نگاه فردوسی درباره جنگ نرم چیست؟
تفکر و تعقل در آثار حکیمان باعث فهم مصادیق بیشتری در عالم واقع می شود. «حکمت» قرآنی، موهبتی است الهی و غیر اکتسابی و لفظ «حکمت» در آیات قرآن در بیشتر موارد با کلمه «أتی» همراه است و در چند مورد دیگر هم به طور غیر صریح اشاره به همین مضمون یعنی ایتا و بخشیدن حکمت اشاره شده است. به طور مثال «یؤتی الحکمه من یشاء و من یؤت الحکمه فقد اوتی خیراً کثیراً و ما یذکر الاّ اولواالالباب» (بقره/ ۲۶۹) در بین عوام شاید حکمت و دیگر علوم تفاوتی با یکدیگر نکنند، اما هرکدام از این عناوین (فیلسوف، حکیم و…) بار مفهومی متفاوتی دارند که جایگاه انسان ها در عالم را معین می کنند. از این رو ما فردوسی را “حکیم” ابوالقاسم فردوسی می خوانیم و سخنان این شاعر را حکیمانه می دانیم و معتقدیم حکیم کار و حرف بیهوده انجام نمی دهد.
بعد از جست و جو در شاهنامه حکیم ابوالقاسم فردوسی به داستان هایی می رسیم که تناسب عجیبی با مفهوم جنگ نرم، که همان تسلط بر ذهن ها و قلب ها است، پیدا می کنیم. از آن جا که فردوسی هم در زمان خودش با نوعی جنگ نرم از سوی دشمنان مواجه بوده لذا برای جلوگیری از خودباختگی مردم روزگار خودش در مقابل تهدیدات فرهنگی دشمن تصمیم به سرودن شاهنامه می گیرد و به جامعه ایرانی با استفاده از شخصیت سازی رستم و دیگران روح امید، خودباوری و افتخار به داشته ها را در میان ایرانیان رواج می دهد تا با دشمن در این عرصه مقابله کند.
اما در بین اشعار و داستان های شاهنامه داستان ضحاک و مارهای روی دوش او تشابه زیادی به هدف جنگ نرم دارد و می توان به سادگی مفهوم تهدیدات نرم در دوره ی مدرن را از این داستان و تمثیل هایش برداشت کرد.
همان گونه که آمده، از بوسه ی دیو یا همان شیطان بر دو شانه ی ضحاک، دو مار می روید و آرامش را از وی می سلب می کند. تغذیه ی این مارها تنها مغز جوانان بوده است. لذا آشپزها به دستور ضحاک از مغز جوانان برای مارها خوراک آماده می کنند تا آن ها به سراغ ضحاک نروند.
دیو یا شیطان با این ترفند می خواست جهان را از مردمان به ویژه نیروی جوان خالی سازد. اگر بخواهیم نمادهای این داستان را رمزگشایی کنیم باید دو مار دوش ضحاک را نشان ابزار های جنگ نرم بدانیم و مغز جوانانی که به مارها داده می شود در حقیقت همان فکر جوانان است. عقل و فکر است که دستور به انجام عمل می دهد و انسان هر آنچه که انجام می دهد حاصل تفکر اوست. البته این نکته نیز لازم به ذکر است که ممکن است ما خیلی از مفاهیم خوب را داخل در تفکرات خودمان قرار دهیم اما در عمل کاملا متناقض عمل نماییم که اینجا دیگر عقل جای خود را به شهوات داده است و در این جا تناقض پیش می آید. این داستان به عنوان نماد و آیتی از مفهوم جنگ نرم است که فردوسی حکیم به این شکل این موضوع را در شاهنامه ی خود آورده است و یکی از توانایی های مهم هم همین تمثیل سازی برای فهماندن اصل و ماهیت موضوع به مخاطب است .
امروز همان طور که عمروعاص ها و معاویه های زمان داریم، همان طور هم ضحاک های زمان داریم هر دو گروه در همیشه ی تاریخ از دیو یا شیطان اطاعت می کردند و در جنگ نرم قلب و ذهن نسل جوان را هدف قرار داده اند.
ودر آخر هم به نکته در باب آیت مداری بپردازیم که اگر معنای آیت «علامت حبس شده در پدیده است»، آیت مداری نگرشی تازه به پیرامون است. مشاهده شد که یک نمونه از این آیات را کشف و علامت حبس شده در آن را رفع کردیم و موضوع ضحاک مار به دوش را از جهت دیگر نگاه کردیم .
منبع : http://narmak81.blog.ir