شهر آينده،شهر الکترونيک :
شهرداري الکترونيک ضرورتي انکار ناپذير
دکتر علي اصغر کيا1،دکتر سيد رضا نقيب السادات،محسن سلسله،علي سلسله،علي باصري
1- معاونت پژوهشي دانشکده علوم اجتماعي دانشگاه علامه طباطبايي
چکيده:
با توجه به تحول جامعه پساصنعتي و تغييرات فناورانه اي که با گستره هر چه بيشتر و سرعتي هر چه فزونتر در حال اتفاق افتادن هستند مي توان پيش بيني کرد که آينده انسانيت،آينده اي شهري خواهد بود و نرخ هاي شهرنشيني به صورت فزاينده اي افزايش مي يابند تا به حدود صد در صد برسند،تصور کنيد در اين صورت ترافيک،ازدحام ،انتظار در صف هاي طولاني دريافت خدمات شهري ،بيمارستان ها ،اشتغال و… چه شکلي به خود خواهد گرفت.از ديد بيسياري از پژوهشگران شهرهاي الکترونيک يگانه راه حل چلش پيش رو بشر هستند. هدف اساسي چنين شهرهاي بهبود زندگي انسان ها است.
پژوهش حاضر به بررسي موانع و راهكارهاي استقرار شهر الكترونيك در ايران ميپردازد تا راه حلي بومي را براي استقرارچنين شهرهاي بيابد و براي اين منظور براساس مباني نظري تحقيق دو دسته متغير مستقل شامل دسته اول: دولت الكترونيك، زندگي الكترونيك، سازمان الكترونيك، زير ساختار الكترونيك و دسته دوم: موانع فني، موانع مديريتي، موانع اقتصادي، موانع فرهنگي سياسي، موانع آموزشي طراحي گرديده، ضمناً نه فرضيه نيز طراحي شده است. در اين مقاله بعد از معرفي مبناي نظري تحقيق با بهرهگيري از روش تحقيق پيمايشي اكتشافي و با اجراي ميداني، دادهها از دو طريق كتابخانهاي و غير كتابخانهاي گردآوري شده است. به دنبال آن پرسشنامهاي با عنوان پرسشنامه موانع استوار شهر الكترونيك در ايران بين جامعه آماري تحقيق كه در برگيرنده خبرگان و متخصصان صاحبنظر و آشنا با موضوع شهر الكترونيك توزيع شده و پرسشنامههاي تكميل شده با بهره گيري از فنون آماري تي استيودنت و فريدمن و با استفاده از نرم افزار SPSS مورد تجزيه و تحليل قرار گرفتهاند و ضمن آزمون فرضيات فوق،نتيجه گيري در قالب رتبه بندي موانع اصلي، ابعاد هر گروه از موانع به عمل آمده است. در انتها پيشنهادهايي براي غلبه بر موانع مذكور مطرح شده است. يافته هاي تحقيق حاضر نشان مي دهند که استقرا شهرداري هاي الکترونيکي گام بلندي در جهت استقرا شهرهاي الکترونيکي است.
کلمات كليدي: راهكار، موانع، شهر الكترونيك، استقرار شهر الكترونيك، ايران ،کارشناسان ،حوزه ارتباطات ،فن آوري اطلاعات،شهرداري الکترونيکي
– بيان مساله و ضرورت تحقيق
در دهههاي اخير تحول عميقي در سازماندهي نيروي كار، مبناي اقتصادي، قواعد سياسي و حتي ماهيت خاص جوامع كشورهاي صنعتي پديد آمده است. اطلاعات در اين جوامع به عنصر حياتي تبديل شده است. اين اتكاء روز افزون بر فعاليتهايي كه مستقيماً با توليد، توزيع و كاربرد اطلاعات مرتبط است سبب گرديده است كه بسياري از كشورهاي صنعتي جهان را جامعه اطلاعاتي بخوانند. گذر از جوامع سنتي وصنعتي قديم به جوامع اطلاعاتي مستلزم تغييرات بنيادي چشمگيري در ساختار جوامع است. در جامعه اطلاعاتي شهرها با توجه عمق وظايف و پيچيدگيهاي روابط اقتصادي، فرهنگي، اجتماعي و سياسي عصر تعاملي حاضر در جامعه اطلاعاتي از اهميتي دوچندان برخوردارند.
در شهرهاي سنتي بخش عمدهاي از وقت شهروندان صرف انجام فعاليتهاي تكراري و غير مفيد ميشود. انتظار در صفها، پيمودن مسافتهاي طولاني براي خريد كالا و دريافت خدمات، معطل شدن در ترافيكهاي سنگين تنهابخشي از اتلاف وقت در شهرهاي سنتي است. در يك شهر الكترونيك تمام فعاليتهاي فوق الذكر از طريق يك وب سايت انجام مي گيرد. از طريق اين وب سايت ميتوان به تمام نقاط شهر دسترسي داشت و در كمتر از چند دقيقه به هر گونه اطلاعاتي دسترسي پيدا كرد و به آسانترين روش ممكن كارهاي روزمره اداري و بانكي و سايركارها را انجام داد.
تقسيم کار جديد بين المللي و بين المنطقه اي که جامعه اطلاعاتي در سطح جهاني به وجود آورده است،به سه فرايند همزمان منجر مي شود:نخست تحکيم سلسله مراتب شهرهاي بزرگ که از خلال مراکز گروهي اعمال مي شود،اين مراکز از پتانسيل هاي اطلاعاتي خود و فناوري هاي ارتباطي استفاده مي کنند تا نفوذ جهاني خويش را گسترش دهند و تعميق بخشند.دوم،زوال مناطق صنعتي غالبا کهنه که نتوانستند گذار موفقيت آميزي به اقتصاد اطلاعاتي انجام دهند.در اين اقتصاد جديد،بهره وري و رقابت مناطق و شهرها بستگي به قابليت آنها به پردازش ظرفيت هاي اطلاعاتي ،کيفيت زندگي و اتصال به مراکز مهم شهري در سطوح ملي و بين المللي دارد(فکوهي،1386،ص137)
منطق جديد فضايي که مشخصه شهر اطلاعاتي است بر اساس تفوق فضاي جريان ها بر فضاي مکان ها تعين مي يابد.منظور از فضاي جريان ها،نظام مبادلات اطلاعات،سرمايه و قدرت است که فرايندهاي پايه اي جوامع،اقتصادها و دولت ها در بين محل هاي گوناگون و بدون توجه به محليت آنها ساختار مي دهد.من اين پديده را فضا مي خوانم زيرا داراي يک نوع ماديت فضايي است:مراکز هدايت کننده اي که در چند نقطه محدود در چند محل مشخص قرار گرفته اند،نظام مخابرات از راه دور که خود به تجهيزات و خدمات مخابراتي که به صورت نابرابري در فضا توزيع شده اند و يک فضاي مخابرتي به وجود مي آورند،وابسته است،نظام هاي پيشرفته حمل و نقلي که اين نقاط گرهي را به فرودگاههاي اصلي و خدمات هواپيمايي،شبکه بزرگراهها،قطارهاي پرشتاب وابسته مي کند،نظام هاي ايمني ضروري براي حفاظت از اين فضاها هدايت کننده که در جهاني خصومت آميز قرار گرفته اند،نشانه گذاري هاي نمادين اين فضاها که از طريق عظمت جديد انتزاع يعني مکان هاي فضاي جريان ها به شکل معناداري بي معني مي شوند،چه در نظم دروني شان و چه در شکل معماري بيروني شان.فضاي جريان ها که جايگزين فضاي مکان ها مي شود،تبلوري است از فزاينده ميان قدرت و تجربه،جدايي ميان معني و کارکرد.شهر اطلاعاتي در عين حال يک شهر جهاني است زيرا کارکردهاي هدايت کننده اقتصاد جهاني را درشبکه اي از تصميم گيري ها و مراکز پردازش اطلاعات با يکديگر همساز مي کند.اين گونه جهاني شدن اشکال و فرايندهاي شهري فراسوي امر کارکردي و امر سياسي رفته و بر الگوهاي مصرف شيوه هاي زندگي و نمادگرايي صوري تاثير مي گذارد.در نهايت بايد گفت شهر اطلاعاتي يک شهر دوگانه است.دليل اين امر آن است که اقتصاد اطلاعاتي گرايشي ساختاري به زايش ساختار اشتغال قطبي شده بر اساس قابليت هاي اطلاعاتي گروه هاي اجتماعي متفاوت دارد.بهره وري اطلاعاتي در راس جامعه ممکن است سبب افزايش بيکاري ساختاري در رده هاي پاييني و در ميان کارگران يدي جامعه مي شود.به ويژه در صورتي که کنترل اتحاديه هاي کارگري در اين فرايند تضعيف شود و نهادهاي دولت رفاه از حملات از حملات يکپارچه و سياستگذاري هاي محافظه کارانه و ايدئولوژي هاي نولبرالي ضربه بخورند.اشتغال کارگران مهاجر در مشاغل رده پايين مي تواندسبب تقويت دوگرايي ساختار اجتماعي شهر شود.همچنين در حرکتي موازي با ان امرفتفاوت سني ميان جمعيت بومي شهرهاي اروپايي که دائما رو به پير شدن دارد،با جمعيت جوان تازه واردان و مهاجران دو شاخه به شدت قطبي شده از شهرونداني را به وجود مي آورد که از لحاظ آموزش و پرورش و قوميت و سن رودر روي يکديگر قرار مي گيرند و در اينجا با رشد تنش هاي اجتماعي روبرو هستيم.بنابراين بايد نتيجه گرفت که شهر اطلاعاتي،شهر جهاني و شهر دوگرا،به شکلي تنگاتنگ با يکديگر مرتبط اند و پيش زمينه فرايندهاي شهري در مراکز شهري اصلي اروپا را تشکيل مي دهند.مهم ترين مسئله اي که با آن روبرو هستيم کمبود فزاينده ارتباطات ميان کارکردهاي هدايت کننده اقتصاد و نخبگان اطلاعاتي که چنين کارکردهايي را به انجام مي رسانند،در يک سو و جمعيت هاي معطوف به محليت که بحران هاي هويتي هر چه عميق تري را تجربه مي کنند از ديگر سوست.جدايي ميان کارکرد ومعني که برگردان آن را در تنش ميان فضاي جريان ها و فضاي مکان ها مي بينيم مي تواند به يک نيروي عمده ثبات زدا در شهرهاي اروپايي بدل شود که پتانسيل منجر شدن به يک نوع جديد بحران نيز در خود دارد(فکوهي،1386،صص139-138)
مي توان گفت که ويژگي هاي ارتباط از طريق رايانه و امکانتي که شبکه هاي اينترنتي براي ايجاد اين ارتباطات فراهم مي کنند از يک طرف و افزايش روزافزون کاربران اين شبکه و جذابيت برقاراي اين نوع ارتباط،از طرف ديگر نشانه هاي پيدايش صورتبندي جديدي از تعاملات اجتماعي هستند.فضاي سيبرنتيک که بواسطه ايجاد اين ارتباطات شکل مي گيرد کارکردهايي دارد که به نظر مي رسد برخي از آنها با کارکردهاي فضاي شهري همپوشاني داشته باشند.ايجاد امکان برقراري تماس و رابطه با ديگري از آن جمله است.يافته هاي تحقيقي که در سال 1380 در خصوص فضاي شهري به مثابه فضاي سيبر نتيک در تهران انجام شده است نشان مي دهد که فضاي سيبرنتيک از نظر کاربران اينترنت در شهر تهران بديل مناسب و تکميل کننده اي براي فضاي شهري براي ايجاد ارتباط اجتماعي است.عمده ترين دلايل ذکر شده از سوي اين کاربران در انتخاب اين بديل عبارتند از:1-محدوديت هاي موجود در فضاي واقعي2-امکان بروز نظرات و عقايدي که در فضاي واقعي مي توانند پيامدهاي نامطلوبي داشته باشند3-عدم نياز به برنامه بريزي زماني و سهل الوصول بودن امکان ارتباط هاي مجازي4-عدم نياز به ايجاد روابط چهره به چهره براي به دست آوردن شناخت اوليه از ديگري(ميردامادي،1380)
مزاياي شهر الكترونيك عبارتند از:
- فراهم آوردن خدمات اينترنت با كيفيت و سرعت بالا براي شهروندان 2.فراهم آوردن محيط آموزشي مادام العمر 3.بهبود كيفيت زندگي مردم 4.ارائه خدمات يك مرحلهاي به مردم 5.ايجاد فرصت هاي تجاري بيشتر توسط تجارت الكترونيك 6.ارتباط بهتر سازمانها و ارگانهاي مختلف شهري 7.دسترسي 24 ساعته به خدمات شهري 8.افزايش مشاركت مردم در اداره شهر 9.كاهش ترافيك شهر 10.كاهش آلودگي هوا 11.صرفه جويي در وقت و انرژي12.كاهش فساد اداري 13. افزايش نظم 14.افزايش سطح آگاهي شهروندان 15.مديريت و نظارت يكپارچه شهر
كوتاه سخن آن كه شهر الكترونيك به واسطه خدمات بالقوهاي كه به شهروندان ارائه ميكند حائز اهميت است. نكته حائز اهميت، سرعت بالاي ارائه خدمات، كيفيت مطلوب، هزينه نازل صرف شده در شهر الكترونيك است. ايجاد و توسعه شهرهاي الكترونيك بسياري از مشكلات كلان شهرهاي ما را به صورت ريشهاي مرتفع خواهد نمود.
2– مروري كوتاه بر ادبيات تحقيق
تكنولوژي اطلاعات
واقعيت مجازي و سير انديشههاي عصر اطلاعات انفورماتيك را ميتوان خيلي خلاصه علم پردازش اطلاعات تعريف كرد كه داراي پنج جنبه اساسي و مرتبط با يكديگر است كه عبارتند از: اطلاعات، سخت افزار، نرم افزار، وسيله ارتباطي و انسان.
واقعيت مجازي از ارتباط سه عنصر انفورماتيك، نور و ربات بوجود آمده است. اين واقعيت در محيطي كه ما در آن زندگي مي كنيم فضاي تازهاي ايجاد ميكند كه چون لايهاي بر واقعيت قرار مي گيرد. ورود به واقعيت مجازي همانند سفر در منطقهاي غير واقعي است كه از دادههاي انفورماتيكي ذخيره شده در كامپيوتر زاده شده است.
سير انديشههاي عصر اطلاعات را ميتوان در سه دسته كلي جاي داد:
- مدرنيسم: اين ديدگاه معتقد است پيشرفتهاي تكنولوژيكي موجب رونق و ثروت و رفاه هستند در عين حال تهديدي براي تداوم آن به شمار مي روند.
- پست مدرنيسم: در اين سناريو، روند مدرنيزاسيون به پايان رسيده و دستاورد آن مخلوطي از كاميابي وناكامي بوده است. انفكاك ارزشها مثبت تلقي ميشود،چرا كه در نهايت باعث ارتقاي تكثرگرايي و چند صدايي ميشود. در بسياري از نظريههاي پست مدرنيسم، ICT يكي از كاتاليزورهاي اصلي انفكاك ارزشها و نسبي شدن آنها است.
- نئوليبراسيون: اين ديدگاه شامل سه نكته اصلي است: 1- جايگزيني موسسات خصوصي به جاي دولتي 2- نقش اصلي دولت كمك به عملكرد كاراتر بازار. 3- موسسات دولتي بايد شبيه موسسات خصوصي شودند.
–شهر الكترونيك و مفاهيم آن: در واقع شهر الكترونيك عبارت است از امكان دسترسي الكترونيكي شهروندان به كليه ادارات، اماكن درون شهري و دستيابي به اطلاعات مختلف مورد نياز به صوت شبانه روزي، هفت روز هفته، به شيوهاي با ثبات، قابل اطمينان، امن و محرمانه. در اين تحقيق مدلي كه در همايش شهر الكترونيك تايپه (2002) ارايه شد استفاده گرديده است كه شامل چهار بخش:
زندگي الكترونيك؛ سازمان الكترونيك، دولت الكترونيك، زير ساختار الكترونيك، زندگي الكترونيك درواقع سبك جديد زندگي در هزاره سوم است.
سازمان الكترونيك؛ سازماني است كه تمام فعاليتهايش را به صورت ديجيتالي و از طريق اينترنت انجام ميدهد.
دولت الكترونيك: استفاده از فناوري اطلاعات و اينترنت براي اداره ارگانها و موسسات كشور و ارايه خدمات شبانه روزي به شهروندان را دولت الكترونيك گويند.
زير ساخت الكترونيك؛ عبارت است از تمام سخت افزارها و نرم افزارهاي مورد نياز و موارد مرتبط با آنها جهت انجام كارها با صورت الكترونيكي.
شهرداري الکترونيک:
شهرداري الکترونيک به زبان ساده درگاهي است که از طريق آن امکان دسترسي به کليه خدمات شهري ممکن است.شهرداري الکترونيکي امکان مديريت مشارکتي،شهروند سالاري و حضور گسترده شهروندان در ادراره شهر را فراهم مي نمايد.شهرداري الکترونيکي،يک کانال ارتباطي سريع و گسترده را براي تعامل شهروندان و مسئولان شهر را ايجاد مي نمايد.مسئولين شهرداري الکترونيکي در سريع ترين زمان از نظرات شهروندان در مورد مسائل مهم شهري مطلع مي شوند و مي توانند در تصميم گيري هاي شهري نظرات شهروندان دخالت دهند.شهرداري الکترونيک تورنتوي کانادا براي درگير کردن شهروندان در تصميم گيري ها و مديريت شهري ابزارهاي تعاملي بر روي وب سايت شهر ايجاد کرده است.شهرداري الکترونيک امکان خدمت رساني عالي به کليه شهروندان را فراهم مي کند،ارائه خدمات شهري بدون روال سنتي بوروکراسي و کاغذ بازي ميسر مي شود.
در تارنماي شهرهاي الکترونيکي اطلاعات در اختيار شهروندان قرار مي دهد:
اطلاعات محلي:آن دسته از اطلاعاتي را تشکيل مي دهد که راجع به موقعيت جغرافيايي محل زندگي شهروندان و شرايط آب و هوايي آن مي باشد.هدف از ارائه اين گونه اطلاعات،افزايش آگاهي مردم در مورد محل سکونتشان است شامل:اطلاعات در خصوص آب و هوا،اطلاعات در خصوص نزديکترين کتابخانه يا باشگاه.. اطلاعات در خصوص اماکن مسکوني براي اجاره يا فروش،اطلاعات فضاي سبز يعني در خصوص نزديکترين پارک
اطلاعات شهري:آن گروه از اطلاعات را تشکيل مي دهد که به منظور شناسايي و معرفي اماکن مختلف شهري و با هدف در جريان قرار دادن شهروندان نسبت به مسائل و پتانسيل هاي شهر،جمع آوري و دسته بندي شده اند.تعدادي از اين گونه خدمات عبارتند از:اطلاعات مالي يعني در اختيار قراردادن اطلاعات راجع به ماليات ها،جرائم،احضاريه ها و غيره با وارد کردن نام کاربر و کلمه عبور،اطلاعت سازمان ها:ارائه اطلاعات سازمان ها،موسسات و شرکت هاي موجود در شهر به شهروندان به منظور تسهيل برقراري ارتباط آنان با سازمان هاي مختلف شهري و حل مشکلات روزمره آنان.اطلاعات تماس يعني ارائه اطلاعات لازم جهت برقراري تماس با هدف کاهش حجم ترافيک و رفت و آمدهاي روزانه با اماکن مختلف شهري با توجه به نام محل مورد نظر مثل ادارات،اماکن مسکوني.اطلاعات تجاري يعني ارائه ليست خدمات شهري که شهروندان جهت تامين مايحتاج خود از آنها استفاده مي کنند شامل فروش آنلاين خوراک و پوشاک.اطلاعات اماکن ورزشي يعني ارائه اطلاعات مرتبط با مدارس و دانشگاههاي موجود.اطلاعات مناقصه ها يعني قرار دادن اطلاعات مربوط به مناقصه هاي انجام شده در سطح شهر و در معرض ديد همگاني و کمک به زمينه هاي اقتصادي.اطلاعات رويدادها يعني قرار دادن اطلاعات مربوط به رخدادهاي سازمانهاي شهري مثل تاريخ و محل برگزاري جلسات عمومي موسسات،ادارات و وزارتخانه ها به منظور اطلاع به مردم.اطلاعات جغرافيايي يعني اراته نقشه شهر به کمک جي اي اس به تفکيک منطقه،امکانات مختلف و امکان جستجو روي نقشه.اطلاعات تاريخي يعني ارائه تاريخچه شهر به تفکيک مناطق شهري.
اطلاعات آماري:ارائه اطلاعات آماري،جمعيت شهري حاوي متولدين،متوفيان،ترکيب و توزيع سني و ساير اطلاعات آماري مورد نياز.اطلاعات اتوبوسراني:ارائه اطلاعات مربوط به زمان حرکت اتوبوس ها و مسيرهاي تردد و ايستگاه هاي آنها.
اطلاعات تفريحي:اطلاعات برنامه هاي تلويزيوني،اطلاعات توريستي،اطلاعات پرواز،اطلاعات نمايشگاهها
اطلاعات ارتباطي:انتشار و اشتراک آنلاين مطبوعات شهر،اطلاعات شوراي شهر،ارتباط مستقيم با شهردار،سالن گفتگوي آنلاين با مسئولين شهر،ارسال اطلاعات به شهروندان به صورت ديجيتالي …(جلالي،1384،صص95-90)
شهرداري الکترونيک ، سازماني است که با بهره گيري از فناوري اطلاعات ، خدمات خود را در حوزه وظايف شهرداري به صورت سريع ، قابل دسترس و امن به شهروندان ارائه مي کند .خدمات اين شهرداري به صورت 24 ساعته و فارغ از محدوديت هاي زماني و مکاني در شهر واقعي است. امروزه رسالت شهرداري ها در تحقق محورهاي اساسي برنامه توسعه چهارم اقتصادي،سياسي،فرهنگي بسيار سنگين و حساس مي باشد، چرا که آحاد اقشار مردم (از گروه هاي سني، اجتماعي، فرهنگي، اقتصادي مختلف) به اشکال گوناگون به اين نهاد مراجعه و يا با آن سروکار داشته و غالباً نوع خدمات مورد تقاضاي آن ها از جنس خدمات ضروري به شمار مي رود. حال با عنايت به اهميت، بهبود و روان سازي تعاملات في مابين مردم و شهرداري ها، استفاده از سازوکارها و فن آوري هاي نوين در ارائه سريع، کارآمد و در عين حال آسان خدمات مورد نياز شهروندان، طراحي و پياده سازي، عرضه خدمات الکترونيکي توسط مديريت شهري (شهرداري الکترونيک) با هدف ارتقاء مديريت شهري، بهبود بخشيدن به کيفيت درخواستي و… گام بسيار مهمي در تحقق توسعه پايدار خواهد بود.
ويژگي هاي شهرداري الکترونيک:حذف پرونده هاي کاغذي و تبديل آن به اطلاعات ديجيتالي .حذف بخش هاي مربوط به پاسخگويي تلفني در سازمان. توجه به ارتباطات الکترونيک و لزوم به کارگيري آن در بخش هاي پاسخگويي.ايجاد محلي براي تبادل نظرات شهروندان درباره عملکرد شهردار و سازمان شهرداري. پرداخت عوارض هاي مربوط به نوسازي و … از طريق اينترنت.حذف روند هاي مربوط به پرونده هاي شهرداري و کاهش افزايش رفت وآمد فيزيکي به سازمان. اطلاع رساني روزبه روز فعاليت هاي شهرسازي وامور مربوط به شهر.
ضرورت ايجاد شهرداري الکترونيک:در دنياي امروز که هر بيشتر به سمت ماشيني شدن قدم مي گذاريم ديگر روابط چهره به چهره و مستقيم نمي تواند پاسخگوي مشکلات ما باشد در شهرهاي امروز ما با افزايش جمعيت ودر نتيجه آن افزايش ترافيک شهري رو به رو هستيم . هم چنين روش هاي بروکتراتيک گذشته و کاغذ بازي هاي پيشين نمي تواند روشي مناسب در جهت رسيدگي به کارهاي اداري شهروندان باشد از اين سازمان هاي مهم نظير شهرداري ها در شهرهاي بزرگ که به نوعي قلب تپنده شهر محسوب مي شوند بايد دست از روش هاي پيشين برداشته و وارد دنياي الکترونيک و مجازي شوند . دنياي که در آن فعاليت ها بسيار سريعتر و مطمئن تر انجام مي گيرد و نيازي به تراکم جمعيت در دنياي فيزيکي نيز نيست. بايد براي کاهش ترافيک شهري ، هزينه هاي انجام کار ، برخوردها و ناراحتي هاي رواني ، فساد اداري و دهها مشکلي که همه روزه درادارات و سازمان هاي بزرگ با آن روبرو هستيم چاره اي انديشيد وبهترين راه حل ايجاد سازمان هاي مجازي است که از مشکلات ياد شده مي کاهند و حتي به بهبود روند کاري نيز منجر مي شوند . براي کاهش بسياري از معضلات شهري از جمله ترافيک، آلودگيهاي زيست محيطي و هزينههاي سنگين ناشي از ترددهاي غير ضروري شهروندان کشور در آيندهاي نه چندان دور بايد خدمات شهرداري از طريق شبکه اينترنت و پايگاههاي الکترونيکي اين نهاد دريافت گردند .اين اقدام خود يکي از گام هايي است که در مسير ايجاد دولت الکترونيک نيز مي تواند بسيار موثر باشد .
شهرداري الکترونيک ، سازماني است که با بهره گيري از فناوري اطلاعات ، خدمات خود را در حوزه وظايف شهرداري به صورت سريع ، قابل دسترس و امن به شهروندان ارائه مي کند .خدمات اين شهرداري به صورت 24 ساعته و فارغ از محدوديت هاي زماني و مکاني در شهر واقعي است.
ويژگي هاي شهرداري الکترونيک:
حذف پرونده هاي کاغذي و تبديل آن به اطلاعات ديجيتالي .
حذف بخش هاي مربوط به پاسخگويي تلفني در سازمان.
توجه به ارتباطات الکترونيک و لزوم به کارگيري آن در بخش هاي پاسخگويي.
ايجاد محلي براي تبادل نظرات شهروندان درباره عملکرد شهردار و سازمان شهرداري.
پرداخت عوارض هاي مربوط به نوسازي و … از طريق اينترنت.
حذف روند هاي مربوط به پرونده هاي شهرداري و کاهش افزايش رفت وآمد فيزيکي به سازمان.
اطلاع رساني روزبه روز فعاليت هاي شهرسازي وامور مربوط به شهر.
ضرورت ايجاد شهرداري الکترونيک:
در دنياي امروز که هر بيشتر به سمت ماشيني شدن قدم مي گذاريم ديگر روابط چهره به چهره و مستقيم نمي تواند پاسخگوي مشکلات ما باشد در شهرهاي امروز ما با افزايش جمعيت ودر نتيجه آن افزايش ترافيک شهري رو به رو هستيم . هم چنين روش هاي بروکتراتيک گذشته و کاغذ بازي هاي پيشين نمي تواند روشي مناسب در جهت رسيدگي به کارهاي اداري شهروندان باشد از اين سازمان هاي مهم نظير شهرداري ها در شهرهاي بزرگ که به نوعي قلب تپنده شهر محسوب مي شوند بايد دست از روش هاي پيشين برداشته و وارد دنياي الکترونيک و مجازي شوند . دنياي که در آن فعاليت ها بسيار سريعتر و مطمئن تر انجام مي گيرد و نيازي به تراکم جمعيت در دنياي فيزيکي نيز نيست. بايد براي کاهش ترافيک شهري ، هزينه هاي انجام کار ، برخوردها و ناراحتي هاي رواني ، فساد اداري و دهها مشکلي که همه روزه درادارات و سازمان هاي بزرگ با آن روبرو هستيم چاره اي انديشيد وبهترين راه حل ايجاد سازمان هاي مجازي است که از مشکلات ياد شده مي کاهند و حتي به بهبود روند کاري نيز منجر مي شوند . براي کاهش بسياري از معضلات شهري از جمله ترافيک، آلودگيهاي زيست محيطي و هزينههاي سنگين ناشي از ترددهاي غير ضروري شهروندان کشور در آيندهاي نه چندان دور بايد خدمات شهرداري از طريق شبکه اينترنت و پايگاههاي الکترونيکي اين نهاد دريافت گردند .اين اقدام خود يکي از گام هايي است که در مسير ايجاد دولت الکترونيک و شهرهاي الکترونيک که در عصر اطلاعات يکي از ضروري ترين پايه هاي رسيدن به توسعه پايدار است کاملا ضروري است.
نظريه اشاعه نوآوريها براي گسترش فرهنگ استفاده از امکانات شهر الکترونيکي
الگوي جريان دو مرحلهاي به تدريج به الگوي جريان چند مرحلهاي كه اغلب در پژوهش اشاعه مورد استفاده است متحول شده است. پژوهش اشاعه، مطالعه فرايند اجتماعي نحوه شناخته شدن نوآوريها (افكار جديد، روش ها و اشياي جديد وغيره) و گسترش آنها در پهنه يك نظام اجتماعي است. الگوي جريان دو مرحلهاي به طور عمده معطوف به اين است كه شخص چگونه اطلاعات را مي گيرد و آن را به ديگران منتقل ميكند. فرايند اشاعه بر مرحله نهايي پذيرش يا رد يك نوآوري تاكيد دارد. در حال حاضر، شايد اورت راجرز Everett Rogers معروف ترين پژوهشگر تجربي در پژوهش اشاعه باشد. وي در كتاب خويش به نام اشاعه نوآوري ها بيشتر از 200 گزارش اشاعه تجربي و 3000 نشريه را بررسي ميكند تا نظريه قبلي راجع به فرايند تصميم نوآوري را كه خود نتيجه تزايد پژوهشهاي اشاعه در سالهاي اخير است بازنگري كند. راجرز نوآوري را چنين تعريف ميكند: فكر، روش يا شيئي كه فرد يا واحد ديگري از اقتباس آن را نو تصور ميكند. يكي از با نفوذترين مطالعات اشاعه كه تاكنون انجام گرفته درباره اشاعه بذر پيوندي ذرت در ميان كشاورزان آيووا است.
راجرز ويژگيهاي يك نوآوري را كه بر نرخ اقتباس آنها اثر ميگذارد به شرح زير دسته بندي كرد:
- امتياز نسبي: درجه اي كه تصور ميشود يك نوآوري بهتر از فكري است كه ميخواهد جاي آن را بگيرد.
- سازگاري: درجهاي كه تصور ميشود نوآوري با ارزش هاي موجود، تجارب گذشته و نياز اقتباس گران احتمالي سازگار است.
- پيچيدگي: درجهاي كه تصور ميشود شناخت نوآوري و استفاده از آن دشوار است.
- آزمايش پذيري: درجهاي كه بتوان نوآوري را به طورمحدود تجربه كرد.
- مشاهده پذيري: درجهاي كه نتايج يك نوآوري براي ديگران مشهور است.
راجرز اضافه ميكند: در كل نوآوريهايي كه پذيرندگان آنها را داراي امتياز نسبي، سازگاري و آزمايش پذيري بيشتر و پيچيدگي كمتر بدانند، زودتر از ساير نوآوريها اقتباس مي شوند.
فرايند تصميم گيري
تصميم نوآوري، فرايندي ذهني است كه طي آن فرد يا واحدي ديگر تصميمات را مورد تصويب قرار ميدهد . اين فرايند مركب از پنج مرحله است:
- آگاهي: مواجهه با نوآوري و شناخت كاركرد آن
- اقناع: شكل گيري نگرش نسبت به نوآوري
- تصميم: فعاليتي كه به قبول يا رد نوآوري منتهي ميشود
- اجرا: استفاده از نوآوري
- تثبيت: تقويت يا برگشت به تصميم آغاز شده درباره نوآوري (سورين، 1381، ص314-312)
در اين مدل در مورد فراگرد انتشار، ايده هايي مطرح شده است.
نخست آنكه سه مقطع اصلي و قابل تمايز وجود دارد: مقطع مربوط به رويدادهاي پيشين، مقطع مربوط به رويدادهاي جاري و مقطع مربوط به نتايج.
مقطع اول مربوط به شرايطي ميشود كه شخص در معرض اطلاعات درباره يك نوآوري قرار گرفته است و او نيازمنديهايي را كه اطلاعات مربوط به آنهاست مورد بررسي قرار ميدهد . به عنوان مثال برخي از افراد طوري شكل گرفته اند كه هميشه آماده براي گرايش به سوي تغييراند و در واقع هميشه نيازمند نوآوري و مراقب و گوش به زنگ اطلاعات جديد هستند. اين يك فراگرد يادگيري تغيير نگرش و تصميم است. به همين ترتيب هنجارها و ارزشهاي سيستم اجتماعي نيز در اين مقطع زماني موثرند. مثلاً برخي از اوقات ممكن است عرضه يك ابزار ابداعي و يا تازه، يك تهديد بر عليه ساخت موجود روابط اجتماعي محسوب شود. در سومين مقطع، كه مقطع نتايج است اگر پذيرش اتفاق افتد، ممكن است حتي سرانجام به متروك شدن آن منتهي شود.
گفتيم در اين مدل، ايدههايي براي فراگرد انتشار مطرح شده است. نخستين ايده را براساس تفكيك سه مقطع مطرح كرديم. ايده دوم تفكيك سه مرحله آگاهي، ترغيب و تصميم است. فراگرد ارتباطي ميتواند با هر يك از اين سه مرحله درگير شود. مثلاً با ويژگيهاي فرد و قابليت ترغيب، پذيرش و قبول او مرتبط است.
نخستين فردي كه از يك نوآوري آگاه ميشود نبايد الزاماً او را رهبر عقايد دانست. زيرا براساس تحقيقاتي كه انجام شده است، معلوم شده كه آگاهي نخستين مي تواند با درجه انزواي اجتماعي همبستگي داشته باشد. يا اينكه نبود يكپارچگي اجتماعي، ممكن است هم با مساعد بودن جامعه براي پيشروي و هم كندي جامعه براي پيشروي رو به رو شود، سومين ايده مربوط به اين مدل، مسئله وسايل ارتباط جمعي وكانالهاست. انتشار نوآوري با منابع ارتباطي گوناگون امكان پذير است. مثلاً وسايل ارتباط جمعي عمومي، تبليغات، بنگاههاي رسمي و تغيير تماسهاي اجتماعي، همه اينها منابعي هستند كه در اوضاع مختلف ممكن است داراي كاركردهايي با اهميتهاي گوناگون باشند. مثلا ممكن است اگر اين آگاهي تحت تاثير شخصي باشد قانع كنندهتر از پيامهاي سازمانها و موسسات رسمي باشد. آخرين ايده اين مدل، نقش متغيرهاي گيرنده و دريافت كننده پيام است. آگاهي او ممكن است تابع شخصيت و ويژگيهاي اجتماعي و غيره باشد. (محسنيان راد، 1380، ص454-453)
راجرز با تقسيم افراد يا ديگر واحدهاي تصميم گيري از نظر نرخ اقتباس يك نوآوري، پنج طبقه اقتباس گر مشخص ميكند:
- نوآوران: افراد خطر پذيري كه مشتاق آزمايش افكار جديد هستند و بيشتر از همرديفان خود روابط فراملي دارند.
- اقتباس گران اوليه: افراد محلي قابل احترام كه معمولاً بيشترين تعداد رهبران فكري را در نظام اجتماعي تشكيل مي دهند.
- اكثريت اوليه: افراد اهل تعمق كه رابطه آنها با نزديكانشان قوي است، ولي به ندرت موقعيت رهبري دارند.
- اكثريت متأخر: افراد مردد كه اغلب به خاطر ضرورت اقتصادي يا افزايش فشار شبكه اجتماعي، نوآوري را مي پذيرند.
- كندورها: افراد سنتي، كساني كه وابستگي محلي زيادي دارند، بسياري از آنها تقريباً منزوياند. آنها بيشتر به گذشته نظر دارند.
نتايج تغييراتي است كه در پي اقتباس يا طرد يك نوآوري براي فرد يا نظام اجتماعي رخ ميدهد . راجرز سه طبقه بندي از نتايج شمارش ميكند:
- نتايج مطلوب در برابر نتايج نامطلوب، بسته به اينكه آيا اثرهاي نوآوري در يك نظام اجتماعي كاركرد دارد يا ندارد.
- نتايج مستقيم در برابر غير مستقيم، بسته به اينكه تغييرات در فرد يا واحد اجتماعي، در واكنش فوري به يك نوآوري روي ميدهد، يا به صورت نتيجه ثانويه آثار مستقيم يك نوآوري ظاهر ميشود.
- نتايج قابل انتظار در برابر نتايج غير منتظره، بسته به اينكه تغييرات مورد تأييد و مورد نظر و قصد افراد نظام اجتماعي باشد يا نباشد.
مجاري ارتباطي ممكن است ماهيت ميان فردي يا رسانههاي جمعي داشته باشد يا ممكن است از منابع محلي يا فراملي نشات بگيرد. مجاري ارتباطي فراملي آنهايي هستند كه خارج از نظام اجتماعي، بررسي مي شوند و مجاري محلي آنهايي هستند كه در درون نظام اجتماعي بررسي ميشوند. پژوهش نشان ميدهد كه اين مجاري نقشهاي متفاوتي در فرايند اشاعه بازي ميكنند. رسانههاي جمعي به سرعت به مخاطبان وسيع دست پيدا ميكنند، اطلاعات را گسترش مي دهند و نگرش هاي ضعيف را تغيير مي دهند. مجاري ميان فردي موجب مبادله دو سويه اطلاعات مي شوند و در برخورد بامقاومت يا بي اعتنايي دريافت كننده، از رسانههاي جمعي موثرترند. منبع ميان فردي مي تواند به اطلاعات اضافه كند يا نكات را روشن نمايد و ممكن است موانع روان شناختي و اجتماعي (مواجهه گزينشي، توجه، درك و حفظ گزينشي، هنجارهاي گروهي، ارزشها، و غيره) را از ميان بردارد.
در فرايند اشاعه يك نوآوري، رسانههاي جمعي ومجاري فراملي در مرحله آگاهي اهميت نسبتاً بيشتري دارند، در حالي كه مجاري ميان فردي و مجاري محلي در مرحله اقناع موثرترند. رسانههاي جمعي و مجاري فراملي براي اقتباس گران اوليه در مقايسه با اقتباس گران متأخر از مجاري ميان فردي و محلي اهميت نسبتاً بيشتري دارند.
راجرز و شوميكر (1971) خويش معتقد بودند كه تركيبي از رسانههاي جمعي و ارتباطات ميان فردي، موثرترين راه رسيدن به افراد براي افكار جديد و متقاعد ساختن آنهاست كه از اين نوآوريها استفاده كنند. آنها استفاده از بحثهاي آزاد رسانهاي را (گروههاي كوچك سازمان يافتهاي كه به طور منظم براي دريافت برنامه رسانههاي جمعي چه سمعي بصري و چه نوشتار، دور هم جمع مي شوند و سپس محتواي آن را مورد بحث قرار مي دهند) در كانادا، هندوستان، آفريقا، چين، آمريكاي لاتين و ايتاليا نقل ميكنند و مورد بحث قرار مي دهند. (سورين، 1381، ص317-314)
در مدل راجرز نقش رسانهها بر مرحله نخست متمركز است (اطلاع يابي و آگاهي) بعد از اين مرحله است تماس هاي ميان فردي، نظر متخصصين، مشورت آنان، تجربه واقعي در جهت فرايند تثبيت نقش اساسي را برعهده مي گيرند. مكتب اشاعه بر سازماندهي و برنامه ريزي، تاثير خطي و مستقيم، بر سلسله مراتب (منزلت اجتماعي و تخصص)، ساختار اجتماعي، جنبههاي تقويتي و بازخورد تاكيد فراوان مي گذارد. البته راجرز به بعضي از ضعفهاي مدل اشاعه خويش، بويژه تاكيد زياد آن بر سازماندهي از بالا اعتراف كرده است.
اطلاعات و تغيير شهري: مانوئل كسلز
«مانوئل كسلز» استاد برنامه ريزي دانشگاه بركلي كاليفرنيا با پيشينهاي ماركسيست آلتوسري است. تاكيد وي بر دو موضوع ويژه است: 1- دگرگونيهاي به وقوع پيوسته در ساختارهاي طبقاتي شهرها2- تحولات فرهنگي وابسته به آن كه برخي از افراد براساس آن فرارسيدن شهر پست مدرن را اعلام ميكنند. تز محوري كسلز اين است كه هماهنگي تجديد ساختار سرمايه داري و نوآوري تكنولوژيك عامل عمده تحول جامعه است. كسلز شيوه توليد سرمايه داري را از شيوه اطلاعاتي توسعه متمايز ميكند. شيوه اطلاعاتي توسعه يك پارادايم اجتماعي تكنيكي نوين است كه ويژگي اصلي آن عبارت است از پديدار شدن فرايند اطلاعات به عنوان هسته آن كه اثر بخشي و بهره وري تمامي فرايندهاي فرآوري، پخش، مصرف و مديريت را تعيين ميكند. از ديدكسلز شيوههاي توسعه براساس منطق دروني خود رشد ميكند. كسلز معتقد است جامعه اطلاعاتي انحصاراً بر مبناي پيوستگي و استمرار نوآوري تكنولوژيك بنا شده است. مفهوم سازي هاي عصر جديد، به صورت شگفت آوري در كارهاي بل و كسلز يكسان است. كسلز «انقلاب اطلاعاتي تكنولوژيك» را به عنوان «ستون فقرات ساير تحولات ساختاري ميداند» و به اين ترتيب به ترسيم «جامعه اطلاعاتي» ميپردازد كه به عنوان قالب نهادهاي اجتماعي جايگزين يك جامعه صنعتي ميشود.
هسته مبحث كسلز اين است كه توسعه شبكههاي تكنولوژي اطلاعاتي در سراسر جهان اهميت جريانهاي اطلاعاتي را براي سازماندهي اجتماعي و اقتصادي افزايش و در عين حال اهميت نقاط خاص جغرافيايي را كاهش داده است. در نتيجه در اقتصاد اطلاعاتي نگراني عمده سازمانها مديريت و چگونگي پاسخگويي به جريانهاي اطلاعات است.
شبكهها بايد داراي مركز عصبي باشند، مكانهايي كه در آنها صرفاً اطلاعات جريان نمييابد بلكه گردآوري، پردازش و براساس آن اقدام ميشود. كسلز اين نقاط رهبر را شهر اطلاعاتي ناميده است. كسلز شهر اطلاعاتي را يك شهر جهاني، دو قطبي ميداند كه در آن ما داراي گروهي از افراد طبقه پايين شديداً محروم و گروه ديگر، نخبه در حرفههاي اقتصاد اطلاعاتي و مرفه هستيم.
از نظرفرهنگي شهر پست مدرن گردابي از تغييرات در انديشهها، مدها و … است. لذت جويي و مصرف در رأس امور شهر پست مدرن است. (وبستر، 1383، ص450-408)
به طور خلاصه ميتوان گفت كه كسلز معتقد است كه در اثر سه فرايند: 1- انقلاب اطلاعات 2- تجديد ساختار سرمايه داري و نوآوري تكنولوژيك 3- جنبشهاي فرهنگي نظير فمينيسم و طرفداري از محيط زيست، جامعهاي پديد آمده است كه وي آن را جامعه شبكهاي مي نامند. اين جامعه سرمايهداري را متكي به دانش و اطلاعات ساخته و آن را جهاني كرده است.
ويژگي هاي اصلي اين جامعه عبارتند از:
- اقتصاد اطلاعاتي، اقتصاد جديد اطلاعاتي است از آن رو كه بهره وري و توان رقابتي واحدها يا كارگزاران اين اقتصاد اساساً به ظرفيت توليد، پردازش و كاربرد موثر اطلاعات مبتني بر دانش بستگي دارد، مهمترين ويژگي اين اقتصاد چند فرهنگي بودن آن است.
- اقتصاد جهاني، اقتصاد جديد جهاني است از آن رو كه فعاليتهاي اصلي توليد، مصرف و پخش در مقياس جهاني سازماندهي شده است. آزاد سازي و خصوصي سازي اگر چه راهبرد توسعه گرايانه دولتها هستند اما تاثيرشان بر رشد اقتصاد به محتواي واقعي اين اقدامات و ارتباطشان با راهبردهاي دخالت مثبت مانند سياستهاي تكنولوژيك و آموزشي براي ارتقاي استعداد كشور از لحاظ عوامل توليد اطلاعات بستگي دارد.
- دو قطبي بودن، در جامعه شبكهاي قطبهاي تازه اي ميان آنان كه به اطلاعات دسترسي دارند و كساني كه در چنين موقعيتي نيستند پديد آمده است.
- تحول بنيادين در ماهيت ارتباطات اجتماعي، در جامعه شبكهاي شيوههاي مختلف ارتباطات (مكتوب، شفاهي، ديداري و شنيداري) با هم به صورت يكپارچه تعامل ميكنند. در اين جا ديگر مخاطبان منفعل نيستند، بلكه فاعلي هستند كه ارتباط متقابل برقرار ميكنند.
- فرهنگ مجازي، جامعه شبكهاي، فرهنگ واقعيت مجازي را نهادي كرده است كه در آن جريانهاي نمادين اطلاعاتي به تعاملهاي موقتي مي پردازند. يعني آنكه در جامعه شبكهاي در ابر متني غول آسا گذشته، حال و آينده به صورت بين الاذهاني جلوه ميكند و زمينه تعامل را فراهم مي آورد. و بدين صورت محيط فرهنگي نمادين (مجازي واقعي) شكل گرفته است.
- شهرهاي سنتي قبلي جاي خود را به شهر شبكهاي و الكترونيك ميدهد . شهر اطلاعاتي نه يك شكل بلكه يك فرايند است. فرايندي كه سلطه ساختاري فضاي جريانها (جريانهاي سرمايه، جريانهاي اطلاعات، جريانهاي ارتباط متقابل، جريانهاي تصاوير، صدا و…) ويژگي آن است. اين شهرها موتور واقعي توسعه به شمار مي روند.
- تغيير در نحوه كار و فعاليت
انتقال آني داده ها و سرمايه ها و از ميان برداشته شده فاصلهها، مفهوم زمان و مكان را به شدت تغيير داده و همراه با آن نظم قديم به هم خورده است. طبعاً تمشيت امور جامعه شبكهاي مستلزم مدلهاي تازهاي از دموكراسي و مشاركت است. با وجود جهاني شدن، شبكههاي محلي و بومي اهميت يافته، زيرا معنا نسبت به كاركرد برجسته تر شده و هويت بيش از گذشته به ميان آمده است. در اين ميان اميد است كه هويت اگر بتواند خود را از چنگال بنيادگرايي برهاند قدرتي رهايي بخش داشته باشد و كنش اجتماعي، معني داري را در جهت تحول بدون گرفتاري در گرداب آرمانشهر سامان دهد. لذا ماهيت جهان جديد، عمدتاً فرهنگي است و فرهنگ وران در آن از نقش و كنش بيشتري برخوردارند. (كسلز، 1380)
3– فرضيههاي تحقيق
– موانع فني مانع استقرار شهر الكترونيك در ايران است.
– موانع اقتصادي استقرار شهر الكترونيك در ايران است.
– موانع فرهنگي سياسي استقرار شهر الكترونيك در ايران است.
– موانع آموزشي استقرار شهر الكترونيك در ايران است.
– موانع مديريتي استقرار شهر الكترونيك در ايران است.
4– روش تحقيق
روش پيمايشي از نوع توصيفي- اكتشافي زيرا كه محقق قصد دارد تا با گردآوري اطلاعات متنوع و گسترده از پديده شهر الكترونيك، موانع و راهكارهاي استقرار شهر الكترونيك را از ديد كارشناسان اين حوزه كشف نمايد.
5– تكنيك تحقيق؛ پرسشنامه است.
6– جامعه آماري؛ كليه كارشناسان حوزه ارتباطات و فناوري اطلاعات استان تهران در سال 86-1385 است.
7– برآورد حجم نمونه؛ با توجه به كيفي بودن متغير تحقيق و مشخص بودن حجم جامعه آماري از فرمول زير براي تعيين حجم نمونه استفاده شد:
با توجه به 438=N و 96/1= و واريانس صفت كيفي 25/0=Pq، حجم نمونه مورد نياز در نهايت 360 نفر تعيين شد كه براي جلوگيري از كوچك شدن جامعه آماري تعداد 380 پرسشنامه توزيع شد كه در پايان 360 پرسشنامه جمع آوري شد ومورد تجزيه و تحليل قرار گرفت.
8– روش نمونه گيري
بدليل در دسترس نبودن چارچوب نمونه گيري از روش نمونهگيري نااحتمالي هدفمند استفاده مي كنيم.
نمونه آماري تحقيق حاضر از كارشناسان سازمان هاي ذيل انتخاب شد:
1- شركت داده پردازي ايران 2- معاونت توسعه رسانه و فناوري اطلاعات صدا و سيما 3- هفته نامه عصر ارتباط 4- هفته نامه علم روز 5- دبيرخانه شوراي عالي اطلاع رساني 6- روزنامه جام جم (ضميمه كليك) 7- شركت گسترش فناوري اطلاعات 8- پژوهشگاه فرهنگ و ارتباطات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي 9- پژوهشگاه ارتباطات 10- اساتيد رشته علوم ارتباطات اجتماعي دانشگاه علامه طباطبايي 11- موسسه تحقيقات و آموزش مديريت دولتي 12- دانشجويان دوره دكتري ارتباطات، كامپيوتر، صنايع و برق دانشگاههاي علامه و علم و صنعت ايران.
9- رويه جمع آوري اطلاعات
براي جمع آوري دادههاي تحقيق حاضر از روشهاي اكتشافي گوناگوني استفاده شد. اين روشها را ميتوان در دو طبقه بندي كلي: روشهاي كتابخانهاي (ابزارهايي چون كتابها و مقالهها) و ديگري غير كتابخانهاي (ابزارهايي چون مصاحبه با خبرگان و توزيع و تحليل پرسشنامه) جاي داد.
10– سطح تجزيه و تحليل اطلاعات
با توجه به اين متغيرهاي اصلي تحقيق اجتماعي يا سازماني هستند و در پي بررسي ساختارهاي كلان اجتماعي هستند، لذا سطح تجزيه و تحليل اطلاعات كلان است.
11– تكنيكهاي اماري مورد استفاده براي توصيف و تحليل اطلاعات
در اين پژوهش از هر دو دسته تكنيكهاي آمار توصيفي و استنباطي بهره برداري شد مانند: 1)تهيه جداول توزيع فراوان براي توصيف دادهها 2) آزمون تي استيودنت با يك نمونه براي آزمون فرضيهها 3) آزمون تحليل واريانس فريدمن براي رتبه بندي متغيرهاي اصلي تحقيق
12– اعتبار و پايايي تحقيق
در تحقيق حاضر از معيار اعتبار صوري استفاده شد لذا پرسشنامه مقدماتي به 5 داور خبره در اين حوزه ارايه گرديد و تصحيح گرديده و پرسشنامه اي با 103 گويه تهيه شد. براي تعيين پايايي از 16 نفر از متخصصين حوزه ارتباطات و فناوري اطلاعات خواسته شد و سپس ضريب آلفاي كرونباخ توسط نرم افزار SPSS محاسبه شد.
گويههايي كه با هم ديگر همسازي داشتند باقي ماندند (با آلفاي حداقل 4/0) و گويههاي ناهمساز حذف شدند و به اين ترتيب پرسشنامه نهايي با 75 گويه بدست آمد. مقدار آلفاي مذكور 939/0 بدست آمد كه كاملاً مطلوب تلقي شد.
خلاصه تبيين يافتهها:
دسته اول فرضيه ها:
فرضيه ها:
- فرضيه: موانع فني مانع استقرار شهر الكترونيك است. با 1% خطا تاييد شده است.
- فرضيه: موانع اقتصادي مانع استقرار شهر الكترونيك است با 1% خطا تاييد شد.
- فرضيه: موانع آموزشي مانع استقرار شهر الكترونيك است با 1% خطا تاييد شد.
- فرضيه: موانع مديريتي مانع استقرار شهر الكترونيك است با 1% خطا تاييد شد .
- فرضيه: موانع فني ما نع استقرار شهر الكترونيك است با 1% خطا تاييد شد.
- فرضيه: موانع فرهنگي سياسي مانع استقرار شهر الكترونيك است، كه با 1% خطا تاييد شد.
- رتبه بندي موانع استقرار شهر الكترونيك در ايران با استفاده از آزمون تحليل واريانس فريدمن:
موانع | رتبه نهايي |
موانع مديريتي | 1 |
موانع آموزشي | 2 |
موانع اقتصادي | 3 |
موانع فني | 4 |
موانع فرهنگي سياسي | 5 |
رتبه بندي در سطح خطاي 1% (99% اطمينان) معنا دار است.
–
در اينجا مدلي براي استقرار شهر الكترونيك در ايران براساس يافتههاي تحقيق ارائه ميگردد:
مدل -شهر الکترونيک:موارد به ترتيب اهميت ذکر شده اند.
- موانع مديريتي:
- مشخص نبودن متوليان استقرار شهر الكترونيكي
- نبودن طرح يا برنامه مدون ملي
- ندادن اولويت و اهميت كافي به ICT در سياستگذاريهاي ملي
- فقدان قانون نقل و انتقالات الكترونيك پول
- فقدان قانون امضاي ديجيتال
- تداخل سياستگذاري، اجرا و نظارت
- نبودن قانون مدون درباره جرايم الكترونيكي
- فقدان قانون تضمين كننده جريان آزاد اطلاعات
- فقدان قانون نظام حقوق مالكيت معنوي
- ترس مديران سازمانهاي دولتي از دست دادن موقعيت فعلي
- موانع آموزشي :
- پايين بودن خدمات اطلاع رساني حرفهاي در خصوص نحوه عملكرد سازمان الكترونيك
- پايين بودن سطح ميانگين آموزش
- پايين بودن نسبت آموزش هاي الكترونيك
- اطلاع رساني نامناسب وسايل ارتباط جمعي درخصوص شهر الكترونيك
- پايين بودن نسبت متخصصان ICT در سازمان ها
- پايين بودن نسبت متخصصان فناوري اطلاعات به كل شاغلين
- كيفيت پايين دانش فني متخصصان فناوري اطلاعات
- موانع اقتصادي :
- عدم تشويق بخش خصوصي به سرمايه گذاري روي ICT
- پايين بودن درصد معاملات تجارت الكترونيك
- پايين بودن سرمايه گذاري سازمان ها روي آموزش ICT
- پايين بودن درصد استفاده از پرداخت الكترونيك
- پايين بودن سرمايه گذاري سازمانها روي تجهيزات ICT
- بالا بودن قيمت كامپيوتر
- پايين بودن درآمد سرانه مردم ايران
- فقدان رقابت در عرصه صنايع نرم افزاري
- ناتوانتي سازمان هاي الكترونيك در ارايه قيمت قابل رقابت
- بالا بودن هزينه اتصال به اينترنت
- بالا بودن هزينه تلفن ثابت
- زمان بر بودن بازده مالي شهر الكترونيك
- موانع فني:
- مطلوب نبودن پهناي باند
- ناتواني سازمانها در پشتيباني الكترونيك
- پايين بودن ميزان خدمات دولتي
- پايين بودن ميزان تعاملات شبكه اي بين دولت و سازمان ها
- پايين بودن درصد اتصال مدارس به اينترنت
- پايين بودن كارايي كارتهاي اعتباري
- پايين بودن ضريب نفوذ اينترنت
- عدم استقرار شهرداري الكترونيك
- پايين بودن درصد دسترسي دسترسي زنان خانه دار به اينترنت
- كافي نبودن مراكز ارايه دهنده خدمات اينترنت
- پايين بودن ميزان ايجاد اينترانت سازمان ها
- پايين بودن نسبت ميزابان هاي وب
- كافي نبودن رايانه هاي شخصي
- پايين بودن نسبت تلفن هاي ثابت
- پايين بودن نسبت تلفن هاي همراه
- موانع فرهنگي سياسي:
- فرهنگ سياسي ايران
- ترس مسئولان نظام از وابستگي كشور
|
مدل -راهنمايي: { }: رتبه هر يك از راهكارها، [ ]: رتبه هر يك از ابعاد راهكارها
نتيجه گيري تحقيق
مشكلات شهرهاي سنتي ايران نظير آلودگي هوا، ترافيك، انتظار در صفوف اماكن خدمت رساني عمومي، بيكاري و… سبب شدهاند كه شهروندان نياز به شهر الكترونيك را در صورت اطلاع رساني مناسب در خصوص آن را درك نمايند. ورود فن آوريهاي جديد نظير موبايل در سالهاي اخير و استقبال فراوان مردم از آن نشان دهنده نگرش مناسب عمومي به نوآوري است. شهرهاي الكترونيك بدليل امتياز نسبي بيشتر، سازگاري بيشتر، پيچيدگي كم، آزمايش پذيري بيشتر و مشاهده پذيري بيشتر از نرخ اقتباس زياد برخوردارند. در ذيل به نتايج تركيب يافتههاي مدل با چارچوب نظري تحقيق اشاره ميگردد:
در اين مدل نخستين عامل، مديريت است، يعني مشخص نمودن متوليان استقرار شهر الكترونيك، ارايه برنامه ملي مدون و تدوين قوانين مناسب براي زندگي در شهر الكترونيك، اين عامل بر پنج مرحله فرايند تصميم نوآوري اثر ميگذارد. دومين عامل، آموزش از طريق اطلاع رساني وسايل ارتباط جمعي در خصوص شهرهاي الكترونيك، آموزش الكترونيك و غيره ميباشد. در اين مرحله شهروندان با نوآوري (شهر الكترونيك) مواجه شده و نسبت به كاركرد آن شناخت بدست ميآورند. . آنچنان که نتايج اين تحقيق نشان مي دهند تحقق شهرداري هاي الکترونيکي گام بلندي در استقرار شهرهاي الکترونيکي است
سومين عامل، اقتصاد است كه در پي وارد كردن بخش خصوصي به عرصه سرمايه گذاري در شهر الكترونيك، و ارزان نمودن دسترسي به وب و… ميباشد. اين عامل نقش عمدهاي در مرحله اقناع (شكل گيري نگرش) و تصميم گيري (قبول يا رد) و استفاده از نوآوري و تثبيت دارد.
چهارمين عامل، عامل فني ميباشد كه در پي افزايش امكان دسترسي عادلانه شهروندان به اينترنت و فناوريهاي اطلاعات و ارتباطات و توانمند ساختن سازمانهاي الكترونيك است. اين عامل نيز نقش عمدهاي در مراحل اقناع، تصميم گيري، اجرا و تثبيت دارد.
پنجمين عامل، عامل فرهنگي سياسي است. شهر الكترونيك بومي نيازمند خودكفايي و استقلال در حوزه نرم افزار (توليد محتوا) و سخت افزار ميباشد تا در اثر ايجاد شهر الكترونيك وابستگي به ساير كشورها رخ ندهد.
در عين حال تحقق شهر الكترونيك نيازمند شفاف سازي و اطلاع رساني به شهروندان و ايجاد زمينه استفاده از نظرات شهروندان در مديريت شهر ميباشد. لازم به ذكر است تركيب رسانههاي جمعي و ارتباطات ميان فردي، موثرترين راه براي رساندن افكار جديد و متقاعد كردن مردم به استفاده كردن از نوآوريها ميباشد. كسلز معتقد است كه امروزه جامعه شبكهاي در حال جايگزين شدن با جامعه صنعتي ميباشد. اين جامعه، سرمايه داري را متكي به دانش و اطلاعات ساخته و آن را جهاني كرده است. در شهرهاي اطلاعاتي اگر چه آزادسازي و خصوصي سازي راهبرد توسعه گرايانه دولتها هستند اما تاثيرشان بر رشد اقتصادي به محتواي واقعي اين اقدامات و ارتباطشان با راهبردهاي دخالت مثبت مانند سياستهاي تكنولوژيك و آموزشي براي ارتقاي استعداد كشور از لحاظ عوامل توليد اطلاعات است. تنها در صورت رفع و يا حداقل تعديل موانع مديريتي، آموزشي، اقتصادي، فني و فرهنگي سياسي ميتوان مانع از قطبي شدن وحشتناك شهرهاي الكترونيك و به تبع آن برقراري نوعي عدالت و برابري در استفاده از مواهب فن آوري اطلاعات دست يافت. در صورتي كه شهروندان در خصوص فناوري اطلاعات آموزش مناسب ببينند و در عين حال موانع دسترسي به اين فناوري نيز از ميان برود، به دليل ماهيت تعاملي ارتباطات در جامعه شبكهاي، شهروندان كه ديگر مخاطب منفعل نيستند خواهند توانست به دليل متحول شدن مفاهيمي چون زمان و فاصله، كاهش اهميت نقاط جغرافيايي خاص، از فناوري اطلاعات براي متحول كردن زندگي خود، بهره ببرند. اقتصاد جامعه شبكهاي، اقتصادي اطلاعاتي است از آن رو كه بهره وري و توان رقابتي واحدها يا كارگزاران اين اقتصاد اساساً به ظرفيت توليد، پردازش و كاربرد موثر اطلاعات مبتني بر دانش بستگي دارد. در اين اقتصاد نوين، چنانچه دولتها بخواهند ثروت و قدرت ملتهايشان را افزايش دهند، ميبايد سياستهايشان را در جهت ارتقاي توان رقابت شركتها و سازمان ها تحت حاكميت خود در فضاي وب سوق دهند. به طور خلاصه شهرهاي اطلاعاتي موتور واقعي توسعه در عصر جديد هستند و حركت در جهت رفع موانع پيش روي شهرهاي سنتي جهت تبديل به شهرهاي الكترونيك امري ضروري جهت دست يابي به توسعه پايدار مي باشد.
نتايج حاصل از رتبه بندي عقايد کارشناسان فني و علوم علوم اجتماعي حوزه فناوري اطاعات و ارتباطات:
- در جامعه اطلاعاتي، اطلاعات بيش از انرژي يا نيروي عضلاني غير ماهر مهم است. (دانيل بل)
- در جامعه اطلاعاتي، كار حرفهاي بيشتر، نقش زياد براي روشنفكران و اهميت بالاتر معلومات و آگاهيها، چشم انداز مطلوبي را به وجود ميآورد. (دانيل بل)
- پيشرفت و توسعه فناوريهاي اطلاعات و ارتباطات موجب پديد آمدن جامعه نظارتي شده است. (آنتوني گيدنز)
- توسعه شبكهاي فناوري اطلاعات و ارتباطات در جهان، اهميت جريانهاي اطلاعاتي را براي سازماندهي اقتصادي و اجتماعي افزايش داده است. (مانوئل كسلز)
- جامعه اطلاعاتي، جامعهاي آزاد و كثرت گرا است. (جياني واتيمو، پست مدرنيست)
- شبكههاي اطلاعاتي، شهرهاي جديد را كه شهرهاي اطلاعاتي ناميده مي شوند، به وجود ميآورند. (مانوئل كسلز)
- اطلاعات و شبكههاي ارتباطي براي حفظ موقعيت امپراتوريهاي چند مليتي اقتصادي نقش حياتي دارند. (هربرت شيلر)
- جامعه اطلاعاتي حاصل تجديد ساختار سرمايه داري و نوآوري تكنولوژيك است. (مانوئل كسلز)
- توسعه شبكههاي IT در سراسر جهان اهميت نقاط جغرافيايي خاص را كاهش داده است. (مانوئل كسلز)
- در جامعه اطلاعاتي، اجتماع بيش از فرد در مركز توجه قرار دارد. (دانيل بل)
- با ظهور جامعه اطلاعاتي، كارگران شاغل در صنايع كاهش خواهند يافت و در عوض فرصتهاي شغلي جديد در خدمات بوجود ميآيد. (دانيل بل)
- ماهوارهها پايه فعاليتهاي نظارتي در عصر حاضر هستند. (آنتوني گيدنز)
- در جامعه اطلاعاتي، مديريت اطلاعات، كالا سازي اطلاعات و… فرايند رهبري دموكراتيك را به تحليل خواهد برد. (هابرماس)
- جهان كنوني به جهان نشانهها تبديل شده است (ژان بودريار، پست مدرنيست)
- نوآوريهاي اطلاعاتي و ارتباطي به منظور به دست آوردن سود صورت مي گيرند. (هربرت شيلر)
- انقلاب اطلاعاتي سبب شكاف ميان فقير و غني ميشود (هربرت شيلر)
- طبقه اجتماعي تعيين كننده است كه چه كسي، چه اطلاعاتي را به دست آورد و چه نوع اطلاعاتي را مي تواند به دست آورد. (هربرت شيلر)
- كار اصلي رسانههاي الكترونيك نشانه سازي است. (ژان بودريار، پست مدرنيست)
- جامعه اطلاعاتي، جامعهاي داراي نظام سرمايه داري شركتي است. (شيلر).
- جامعه خدماتي همان جامعه اطلاعاتي است. (دانيل بل)
- افزايش نظارت در جامعه اطلاعاتي سبب تهديد حقوق شهروندان خواهد شد. (آنتوني گيدنز)
- شهر اطلاعاتي يك شهر دوگانه است كه دو قطب متضاد ثروتمند حرفهاي و طبقه فقيران را در خود جاي داده است. (مانوئل كسلز)
با بررسي اين يافتهها ميتوان به توافق اكثر كارشناسان بر اينكه اطلاعات ستون فقرات جامعه اطلاعاتي است پي برد. ديدگاههاي واقع بينانه اي در رتبههاي 1و 3و 4و 6و 7و 8و 9و 11و 12 كه رتبههاي مناسبي هستند، ديده ميشوند، اما ديدگاههاي واقع بينانه ديگري در رتبههاي 16و 17و 19و 21و 22 و ديدگاههاي خوشبينانهاي رتبههايي چون 2و 5 را به خود اختصاص دادهاند. علت اين امر را ميتوان تعداد بيشتر كارشناسان فني در تحقيق حاضر دانست.آزمون تي بين دو گروه مستقل تفاوت معني داري در خصوص ديدگاههاي کارشناسان فني و غير فني نشان داده است ،کارشناسان فني به مزاياي فناوري هاي اطلاعات و ارتباطات بسيار خوشبين هستند در مقابل کارشناسان علوم اجتماعي در خصوص شکاف ديجيتالي ميان فقرا و ثروتمندان و تشکيل ثروتمند اطلاعاتي و فقير اطلاعاتي بسيار نگران هستند.
يافتههاي حاصل از رتبه بندي عقايد نشان دهنده بي توجهي به برخي از مقولات بسيار مهم جامعه اطلاعاتي نظير تهديد حقوق شهروندي، دو قطبي بودن شهرهاي اطلاعاتي، كالا سازي اطلاعات و شكاف ديجيتال است،درعين حال كه برخي عقايد خوشبينانه نظيرديدگاه آرمانگرا در خصوص جامعه اطلاعاتي كه اين جامعه را جامعهاي كاملاً مطلوب و سرشار از آزادي ميداند رتبههاي مناسبي دارند. علت اين مسئله را ميتوان تعداد بيشتر كارشناسان فني نسبت به كارشناسان علوم اجتماعي دانست، اميد است كه در سياستگذاريهاي IT كشور از ديدگاههاي متخصصان حوزه علوم ارتباطات و اجتماعي نيز بهره گرفته شود تا شاهد چنين مسايلي در سطح كلان نباشيم.
شهر الكترونيك مقولهاي سرشار از فرصت و تهديد است، تنها در سايه پژوهش است كه ميتوان از فرصت ها نهايت استفاده را برد و حتي تهديدها را به فرصت تبديل كرد. سه حوزه عمده پژوهشي در شهرهاي الكترونيك عبارتند از: زندگي روزمره، فرهنگ ونهادها و نظام هاي توليد.
در حوزه زندگي روزمره ميتوان مسائلي را چون 1- خانواده نو 2- ساخت هويت 3- فضاي اجتماعي جديد، شفافيت، حريم خصوصي و نظارت 4- بدن اطلاعاتي، اطلاعات پزشكي و زيستي 5- سرمايه اجتماعي در شهر الكترونيك، فرصت هاي شغلي، تعامل، طرد، تحرك و بسيج اجتماعي 6- روان شناسي نسل بعدي كاربران رايانه: توجه، عاطفه و تهييج مورد پژوهش قرار داد.
در حوزه نظام توليد ميتوان مسايلي نظير: 1- سازمان نو: مديريت دانش 2- زيست بوم هاي كارآفرين: شبكه هاي نوآوري و توليد 3- كار در جامعه معرفتي: كار همچون خانه،كيفيت و ماهيت 4- اقتصاد نو: پايداري محيطي، اخلاقي و اجتماعي 5- طراحي نوين: فن آوري انسان محور، عاطفي و هوشمند، را مورد پژوهش قرارداد. (ايلكاتومي، 1383) گسترش اين فناوري به مرور راه خود را با سازمانهاي بزرگ بازکرده و امروزه موج عظيمي را در جهان براي استفاده از ICT در سازمانهاي بزرگ دولتي و غير دولتي ازجمله شهرداري ها هستيم.
يافته هاي تحقيق حاضر نشان دهنده نقش بالاي هدايت و نظارت دولت در تحقق شهرهاي الكترونيك از طريق تعامل با بخش خصوصي و شهروندان است، در اقتصاد اطلاعاتي و جهاني، شهرهاي اطلاعاتي موتور اصلي توسعه هستند، اميد است كه تحقيق حاضر، اهميت و نقش سياستگذاري و ارايه يك برنامه ملي مدون براي تحقق شهرهاي الكترونيك در ايران را به مسئولين كشور و انديشمندان حوزه IT يادآوري نموده و عزم و اراده ملي را جهت تحقق شهرهاي الكترونيك برانگيزد. تا كشورمان ايران در جامعه اطلاعاتي جهاني جايگاه شايستهاي داشته باشد.
منابع
- استيونسن، 1384، «رسانههاي جديد و جامعه اطلاعاتي»، ترجمه دكتر پيروز ايزدي، فصلنامه رسانه، سال شانزدهم، شماره 2، تابستان 1384.
- ايلكاتومي، جامعه دانايي و پرسشهاي پژوهشي آينده، 1383، ترجمه اسماعيل يزدان پور، مركز پژوهشهاي ارتباطات.
- ايران نژادپاريزي، مهدي و گهر، ساسان، 1380، سازمان و مديريت، انتشارات موسسه عالي بانكداري ايران.
- بازگشا، غلامرضا، 1384، «محدوديتهاي بي شمار تجارت الكترونيك در ايران»، ماهنامه مديريت دانش سازماني، سال دوم، شماره پانزدهم.
- ببي، ارل، 1385، روشهاي تحقيق در علوم اجتماعي (جلد دوم)، ترجمه رضا فاضل، انتشارات سمت
- تافلر، آلوين، 1378، موج سوم، ترجمه شهيندخت خوارزمي، چاپ: آفتاب
- جلالي، علي اكبر، 1382، شهر الكترونيك، انتشارات دانشگاه علم و صنعت ايران.
- حسيني، سيد يعقوب، 1382، آمار ناپارامتريك، انتشارات دانشگاه علامه طباطبايي.
- خانيكي، هادي، 1384، «ارتباطات توسعه؛ كاوشي در تعاريف مساله بنياد» فصلنامه رسانه، سال شانزدهم،شماره 4.
- خرسند، هادي، 1384، قانون برنامه چهارم توسعه اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي جمهوري اسلامي ايران.
- دبيرخانه شوراي عالي اطلاع رساني، 1384، دولت الكترونيك، انتشارات گل واژه.
- دي اي، دواس 1381، پيمايش در تحقيقات اجتماعي، نشرني.
- سورين، ورنر و تانكارد، جميز، 1381، نظريه هاي ارتباطات، ترجمه عليرضا دهقان، انتشارات دانشگاه تهران.
- شاهپري، عليرضا، 1383، دولت الكترونيك، انتشارات مديريت.
- شمس، عبدالحميد، دولت الكترونيك، 1385، موسسه عالي آموزش و پژوهش مديريت و برنامهريزي.
- عاملي، سعيد رضا، 1384، «دو فضايي شدن شهر:شهر مجازي ضرورت بنيادي براي كلان شهرهاي ايران»، فصلنامة انجمن فرهنگ ارتباطات (بهار و تابستان)
- كازنو، ژان، 1377، جامعه شناسي وسايل ارتباط جمعي، ترجمه دكتر باقر ساروخاني، انتشارات اطلاعات.
- كسلز، مانوئل، 1380، عصر اطلاعات، ظهور جامعة شبكهاي، ترجمة احمد عليقليان، افشين خاكباز، انتشارات طرح نو.
- كيا، علي اصغر، 1381، ارتباطات جمعي و روابط بين الملل، انتشارات آن.
- كيا، علي اصغر، 1384، «جزوه تكنولوژي هاي نوين ارتباطات»، نيمسال اول سال تحصيلي 85-1384
- محسني، منوچهر، 1380، جامعه شناسي جامعه اطلاعاتي، انتشارات آگاه
- محسنيان راد، مهدي، 1380، ارتباط شناسي، انتشارات سروش
- معتمدنژاد، كاظم، 1379، وسايل ارتباط جمعي (جلد يكم)، انتشارات دانشگاه علامه طباطبايي
- معتمد نژاد كاظم، 1384، انديشههاي بنيادي جامعه اطلاعاتي، چاپ: پديده گوتنبرگ.
- معتمد نژاد رويا، 1384، «جزوه حقوق بين الملل ارتباطات»، نيمسال اول، سال تحصيلي 85-1384
- مقدسي، عليرضا، 1383، «موانع و راهكارهاي استقرار دولت الكترونيك»، مجله مديريت و توسعه، پائيز 83، شمارة 22.
- مك كوايل، 1382، درآمدي بر نظريه ارتباطات جمعي، ترجمه پرويز اجلالي، چاپ: سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي.
- مولانا، حميد، 1371، گذر از نوگرايي ارتباطات و دگرگوني جامعه، انتشارات مركزمطالعات و تحقيقات رسانهها.
- فکوهي،ناصر(1386)انسان شناسي شهري،نشر ني
- نقيب السادات، سيد رضا، 1384، «جزوه كاربرد كامپيوتر در ارتباطات»، نيمسال اول سال تحصيلي 85-1384
- وبستر، فرانك، 1383، نظريههاي جامعه اطلاعاتي، ترجمه اسماعيل قديمي، انتشارات قصيده سرا
- وبستر، فرانك و رابينز كوين، 1385، عصر فرهنگ فناورانه: از جامعه اطلاعاتي تا زندگي مجازي، انتشارات: توسعه.
- هرمز، مهرداد، 1380، مقدمهاي بر نظرات و مفاهيم ارتباطي جمعي، انتشارات موسسه پژوهشي فرهنگي فاران
- هنسون، جريس و نارولا اوما، 1384، تكنولوژيهاي جديد ارتباطي در كشورهاي در حال توسعه، ترجمه داوود حيدري، مركز مطالعات و تحقيقات رسانهها.
منابع لاتين:
Steven cohen; William Eimicke, the use of Internet in Government Service Delivery, Columbia university, February 2001.
The e-city: Singapore Internet Case Study, International Telecommunication Union, April 2001.
Rogers, Everett, Communication Technolog: New Media Society, Newyork, Free Press, 1986.
Teheranian, Majid, Communications Policy for National Development, Routledge & Kegan paul Ltd, 1977.
تارنماها
– بيانيه اصول و نقشه عمل اجلاس عالي سران جهان درباره جامعه اطلاعاتي
ژنو 2003، تونس 2005، WWW.IRANWSIS.ORG
- city of Boston: www. cityofBoston.gov
- city of Taipei:www.taipei.gov.tw