دانلود فایل word
قسمتی از فایل :
براي تغيير در حکومتها از شيوههاي مختلف استفاده ميشود.
کودتا، شورشهاي اجتماعي، اصلاحات، جنبشهاي اجتماعي، انقلابهاي اجتماعي، انقلابهاي رنگي، انقلابهاي مخملين، تهاجم و يا جنگ داخلي و…از شيوههاي تغيير حکومتها است.
امروزه جهان غرب و خاصه آمريكا، قدرت جديدي با عنوان «قدرت نرم» را پيشاني دو قدرت پيشين (قدرت سخت و قدرت اقتصادي) خود قرار داده است كه بهكارگيري اين قدرت با كمترين هزينه، اهداف استراتژيك و مهمي را تعقيب مينمايد.
در سالهاي اخير، قدرت نرم و مفاهيم همنشين و مرتبط آن مانند آسيب نرم، تهديد نرم، انقلاب نرم (رنگي)، جنگ نرم و براندازي نرم در گفتمان امنيت ملي كشورهاي مذكور جايگاه خاصي يافته و سرمايهگذاري كلاني بر روي آن انجام شده است. به عنوان نمونه وقوع انقلابهاي نرم (رنگي) در كشورهايي از قبيل گرجستان، اوكراين و قرقيزستان نشان از كاربرد قدرت نرم در راستاي براندازي نرم و سقوط حكومتهاي اين كشورها داشته است.
به گفته جورج سوروس،[1] كشورهاي زيادي در منطقه اروپاي شرقي، آفريقا و خاورميانه از جمله ايران (تا سال 2010) بهعنوان كشورهاي مخالف، هدف براندازي نرم آمريكا قرار دارند.
آمريكا (و متحدانش)، پس از ناكامي در رويكرد جنگ سخت براي مقابله با انقلاب اسلامي (كودتاي نوژه، جنگهاي قومي و منطقهاي كردستان، خوزستان، تركمن صحرا، بلوچستان، جنگ تحميلي 8 ساله و…) با رويكرد جنگ نرم وارد كارزار گرديد و با وجود هشدارهاي مقام معظم رهبري، دشمن موفق شد در غفلت فرهنگي ـ اجتماعي، اركان حمايتي نظام را مورد هدف قرار دهد و در يك دهه فعاليت، پايگاه معتنابهي در حوزه رسانهاي، دانشگاهي، دانشجويي، روشنفكري و عرصههاي توليد و توزيع انديشه (قدرت نرم) براي خويش فراهم سازد و اپوزيسيون سنتي را بهعنوان نماد جعلي مبارزه با جمهوري اسلامي ايران حفظ نمايد.
مقام معظم رهبري در يك راهبرد بلند مدت از مفاهيم تهاجم فرهنگي (1370) تا ناتوي فرهنگي (1385) و جنگ نرم (1388) به عنوان دغدغههاي اصلي كشور ياد ميكنند و اين نگرانيها در هياهوي ساختگي غرب عليه ايران، به فراموشي سپرده ميشود.
رهبر معظم انقلاب ماهيت جنگ نرم كنوني نظام سلطه عليه انقلاب و نظام اسلامي را اينگونه تشريح مينمايند: «يكي از مسئولان طراز اول رژيم صهيونيستي غاصب اسرائيل، در سال گذشته توصيهاي به آمريكاييها كرد.اين توصيه كاملاً در مطبوعات خارجي و اينترنت منعكس شد و امر پنهاني و مخفيانهاي نيست.توصيه وي به آمريكاييها اين بود كه بيهوده وقت خود را با عراق و كره شمالي و كشورهايي از اين قبيل تلف نكنيد. مسئله اصلي شما ايران است.اگر خاورميانه را ميخواهيد، وقتتان را مصروف عراق نكنيد، سراغ ايران برويد، كانون و سرچشمه آنجاست،
اما ايران مثل عراق و كره شمالي و افغانستان نيست كه بتوان با حمله نظامي آن را تسخير كرد. نظام و حكومت اسلامي به مردم متكي است، مردم آن را حفظ كردهاند. بايد كاري كنيد كه مردم آن را رها كنند. راهش اين است كه مردم را با ترويج فرهنگ و ادبيات غربي و فرهنگ و تربيت آمريكايي، به واگرايي نسبت به دين و فرهنگ و سنت و تاريخ شان سوق داد. وقتي مردم اين تعلقات را رها كردند، بعد از گذشت چند سال، بدون اينكه سرمايهاي صرف كنيد، با يك حمله و تحرك احياناً نظامي مختصر، ميتوانيد اين مانع بزرگ، يعني نظام اسلامي را از سر راه برداريد.»
بنابراين ضروري است تا با عنايت به موفقيت و جايگاه حساس و استراتژيك جمهوري اسلامي ايران، به نحو جدي و شايسته با اين جبهه جنگي برخورد نمود و سازوكار لازم اعم از حوزههاي نظري و كاربردي را فراهم ساخت.
قدرت سخت و براندازي سخت
بيشتر افراد با قدرت سخت و كاركردهاي آن آشنايي دارند.قدرت سخت يعني توانايي ايجاد زور و اجبار كه از اقتدار نظامي يك كشور ناشي ميگردد.كاربرد قدرت سخت كه در اينجا آن را جنگ سخت ميناميم با استراتژي تهديد، اجبار، فشار و بهكارگيري ادوات و ابزار نظامي، دولتهاي ضعيف را سركوب، منهدم و يا به تسليم واميدارند كه امروزه از آن بهعنوان براندازي سخت ياد ميگردد.
[1].جورج سوروس (مجاريالاصل) ميلياردر آمريكايي و صاحب بنياد و فروشگاههاي زنجيرهاي سوروس در جهان اموال خود را وقف تغيير و براندازي حكومتهاي مخالف آمريكا نموده است.از جمله روشهاي ايشان شامل پرداخت هزينه و تامين بودجه مورد نياز اپوزيسيون و گروهها و اعطاي بورس تحصيلي، تاسيس NGO و نشريات و رسانههاي واقعي و مجازي ميباشد.