اقتصاد مقاومتی به عنوان یک دکترین در سطح اجرایی و یک نظریه علمی یک معارض ذاتی دارد که تفکر اقتصاد لیبرالی است و پایه این افتصاد لیبرالی مکتب پولی است و این سازو کارهایی که در آن پول بدون پشتوانه چاپ می شود که رهبری به اقتصاد ربوی تعبیر می کنند غرب را به زوال خواهد کشاند.
به گزارش گروه اقتصادی پایگاه 598، پس از ابلاغ سیاست های اقتصاد مقاومتی توسط رهبر معظم انقلاب و همچین بیانات اخیر رهبری در جمع مسئولان اقتصادی تحلیل های متفاوتی در شیوه اجرای کردن راهکارهای اقتصاد مقاومتی مطرح شده است.
در همین خصوص دکتر حسن عباسی با حضور در برنامه گفتگوی 21 رادیو معارف تحلیل خواندنی را پیرامون تهدید های اقتصادی دشمن و مفهوم تهدید در مقابل تهدید در حوزه اقتصادی بیان داشتند که متن کامل سخنان ایشان که توسط پایگاه 598 تنظیم گردیده است در ادامه می آید:
بيانات اخیر مقام معظم رهبري يك سر فصل مهم و جدیدی را در تفکر استرات‍‍ژيك در حوزه اقتصاد در كشور را نهادينه كردند كه مي توان از آن به عنوان بخش قابل توجهي از دكترين اقتصادي رهبر معظم انقلاب نام ببريم.
تفكر حاكم بر دانشگاههاي ما مثل خيلي از دانشگاههاي ديگر جهان تفكر اقتصاد لیبرالی و ايدئولو‍ژي اقتصادي ليبرالي شالوده اصلي نظام علمي دانشگاههاي ما است تلاش سه گذشته رهبر معظم انقلاب در طرح نظريه ي اقتصاد مقاومتي كه متاسفانه در دوره اي خلط شد توسط بعضي كارشناسان آگاهانه و ناآگاهانه تحت عنوان اقتصاد رياضتي كه ايشان متعرض به اين قضيه شدند و فرمودند كه منظور من اقتصاد رياضتي نيست مقاوم سازي اقتصاد است.
نظریه اقتصاد مقاومتی از سوی رهبران بعضي كشورها مثل اندونزي و ديگر كشورها مورد استقبال واقع شد همانطور كه عنايت داريد مسئله مهم دكترين اقتصاد مقاومتي و مقاوم سازي اقتصاد با بن مايه و شالوده اقتصاد ليبرالي و قلب آن كه مي شود مبحث دست نامرئی بازار آقاي اسميت كه طبيعتا يك تقابل جدي و نسبي دارد كه اين نكته مهمی است.
تهديد اصلي كه از سال هاي اول انقلاب متوجه جمهوري اسلامي بوده تا به امروز استمرار داشته و همانطوري كه مي دانيد هم در شعب ابي طالب اين اتفاق افتاد كه كفار و مشركين و منافقين دست به تحريم زدند و هم اين قضايا در صحراي كربلا رخ داد و در طول تاریخ هميشه جبهه باطل از محاصره و تحريم و اين سازو كارها استفاده كرده است.
در مورد انقلاب اسلامي هم در همان سال 59 كه حصر اقتصادي شروع شد سازو كار تحريم و سازو كار دقيقتر محاصره جدي شد و تا به امروز در طول 33 سال گذشته ادامه داشته و در طول سه چهار سال اخير تبديل به جنگ اقتصادي شده است.
مسئله ي تهديد روبروي كلمه ي آسيب است يعني پديده اي به نام يك جامعه يك كشور يا حتي يك انسان آسيب هايي را درون خودش دارد و تهديداتي در بيرون، هميشه تهديد را در يك كف ترازو و آسيب‌ها و آسيب پذيري را بايد در يك كفه ديگر ترازو گذاشت. اگر شاهين این ترازوي آسيب و تهديد متوازن شد اينجا مي گوييم امنيت به وجود آمده است.
پس در منظره اصلي امنيت تهديد از بيرون است و آسيب پذيري از درون است پس هميشه اگر آسيب پذيري وجود داشت تهديد كار آمد است اينجا آسيب پذيري ما اين است كه ما به بعضي از كالاها و به بعضي از خدمات و تكنولوژيها نياز داريم كه دشمن مي آيد اينها را منع مي كند و تهديد را به گونه اي رقم مي زند كه از كانال اين آسيب پذيريها امنيت ما را مخدوش كند.
متقابلاً ما به بازارهاي جهاني براي فروش و معاملات و تعلاملات مان نياز داريم كالاي خود را بفروشيم متقابلا منع مي كنند كسي اين اجازه را نداشته باشد كه اين خريد را صورت دهد پس در واقع بن مایه تهدید در حوزه اقتصاد مقاومتی ناظر به تامین نیازهای درونی ما و ناظر بر بازارهای هدفی است که کالای ایرانی در آنجا ب فروش می رسد که مشخصاً خام فروشی نفت را می توان نام ببریم و در همین راستا فشار به کشورهای دنیا آورده می شود که نفت ایران را نخرند و بعد به صادرات غیر نفتی نیز معطوف می شود و تهدید به مفهوم تجارت بین المللی ما بر می گردد.
در قانون سال 1373 آمریکا و بعد قانون آقای داماتو که به تصویب رسید هر فردی که در حوزه صنایع ایران سرمایه گذاری بالای 20میلیون دلار می کرد مشمول جریمه می شد و این امر تا جایی پیش رفت که در دوره اخیر در تحریم هایی که به شورای امنیت بردند مسئله تحریم های فلج کننده را مطرح کردند که ناظر به آسیب های ما بود یعنی همان طور که قبلا در سخنرانی های قبلی رهبر معظم انقلاب بود این تحریم های فلج کننده ناظر بر کیفیت کار آنها نبود و ناظر بر ضعف های اقتصادی ما بود.
درون زایی که رهبری می فرمایند ناظر بر این است که ما بتوانیم این آسیب ها را بپوشانیم یعنی اگر در بحث انرژی هسته ای و صنایع موشکی و فضایی و سلول های بنیادی بتوانیم از صفر رشد داشته باشیم و به اینجا برسیم چطور ممکن است نتوانیم در مباحثی چون دارو نیازهایمان را بر طرف کنیم.
چطور ممکن است که ما صنایع فضایی داریم و می توانیم در موشک ها و موتور موشک هایی تهیه کنیم که ماهواره در فضا بگذاریم با وجود جوانانی که رشادت کردند و بعد از این که شهید شدند ما آنها را شناختیم مثل شهیدان تهرانی مقدم، شهریاری و احمدی روشن در صنعت هسته ای ولی ما نمی توانیم قطعات فلان خودرو را تامین کنیم که کشور سازنده بخواهد ما را تحریم قطعات خودرو کند.
آمریکا دو حزب اصلی دارد که جمهوری خواه ها و دموکرات ها، آمریکایی ها یک جریان فکری دارند که هر دو حزب را می پوشاند که به آن مرکز سیاست دو حزبی آمریکا می گویند. این مرکز گزارشی را در اواخر دولت جرج بوش پر و ابتدای دولت اوباما تنظیم کرد که در این گزارش دایم پارادایم که کلمه دایم مخفف چهار کلمه دیپلماتیک، اطلاعاتی، نظامی و اقتصادی است چارچوب نظری و استراتژی ایالات متحده مبنی بر فشار چهار وجهی دیپلماتیک، اطلاعاتی، نظامی و اقتصادی به ایران وارد شود.
در همان زمان( سال 87) ایران تصمیم گرفته بود که معاملات اقتصادی خود را با بعضی از کشورها با ارز همان کشور انجام دهد. همان طور که می دانید گول آمریکا بدون پشتوانه است و دلاری که آمریکا چاپ می کند بدون پشتوانه طلا می باشد و مبنایی که آمریکا در اقتصاد جهانی ایجاد کرده است این است که تمام قدرت ملی اش به دلار می باشد.
وقتی که ایران مبنای ارزی اش را تغییر داد آمریکا به کشورهای طرف معامله ایران فشار وارد کرد و در این استراتژی که تهیه کردند نظریه دور برگردان را به تمام کشورهای اعلام کردند. نظریه دور برگردان به این معنا که اگر ایران نفتش را به ارز کشور خریدار فروخت ارز اون کشور باید در بازار همان کشور به دلار تبدیل شود و اجازه داشته باشند با مبنای دلار از ایران کالا بخرند و یا بفروشند یعنی هزینه اون دولت ها علیه ایران را بالا ببرند و این تهدید جدی بر اقتصاد ما شد. این اتفاق که افتاد نشان داد که پاشنه آشیل آمریکا در این قضیه چقدر است و آمریکایی ها احساس خطر کردند.
فرضی که رهبر انقلاب دو سال پیش مطرح نمود که تهدید در مقابل تهدید، ما اگر بخواهیم اقتصاد مقاومتی را مد نظر داشته باشیم در استراتژی که از سال 86 شروع کردیم در مبادله با ارزی به غیر از دلار و قراردادی که در دو سه هفته گذشته دولت با روسها بستند برای مبادله با ریال و روبل، می توانیم نمونه تهدید در مقابل تهدید را را ببینیم.
هفته گذشته نیز پوتین در مسئله اکراین اعلام کرد که اگر آمریکا تهدید هایش را عملی کند در روسیه در بخش اقتصادی پایه پولی را به غیر از دلار انتخاب می کنیم .
اقتصاد مقاومتی به عنوان یک دکترین در سطح اجرایی و یک نظریه علمی یک معارض ذاتی دارد که تفکر اقتصاد لیبرالی است و پایه این افتصاد لیبرالی مکتب پولی است و این سازو کارهایی که در آن پول بدون پشتوانه چاپ می شود که رهبری به اقتصاد ربوی تعبیر می کنند غرب را به زوال خواهد کشاند.
ما اگر بخواهیم اقتصاد مقاومتی به نتیجه برسد باید از ارکان و اساس اقتصاد ربوی دورش کنیم و در حوزه اجرایی باید آسیب پذیری را کم کنیم و تولید را کیفی تر کنیم و وابستگی به کالاهای خارجی را کمتر کنیم حتما تهدیدات کمتر کارگر خواهد بود.
نظر به فرمایش رهبری مبنی بر مفهوم تهدید در برابر تهدید اگر هر تهدید اقتصادی که صورت می گیرد مثل تهدید های نظامی که فرماندهان نظامی پاسخ می دهند جامعه ما آمادگی داشته باشد که مفهوم تهدید در برابر تهدید را در مواجهه با دشمن عملیاتی کند و قطعا این حرکت مبارک اقتصاد مقاومتی که شروع شده است در این وضعیت نا مناسب اقتصاد جهانی قطعا ما می توانیم به سلامت از این برهه عبور کنیم.
