و مادرش به او گفتند انجام دهد زیرا که خودش صلاح خویش را نمی‌داند و اگر به اختیار خود باشد به خودش صدمه می‌زند، همانند کودکی که نمی‌داند اگر دستش را داخل چرخ‌گوشت کند باعث می‌شود انگشتان او قطع شود این پدر و مادر است که از این کار او ممانعت می‌کنند و تشخیص می‌دهند که به صلاح کودکشان نیست. پدر و مادر حق دارند تا فرزندشان به حدی برسد که بالغ شود و خوبی را از بدی تشخیص دهد او را مدیریت کنند.

خداوند انسان را خلق کرده است، لذا حق با او تعریف می‌شود، حق دارد به انسان بگویید این کار بکن این کار را نکن؛ مواردی که به کودک گفته می‌شود این کار را بکن این کار را نکن در یک سطح کلان‌تر را، خدا به انسان می‌گوید. حق با خدا تعریف می‌شود لذا این خدا است که به انسان می‌گوید چه چیز خوب و چه چیز بد است و حق بشر تابعی از حق خداست و در نسبت با خدا تعریف می‌شود.

حق که با خدا تعریف می‌شود و مبانی اعتقادی دارد؛ احکامی سلبی و ایجابی از آن برای انسان قرار داده شده است. انسان تکلیف دارد آن را انجام دهد که در این صورت دین محقق می‌شود و انسان مکلف به اجرای دین است.

یک خدا، یک حق (حقِ خدا)، یک دین، و مجموعه‌ای یکپارچه و روند یکنواخت از این کار را بکنید و این کار را نکنید و اصول عقاید و… منتج به یک سبک زندگی می‌شود. سبک زندگی اسلامی (سیره‌ و اسلوب زندگی الهی)، راه و روش والگویی از زندگی انسان بر پایه و اساس دین است. [۶] (شکل۲)

روند شکل گیری سبک زندگی اسلامی

شکل ۲: روند شکل‌گیری سبک زندگی اسلامی

در روند ایجاد سبک زندگی غربی، سبک زندگی‌های متعدد، تولید دین می‌کند، ولی در الگوی اسلامی از درون دین، سبک زندگی ایجاد می‌شود. شأن سبک زندگی دینی این است که برگرفته از یک دین واحد است. سبک زندگی اسلامی به تعبیر قرآن «حیات طیبه» است چرا که براساس کلام وحی است و تابعی از دین الهی است.

سبک زندگی غربی، و به طور اخص، سبک زندگی آمریکایی، حیات خبیثه است؛ زیرا قرآن کریم می‌فرماید [۷] حیات دنیا مثل بازی و سرگرمی (لهو لعب) است و مال فرزند برای زینت دنیا قرار داده شده است؛ خباثت و ناپاکی این سبک زندگی از ابتدای آن آغاز می‌شود که اصالت با انسان قرار داده می‌شود و از منشأ خلقت دور می‌شود. طبیعاً چنین سبک زندگی که مبنای اینکه چگونه زندگی کنیم خودمان بودیم نه کلام وحی، چیزی جز شرک نخواهد بود. [۸] (شکل۳)

پلت سبک زندگی

 شکل ۳: حیات طیبه و حیات خبیثه در نسبت با سبک زندگی

در جامعه‌سازی یکبار جامعه در سطح کلان آن طرح ریزی می‌شود و براساس مبانی فکری و فلسفی آن شکل می‌گیرد و بعد از آن افراد به تبع ایدئولوژی‌های سطح کلان جامعه رفتار می‌کند و سبک زندگی را شکل می‌دهند. اما روش دیگری که در جامعه‌سازی وجود دارد این است که سبک زندگی آحاد مختلف جامعه را تغییر می‌دهند و به طبع تغییر سبک زندگی افراد، ایدئولوژی‌های جامعه شکل می‌گیرد؛ لذا در طرح ریزی یک جامعه و ساختن آن در سطح خُرد آن، سبک زندگی جایگاه مهمی دارد.

۵- جامعه‌سازی غربی

کشورهای اروپایی برای تغییر یک جامعه، ایدئولوژی‌های مطرح جامعه خود (لیبرالیسم، مارکسیسم، ناسیونالیسم و…) را صادر می‌کنند؛ جامعه‌ای که آن را پذیرفت و آن ایدئولوژی را بکار گرفت؛ بعد از آن افراد جامعه از دل این ایدئولوژی‌ها به سبک زندگی خاص آن جامعه می‌رسند. در نگاه آمریکایی برعکس است؛ برای تغییر یک جامعه، به آن جامعه تفکر ایدئولوژیک صادر نمی‌کنند بلکه از مقوله‌ی مهم سبک زندگی (Life Style) شروع می‌کنند و به افراد جامعه مبتنی بر نیازهای هر فرد سبک‌های مختلف زندگی (مدل لباس،مدل خوردن و آشامیدن و…) را می‌دهند. افراد این جامعه با عمل به این سبک‌های زندگی باورهایشان تغییر می‌کند و آرام آرام سیستم و جامعه را تغییر می‌دهند و به سازوکار واحدی می‌رسند و نظام‌های اجتماعی شکل می‌دهند و از مجموع نظام‌های اجتماعی به جامعه می‌رسند. [۹]

۶- سیرتطور تکنولوژیکی جوامع بشری

بی شک یکی از عوامل تحولات پرشتاب جوامع، مقوله‌ی ارتباطات است که گسترش و شکل‌های متنوع آن در دوره اخیر با هیچ یک از دوره‌های ماقبل خود قابل مقایسه نیست. بشر تا به امروز شکل‌های مختلفی از جامعه را براساس تطور تکنولوژیکی رسانه و ارتباطات تجربه کرده است.[۱۰]

یکم: جامعه باستانی؛ که تنها ابزار ارتباط در آن، زبان و آواهای بدوی بوده است؛ دوم: جامعه شکاری؛ که در آن نوشتن روی تخته سنگ به ابزارهای برقراری ارتباط اضافه شد؛ سوم: جامعه متمدن (شهرنشین)؛ که در آن نوشتن روی کاغذ و حروف چاپی ابداع شد؛ چهارم: جامعه صنعتی؛ که روزنامه، تبلیغات، عکاسی، و تلفن به مرور به ابزارهای ارتباطی آن اضافه شد؛ پنجم: جامعه اطلاعاتی؛ که رادیو، تلوزیون، اینترنت (وب و ایمیل) و… به عنوان ابزارهای ارتباط در آن پدید آمد؛ ششم: جامعه دانشی؛ که مشخصه آن وب ۲ با امکاناتی چون پادکست، وب‌لاگ، ویکی، شبکه‌های اجتماعی و… است؛ هفتم: جامعه مجازی؛ که مشخصه اصلی آن وب ۳ است و مفاهیمی چون جهان‌های مجازی، واقعیت مجازی، وب معنایی و جستجوی باهوش در آن عینیت پیدا می‌کند؛ هشتم: جامعه الحاقی؛ که مفاهیمی چون عامل‌ها، وب اشیا، جو دیجیتال و… در آن تحقق می‌یابد و ابزارهای تکنولوژیک ارتباطی در درون انسان کاشته (ایمپلنت) می‌شوند تا دسترسی به آنها همه‌جایی و همه‌زمانی (anytime, anywhere) گردد.

در واقع؛ هم اکنون ما در موقعیتی هستیم که از جامعه‌ی اطلاعاتی عبور کرده‌ایم و با همگانی شدن استفاده از وب ۲ (که نمود آن را در شبکه‌های اجتماعی شاهد هستیم)، وارد جامعه دانشی و دانش‌محور شده‌ایم. با افزایش ضریب نفوذ وب ۳ و جهان‌های مجازی و مفاهیمی چون «زندگی دوم» به مرور وارد جامعه مجازی می‌شویم (شکل ۴).

نکته مهم در تفکیک جامعه اطلاعاتی و جامعه دانشی در نوع تعامل کاربر با رسانه‌ها در این دو نوع جامعه نهفته است؛ در جوامع پیش از جامعه دانشی (جامعه باستانی، شکاری، متمدن، صنعتی و اطلاعاتی)، مخاطب منفعل است و در تولید محتوا نقشی ندارد و صرفاً اطلاعاتی را از فرستنده دریافت می‌کند (این روند شامل اینترنت و وب۱ هم می‌شود)، اما در جامعه دانشی، مخاطب، فعال و کنش‌گر است و در تولید پیام و به اشتراک‌گذاری محتوا با سایرین نقش بازی می‌کند.

روند تطور تکنولوژیکی جوامع بشری

شکل ۴: روند تطور تکنولوژیکی جوامع بشری [۱۰]

۷- زندگی دوم

مفهوم زندگی دوم مفهوم جدیدی برای بشر نیست، زیرا بشر همواره غیر از زیستن در فضای واقعی، عملا مدتی از زمان را با ذهن و تخیل خود در فضای دیگری سپری می‌کند که این فضا به نحوی، پرداخته‌شده و ساخته‌شده توسط خود شخص است. در این نوع از زندگی دوم هریک از آحاد بشر، فضای مجازی و تخیلی خاص خود دارند و نمی‌توانند این فضاها را برای یکدیگر به اشتراک بگذارند. حتی قابلیت انتقال این فضا با ویژگی‌های آن را به یکدیگر ندارند امکان بازگشت مکرر به دقیقاً همان فضا حتی برای یک شخص نیز عملاً منتفی است. با ورود به این فضا انسان نمی‌تواند از حس‌های خود استفاده کند و برای ورود به این فضا نیاز به لوازم و تجهیزات فیزیکی ندارد. اما در این فضای تخیلی به راحتی به قیود زمان و مکان به انحناء مختلف غلبه می‌کند.مقوله‌ی «زندگی دوم» (Second Life) که با رشد تکنولوژی‌های مرتبط با کامپیوتر و اطلاعات و با گسترش شبکه جهانی اینترنت زمینه ظهور و بروز پیدا کرده است، اکنون در شرایطی است که بایستی با حساسیت کافی با یک روی‌کرد جامع کلان‌نگر، همه‌جانبه‌نگر و آینده‌نگر مورد واکاوی قرارگیرد.

امروزه شاهد تحقق کلبه‌ دیجیتالی هستیم.[۱۱] و آنچه امروز تحت عنوان زندگی دوم[۱۲] مطرح می‌شود، با آن زندگی دوم یا همان فضای تخیلی که بیان شد وجوه مشترک و متمایزی دارد. زندگی دوم فضایی است که در فناوری و ارتباطات اجتماعی در فضای مجازی با یکدیگر تلفیق می‌شوند. زندگی دوم از گستره وسیعی برای بروز توهم و خلاقیت در زمینه‌های متفاوت برخودار است.

به منظور گسترش سبک زندگی غربی ، شرکت آمریکایی لیندن لب در سال ۲۰۰۳ نوعی بازی به نام Second life را تولید کرد که اشخاص با عضویت در سایت آن و معرفی یک تصویر به عنوان آواتار خویش وارد این بازی می شوند. زندگی دوم در سال ۲۰۰۳ حدود ۲۰۰ هزار سکنه داشت و امروزه بیش از ۹ میلیون سکنه دارد. [۱۳]

فلیپ روزدال بنیانگذار زندگی دوم معتقد که زندگی دوم یک بازی رایانه‌ای نیست، بلکه فضایی است که مردم آنگونه که می‌پسندد زندگی می‌کنند، سرگرمی دارند و حتی به طریقی که دوست دارند درآمد کسب می‌کنند. زندگی دوم مکانی خوب برای کسانی است که از محیط اطرافشان خسته شده‌اند و بدینوسیله می‌توانند دنیایی مطابق با میل خود طراحی کنند. هرشخص برای خود آواتاری[۱۴] را در زندگی دوم می‌سازد. آواتار می‌تواند شبیه کاربر باشد، در عین حال می‌تواند با خود واقعی کاربر نیز متفاوت باشد. اما آنچه در عمل رخ داده و آمار گویای آن است (البته  بدیهی به نظر می‌رسد) آن است که کاربر عمدتاً خواسته‌ها و آرزوهای دست نیافته‌ی خویش را در آواتار خویش متجلی می‌سازد. آواتارها در زندگی دوم می‌توانند با هم ملاقات کنند و فعالیت‌های گروهی تشکیل دهند. خانه‌ای با سبک و سازه مورد نظر خود داشته باشد و خرید و فروش کنند.

بنابراین یک جهان خیالی شکل می‌گیرد که آواتارها به عنوان نمادی از کاربران در آن زندگی می‌کنند. البته یک تناظر یک به یک بین افراد و آواتارها وجود ندارد. به عبارت دیگر یک نفر می‌تواند چندین آواتار داشته باشد. اینکه بسیاری از آنچه در دنیای واقعی امکان تحقق آن نیست، اما در این زندگی دوم به راحتی تحقق می‌یابد و به راحتی تغییر می‌کند حتی تغییر ماهیت می‌دهد بر جذابیت فضای مجازی می افزاید و این خود یکی از عللی است که کاربران با ورود به این فضا تمایل دارند که اوقات زیادی را در این فضا سپری کنند.[۱۵]

۸- آسیب‌شناسی زندگی دوم

یکی از مسائلی که در زندگی دوم دستخوش آسیب‌های جدی می‌شود شخصیت انسانی انسان به صورت کلی است. انسان به واسطه عقاید و اعمالش در دین مبین اسلام از قداست و جایگاه والایی برخوردار است به طوری که براساس فلسفه اسلامی، انسان خلیفه خدا در زمین است و ظرفیت علمی انسان بزرگترین ظرفیت‌هایی است که یک مخلوق ممکن است داشته باشد. در عین حال انسان شخصیتی مستقل و آزاد دارد و امانت‌دار خداست.[۱۶]

اما در فلسفه غرب با دو روی‌کرد تعقل‌گرایی و تجربه‌گرایی جان لاک و دیوید هیوم مواجه هستیم. البته منشأ این فلسفه، همان اومانیسم[۱۷] قرن نوزدهم در غرب است که آنها در حوزه فکری به جای جزم‌گرایی کلیسا، تساهل و تسامح را قرار داده و به جای فلسفه مدرسی نوعی خردگرایی توام با ادبیات و هنر و اخلاق را قرار دادند. براساس نظریه ژان پل سارتر انسان تابع و مقید به هیچ چارچوب و ماهیتی نیست. انسان خدای خویشتن است. خود، خود را می‌آفریند و آن قدر آزاد است که درک آن، او را به رنج می‌اندازد و فلسفه اخلاق برتراند راسل براساس دوراندیشی در منافع شخصی برای انسان تدوین شده است.[۱۸]

در زندگی دوم که منشأ آن فلسفه غرب است سبک زندگی انسان شدیداً دستخوش آسیب‌های اساسی قرار می‌گیرد، در زندگی دوم مفاهیمی همانند عدالت‌خواهی، خیر‌خواهی، تعامل و همکاری، بنیان خانواده، گسترش صداقت، عبادت خالصانه، خدمت به مردم، تحقق نیات خالصانه، گسترش صمیمیت، دوستی خالصانه، عشق، خودباوری، … دستخوش دستکاری‌های شدید می‌شود که حتی ممکن است منجر به حذف این خصلت‌ها از سبک زندگی انسان شود یا حتی این خصلت‌ها بدون ارزش جلوه کنند و این خود آغاز یک انحطاط عظیم در جوامع بشری است.

در زندگی دوم بیماری‌های اخلاقی متنوعی مانند کتمان واقعیت، خیال‌پردازی، فرصت طلبی، … رواج می‌یابد. در دین مبین اسلام توهم و تخیل مذموم هستند.[۱۹] متأسفانه در زندگی دوم توهم و تخیل جایگزین تفکر و تعقل می‌شوند و در اکثر سیستم‌های آموزشی غربی نیز بر خیال‌پردازی تأکید می‌شود. همچنین از آنجایی که بازی‌های تولید شده برای فضای سایبر عمدتاً بر پایه فلسفه غرب هستند، لذا با موضوعات و صحنه‌های توهمی زیادی مواجه می‌شویم و می‌توان گفت این موضوعات رو به گسترش است.

یکی از عمده‌ترین آسیبی که زندگی دوم بر زندگی واقعی ایجاد می کند پدیده تفردگرایی  (individualism) است؛ که می توان تفرد گرایی را حق فرد برای آزادی و رسیدن به استعداهای نفس خویش تعریف کرد.

ریچارد واتسون یکی از استراتژیست‌های آمریکایی در ترندگذاری سال ۲۰۵۰ میلادی، پدیده تفرد گرایی (Individualism) را بعنوان یکی از تهدید های آینده بشریت ،پیش‌بینی کرده است. [۲۰](شکل ۵)

ترند 2050 ریچارد واتسونشکل ۵: نقشه ترندگذاری سال ۲۰۵۰ [۲۱]

۹- نتیجه‌گیری

زندگی دوم که بخشی از فضای مجازی را تشکیل می‌دهد با گذشت زمان گسترش بیشتری پیدا می‌کند و باعث می‌شود کاربران یا ساکنین آن افزایش یابند و نرم‌افزارهای مختلفی و عمدتاً در قالب بازی‌های جذاب برای حضور بیشتر افراد تولید شده و بر تعداد این بازی‌ها افزوده می‌شود.

به منظور گسترش سبک زندگی غربی، زندگی دوم مطرح شده است و ماهیت زندگی دوم براساس اومانیسم است و در تقابل جدی با سبک زندگی اسلامی است. این فضا براساس میل انسان غربی به بی‌نهایت بودن، طراحی شده است و هدف آن بسط و گسترش سبک زندگی آمریکایی در جوامع مختلف است.

مراجع

  1. قاسمی، سید حامد، دکترین زندگی دوم، کارشناسی ارشد، دانشگاه علامه‌طباطبایی، تهران، مولف در فصل چگونگی به این موضوع پرداخته است.، ۱۳۹۳٫
  2. مهدوی کنی، محمد سعید، دین و سبک زندگی، ص ۷۸٫
  3. حسین شریفی، احمد، همیشه بهار،دفتر نشر معارف، ۱۳۹۱، ص ۴٫
  4. همان، ص ۱۴۶٫
  5. رک: استاد حسن عباسی، تدریس طرح ریزی استراتژیک در افق ۱۴۱۴، دروه‌ی کلبه‌ی کرامت، جلسه ۳۴۷: سبک زندگی – حال، کرسی حیات
  6. همان
  7. قرآن کریم، سوره مبارکه الکهف، آیه‌ی ۴۶٫
  8. رک: استاد حسن عباسی، تدریس طرح ریزی استراتژیک در افق ۱۴۱۴، دروه‌ی کلبه‌ی کرامت، جلسه ۳۴۷: سبک زندگی – حال، کرسی حیات
  9. همان
  10. تقسیم بندی تطور جوامع مبتنی بر عصر رسانه و ارتباطات توسط اندیشکده‌ی ترندوان آلمان صورت گرفته است. برای اطلاع بیشتر وب‌سایت http://trendone.com مراجعه کنید.
  11. تافلر، الوین، موج سوم، مترجم: شهیندوخت خوارزمی، انتشارات فرهنگ نشر نو، ۱۳۸۹
  12. بهرامی، کمیل، نظام نظریه رسانه‌ها (جامعه‌شناسی ارتباطات)، کویر، ۱۳۸۸٫
  13. بازی زندگی دوم، وب‌سایت http://www.secondlife.com
  14. مفهوم «آواتار»، از یک کلمه‌ی زبان سانسکریت (avatarana) در آیین هندو گرفته شدهاست که به معنی «تجسد مادی ناشی از هبوط از آسمان به زمین ایزدان» استفاده می‌شود: http://www.etymonline.com
  15. حسن‌زاده، رمضان و رضایی، عباس، آسیب ناشی از کاربرد فناوری اطلاعات و ارتباطات در دانشجویان. فصلنامه فناوری اطلاعات و ارتباطات در علوم تربیتی، ۱۳۸۹٫
  16. مطهری، مرتضی، انسان در قرآن، انتشارات صدرا.
  17. دیویس، تونی؛ اومانیسم. ترجمه عباس مخبر. تهران: نشر مرکز، ۱۳۷۸٫
  18. بوذری‌نژاد، یحی، انسان در اسلام، موسسه انتشارات بعثت، ۱۳۹۰٫
  19. قرآن کریم، سوره مبارکه لقمان، آیه‌ی ۱۸٫
  20. Richard Watson ، برای اطلاع بیشتر به وب‌سایت http://nowandnext.com/?action=misc&subaction=who_is مراجعه شود.
  21. ۲۰۱۰+ Trends and Technology Timeline ، به صفحه http://nowandnext.com/?action=misc&subaction=trend_maps مراجعه شود.

منبع : http://ystc.ir

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *