موانع و راهكارهاي استقرار شهر الكترونيكي در ايران از ديدگاه كارشناسان حوزة ارتباطات و فن‌آوري اطلاعات

موانع و راهكارهاي استقرار شهر الكترونيكي در ايران از ديدگاه كارشناسان حوزة ارتباطات و فن‌آوري اطلاعات

 دكتر علي اصغر كيا*

(مدیر گروه ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی)

 

 *:aliasgharkia@yahoo.com

The barriers and strategies of Electronic City establishment in Iran

 

By:

Dr.Ali Asghar kia

Assistant Professor of communications, Allameh Tabatabai University

 

 

ABSTRACT

 

 THIS article surveys the barriers and strategies of establishing e-cities in iran .the literate around which the research topic is briefly reviwed is divided in two classification,the first incompasses the electronic government,electronic life,electronic organization,electronic infrastructure and second includes the technical,managerial,economical,cultural-political and educational obstacles.furthermore this research is bounded on nine theories.

The discovery-survey research method is applied in this research and the needed data is gathered through library,interviewe and questionnaire.the questionnaire under the title the barriers and strategies of establishing e-cities in iran distributed among the stastistical population.which included the experts and specialist of this field.

The result data of completed questioned analyzed by statistical techniques:t-test and friedman analysis of variance,by spss.

The theories was examined by classifying the obstacle different dimension of obstacles identified.the suggestion for conqueringthe obstacles makes the final section of the research.

Meanwhile testing assumptions,we have ranked barriers of research in style ranking variables in two categories independent variables,and in the end whole variables have ranked.

Foundings of research are:

In first category of variables,ranking on basis importance is below:

1.e-governance 2.e-organization 3.e-life 4.e-infrastructure

In second category,ranking is below:

1.management barrieres 2.educational barrieres 3.economical barrieres 4.technical barrieres 5.political-culture barrieres

 

The key words: strategies, obstacles, electronic city, establishment, experts communications field, IT

 چکیده:

پژوهش حاضر به بررسي موانع و راهكارهاي استقرار شهر الكترونيك در ايران مي‌پردازد و براي اين منظور براساس مباني نظري تحقيق دو دسته متغير مستقل شامل دسته اول: دولت الكترونيك، زندگي الكترونيك، سازمان الكترونيك، زير ساختار الكترونيك و دسته دوم: موانع فني، موانع مديريتي، موانع اقتصادي، موانع فرهنگي سياسي، موانع آموزشي طراحي گرديده، ضمناً نه فرضيه نيز طراحي شده است. در اين مقاله بعد از معرفي مبناي نظري تحقيق با بهره‌گيري از روش تحقيق پيمايشي اكتشافي و با اجراي ميداني، داده‌ها از دو طريق كتابخانه‌اي و غير كتابخانه‌اي گردآوري شده است. به دنبال آن پرسشنامه‌اي با عنوان پرسشنامه موانع استوار شهر الكترونيك در ايران بين جامعه آماري تحقيق كه در برگيرنده خبرگان و متخصصان صاحبنظر و آشنا با موضوع شهر الكترونيك توزيع شده و پرسشنامه‌هاي تكميل شده با بهره گيري از فنون آماري تي استيودنت و فريدمن و با استفاده از نرم افزار SPSS مورد تجزيه و تحليل قرار گرفته‌اند و ضمن آزمون فرضيات فوق،‌نتيجه گيري در قالب رتبه بندي موانع اصلي، ابعاد هر گروه از موانع به عمل آمده است. در انتها پيشنهادهايي براي غلبه بر موانع مذكور مطرح شده است.

 واژگان كليدي: راهكار، موانع، شهر الكترونيك، استقرار شهر الكترونيك، ايران ،کارشناسان ،حوزه ارتباطات ،فن آوری اطلاعات


مقدمه

شهر الكترونيك حاصل توسعه فناوري‌هاي اطلاعاتي و ارتباطي و در واقع موج سوم است. اجلاس جهاني سران درباره جامعه اطلاعاتي كه تاكنون دوبار (ژنو 2003 و تونس 2005) به منظور تحقق جامعه اطلاعاتي جهاني برگزار شده است. شهرهاي الكترونيكي را كه بخشي از جامعه اطلاعاتي را مي‌سازند، شامل شده است.

شهرهاي الكترونيكي نرم افزار و سخت افزار مورد نياز را براي دسترس شهروندان در تمامي اوقات شبانه روز به پايگاه‌هاي داده خدمات دولتي وبخش خصوصي بر روي اينترنت فراهم مي‌آورند. ايجاد شهر الكترونيك تاثيرات بسيار سودمندي را در زمينه‌هاي اقتصادي، اجتماعي، فرهنگي و سياسي براي اداره شهر و شهروندان به دنبال خواهد داشت.

1– بيان مساله و ضرورت تحقيق

در دهه‌هاي اخير تحول عميقي در سازماندهي نيروي كار، مبناي اقتصادي، قواعد سياسي و حتي ماهيت خاص جوامع كشورهاي صنعتي پديد آمده است. اطلاعات در اين جوامع به عنصر حياتي تبديل شده است. اين اتكاء روز افزون بر فعاليت‌هايي كه مستقيماً با توليد، توزيع و كاربرد اطلاعات مرتبط است سبب گرديده است كه بسياري از كشورهاي صنعتي جهان را جامعه اطلاعاتي بخوانند. گذر از جوامع سنتي وصنعتي قديم به جوامع اطلاعاتي مستلزم تغييرات بنيادي چشمگيري در ساختار جوامع است. در جامعه اطلاعاتي شهرها با توجه عمق وظايف و پيچيدگي‌هاي روابط اقتصادي، فرهنگي، اجتماعي و سياسي عصر تعاملي حاضر در جامعه اطلاعاتي از اهميتي دوچندان برخوردارند.

در شهرهاي سنتي بخش عمده‌اي از وقت شهروندان صرف انجام فعاليت‌هاي تكراري و غير مفيد مي‌شود. انتظار در صف‌ها، پيمودن مسافت‌هاي طولاني براي خريد كالا و دريافت خدمات، معطل شدن در ترافيك‌هاي سنگين تنهابخشي از اتلاف وقت در شهرهاي سنتي است. در يك شهر الكترونيك تمام فعاليتهاي فوق الذكر از طريق يك وب سايت انجام مي گيرد. از طريق اين وب سايت مي‌توان به تمام نقاط شهر دسترسي داشت و در كمتر از چند دقيقه به هر گونه اطلاعاتي دسترسي پيدا كرد و به آسانترين روش ممكن كارهاي روزمره اداري و بانكي و سايركارها را انجام داد.

مزاياي شهر الكترونيك عبارتند از:

  1. فراهم آوردن خدمات اينترنت با كيفيت و سرعت بالا براي شهروندان 2.فراهم آوردن محيط آموزشي مادام العمر 3.بهبود كيفيت زندگي مردم 4.ارائه خدمات يك مرحله‌ای به مردم 5.ايجاد فرصت هاي تجاري بيشتر توسط تجارت الكترونيك 6.ارتباط بهتر سازمان‌ها و ارگان‌هاي مختلف شهري 7.دسترسي 24 ساعته به خدمات شهري 8.افزايش مشاركت مردم در اداره شهر 9.كاهش ترافيك شهر 10.كاهش آلودگي هوا 11.صرفه جويي در وقت و انرژي12.كاهش فساد اداري 13. افزايش نظم 14.افزايش سطح آگاهي شهروندان 15.مديريت و نظارت يكپارچه شهر

كوتاه سخن آن كه شهر الكترونيك به واسطه خدمات بالقوه‌اي كه به شهروندان ارائه مي‌كند حائز اهميت است. نكته حائز اهميت، سرعت بالاي ارائه خدمات، كيفيت مطلوب، هزينه نازل صرف شده در شهر الكترونيك است. ايجاد و توسعه شهرهاي الكترونيك بسياري از مشكلات كلان شهرهاي ما را به صورت ريشه‌اي مرتفع خواهد نمود.

بيان اهداف تحقیق

ا هداف كلي

1- شناسايي موانع استقرار شهرهاي الكترونيكي در ايران و ارائه راهكار جهت استقرار شهرهاي الكترونيكي در ايران.

2- شناخت ديدگاه كارشناسان در خصوص تئوري‌هاي جامعه اطلاعاتي

اهداف جزئي يك متغيري

  • شناخت رتبه بندي شاخص ارزيابي زندگي الكترونيك
  • شناخت رتبه بندي شاخص ارزيابي زيرساخت الكترونيك
  • شناخت رتبه بندي شاخص ارزيابي سازمان الكترونيك
  • شناخت رتبه بندي شاخص ارزيابي دولت الكترونيك
  • شناخت رتبه بندي شاخص موانع اقتصادي
  • شناخت رتبه بندي موانع فرهنگي سياسي
  • شناخت رتبه بندي موانع فني
  • شناخت رتبه بندي موانع مديريتي
  • شناخت رتبه بندي موانع آموزشي
  • شناخت راهكار براي شاخص زندگي الكترونيك
  • شناخت راهكار براي شاخص زيرساخت الكترونيك
  • شناخت راهكار براي شاخص سازمان الكترونيك
  • شناخت راهكار براي شاخص دولت الكترونيك
  • شناخت راهكار جهت رفع موانع اقتصادي
  • شناخت راهكار جهت رفع موانع فرهنگي سياسي
  • شناخت راهكار جهت رفع موانع فني
  • شناخت راهكار جهت رفع موانع مديريتي
  • شناخت راهكار جهت رفع موانع آموزشي

2– مروري كوتاه بر ادبيات تحقيق

تاريخچه بحث: شهر الكترونيك در دنيا و ايران

الف- تاريخچه شهرهاي الكترونيك جهان

اينترنت به عنوان نقطه عطف گذر از جامعه صنعتي كه شهر نشيني در آن رواج داشت به جامعه اطلاعاتي كه زمينه‌هاي ظهور آن در قالب موضوعاتي مانند شهر الكترونيك نمايان شده، مي‌باشد. حضور اينترنت از اوايل دهه 1960 ميلادي در وزارت دفاع آمريكا شروع و در سال 1969 با همكاري دانشگاه كاليفرنيا توسعه يافت.

در سال 1983 عملاً كار غير نظامي اينترنت با سرويس پست الكترونيكي آغاز شد و به سرعت توانايي آن در ارسال داده‌ها با سرعت بيشتر فراهم شد. در اواسط سال 1990 در سراسر جهان 46 هزار شبكه اطلاعاتي، شامل 2/3 ميليون دستگاه رايانه و 25 ميليون كاربر از طريق اينترنت امكان تبادل اطلاعات يافتند. مقايسه ارقام فوق با نيازهاي يك شهر الكترونيكي نشان مي‌دهد كه تا اين زمان عملاً امكانات فناوري براي ايجاد شهر الكترونيك وجود نداشته است اما آخرين آمار فصلنامه پيام يونسكو در اكتبر ماه 2003 آخرين آمار كاربران اينترنت را 600 ميليون نفر در جهان نشان مي‌دهد. اين آمارها به همراه برنامه‌هاي وسيعي كه در توسعه فناوري اطلاعات در جهان در دست انجام است دورنماي توسعه شهرهاي الكترونيكي را به صورت تجربي نشان مي‌دهد. اولين اقدام كلان و اساسي جهت ايجاد دولت الكترونيك درجهان، به برنامه توسعه فناوري اطلاعات سنگاپور در سال 1992 معطوف مي‌گردد. پس از آن در سال 1993 ميلادي، پروژه توسعه زير ساختار ملي آمريكا جهت گسترش زير ساختار فناوري اطلاعات و ارتباطات، تدوين وراه اندازي شد. كشور كره جنوبي نيز در اين سال، طرح توسعه زير ساختار ملي فناوري ارتباطات و اطلاعات خود را ارائه و آماده اجرا كرد. كشورهايي مانند ژاپن، تايوان و انگلستان نيز در طي سال‌هاي 1993 و 1996، برنامه‌هاي كلاني را در اين زمينه دنبال نموده‌اند. تاريخ دقيقي از زمان ايجاد شهرهاي الكترونيك در دسترس نيست. اما مي‌توان اذعان داشت كه طرح ايجاد اين شهرها به زمان ايجاد و توسعه دولت الكترونيك در جهان مرتبط مي‌باشد. بدين ترتيب مي‌توان گفت كه بيش از يك دهه از ايجاد اولين شهرهاي الكترونيك جهان نمي‌گذرد و در اين فاصله شهرهاي الكترونيك بزرگي چون برلين، بوستن، تورنتو و شهر اينترنتي دبي هر يك با رويكردهاي متفاوت ايجاد شدند.

ب-شهر الكترونيك در ايران

موضوع شهر الكترونيك در ايران به پيشنهاد دكتر علي اكبر جلالي (استاد دانشگاه علم و صنعت) و پذيرش آن توسط سازمان منطقه آزاد كيش بر مي‌گردد. طبق تفاهم نامه‌اي بين دانشگاه علم و صنعت ايران و سازمان منطقه آزاد كيش قرار بود جزيره كيش به اولين شهر الكترونيكي ايران تبديل شود. پس از طرح موضوع، همايش جهاني شهرهاي الكترونيكي و اينترنتي در جزيره كيش برگزار شد تا ابعاد مختلف موضوع شهر الكترونيك كيش مورد نقد و بررسي قرار گيرد. در اين همايش پيشنهاد ايجاد شهر الكترونيك در جزيره كيش مورد استقبال متخصصان داخلي و خارجي قرار گرفت. از آن زمان فعاليتهاي پراكنده‌اي جهت اجرايي شدن اين طرح صورت گرفت و در آخرين تصميمات مسئولين قرار شد جزيره كيش به مركز فناوري اطلاعات كشور تبديل شود. همچنين در سال 1381 موضوع شهر الكترونيك مشهد با محوريت شهردار مشهد مطرح شد. پروژه سند راهبردي شهر الكترونيك مشهد به عهده دانشگاه علم و صنعت ايران قرار گرفت و پژوهشكده الكترونيك مجري اين سند بوده است. اين سند در مهلت مقرر تهيه و تحويل شهرداري مشهد شد و فضاي فرهنگي لازم براي اجراي شهر الكترونيك مشهد آماده شده است.

پيشنيه موضوع تحقیق در جهان

تاريخ دقيقي از زمان ايجاد شهرهاي الكترونيكي در دسترس نيست. اما مي‌توان دهه 90 ميلادي را سرآغاز رويكرد الكترونيكي شدن برخي كلان شهرها دانست. در سال 2002 ميلادي همايشي جهاني در خصوص شهرهاي الكترونيكي در تايپه برگزار گرديد در اين همايش مدلي كه از چهاربخش تشكيل شده بود ارايه گرديد: 1- زندگي الكترونيك 2- سازمان الكترونيك 3- دولت الكترونيك 4- زيرساختار الكترونيك، اين مدل تصويري كلي از آنچه كه در يك شهر الكترونيك رخ مي‌دهد را ترسيم مي نمايد. در زير به دو پروژه عمده استقرار شهر الكترونيك در شهرهاي تورنتو و چين تايپه اشاره شده است.

 

شهر الكترونيك تورنتو

ازنظر محققين و مجريان شهر الكترونيك تورنتو برپايي اين شهر كه از اواسط دهه 90 ميلادي آغاز شده و از نخستين شهرهاي الكترونيك جهان مي‌باشد شامل سه مرحله فوق بوده است: 1- طراحي 2- پياده سازي 3- تثبيت، براساس ديدگاه مزبور اولين مرحله از ايجاد شهر الكترونيك، طراحي ابعاد و مشخص نمودن اجزا و قسمت‌هاي ضروري است كه قابليت اجرايي داشته باشند. طي اين پروسه، نقاط قوت وضعف شهر و يا به تعبيري فرصت‌ها و تهديدهاي رودر روي شهر در فرايند عملياتي مشخص مي‌شود. سپس فرصت‌ها وتهديدهاي فوق مورد بررسي و تجزيه وتحليل قرار گرفته و براساس آن معيارهاي لازم و اوليه براي پياده سازي شهر الكترونيك ارائه مي‌شود. برخي از اهدافي كه در اين مرحله مي توانند مورد توجه قرار گيرند عبارتند از:

  • دسترسي افراد شهر به خدمات شهري در هر زمان و هر مكان
  • استفاده هر چه بيشتر از منابع مختلف شهري
  • انتخاب بهترين طرح ممكن براي شهر
  • هدفمند كردن فعاليت‌هاي مرتبط با ايجاد شهر

در مرحله دوم زير ساختار لازم براي پياده سازي شهر الكترونيك طراحي شده، فراهم گردد و از گروه‌هاي كاري متخصص در زمينه‌هاي مختلف براي عملي نمودن طرح ارائه شده در مرحله اول استفاده گرديد. هدفهايي را كه مي‌توان در اين مرحله دنبال كرد عبارتند از: 1- ايجاد زيرساختار سخت افزاري لازم براي پياده كردن طرح 2- تهيه ضوابط و قوانين مرتبط با امنيت و مالكيت به عنوان بخشي از طرح 2- هماهنگ كردن بخش‌هاي مختلف شهري. 3- كمينه كردن فعاليت‌هاي تكراري انجام گرفته در شهر 4- كمينه كردن زمان انجام فعاليت‌ها در شهر 5- كمينه كردن كارهاي اداري و دفتري با استفاده از سيستم‌هاي مكانيزه و بهبود روش‌ها 6- يكپارچه سازي فعاليت‌هاي تجاري شهر 7- درگير كردن واحدهاي مختلف تجاري در پياده سازي طرح به منظور افزايش كارايي و راندمان 8- بهينه سازي منابع موجود شهري آخرين مرحله در ايجاد اين شهر الكترونيك، برقراري و تثبيت آن بوده است . هدف نهايي از اين مرحله ارايه يك محيط كاملاً تكامل يافته (با توجه به مقتضيات و امكانات موجود) براي فناوري ومديريت اطلاعات در سطح شهر است. اجراي اين مرحله از نظر عملي نقطه پاياني ندارد و در هر زمان با پيشرفت در فناوري و مديريت اطلاعات و همچنين بالا رفتن سطح نياز شهروندان، اين مرحله به مراحل تكاملي نزديكتر مي‌شود. برخي از اهدافي را كه مي‌توان در اين ارتباط دنبال كرد عبارتند از:

  1. تكامل دائمي و بهبود مستمر فناوري و مديريت اطلاعات
  2. همگام نمودن فناوري‌هاي موجود با نيازمندي‌ها وسطح توقع شهروندان
  3. دستيابي به اهداف استراتژيك وديدگاه‌هاي آرماني پيش بيني شده
  4. برطرف نمودن نيازمندي هاي تجاري مختلف بطور همزمان در شهر ) جلالی1382، ص79-78)

شهر الكترونيك تايپه

از سال 2000 ميلادي بنيانگذاران و مسئولين شهر تايپه براي ايجاد يك شهر الكترونيك سه مرحله زير را طي كرده اند.

  1. كاربري فناوري اطلاعات در درون فعاليت‌هاي شهري: در اين مرحله آن دسته از ابزارها و كاربردهاي فناوري اطلاعات كه در شهر قابل اجرا و پياده سازي است، شناسايي مي‌شود و به منظور تطبيق آنها با نيازها شهري و كاربري همگاني مورد بازنگري قرار مي گيرند. هدف از اين مرحله مهندسي مجدد فعاليت هاي شهري است. بگونه‌اي كه تمامي زواياي كار ديده شده و كمبودها ونقصان ها كاملاً شناسايي و راهكاري مناسب جهت آنها يافت شود.
  2. ارتباط فعاليت‌هاي شهري بصورت الكترونيكي: اگر اولين مرحله ايجاد شهر الكترونيك نگرش به درون شهر باشد، دومين مرحله بر نگرش بيروني تكيه دارد، چون روش‌هايي را كه توسط آن خدمات ارايه شده در شهر، به مشتريان يا به عبارت ديگر شهروندان مي‌رسد را بهبود مي‌بخشد. خروجي اين مرحله خدمات مجتمع و يكپارچه، يك مرحله‌اي و بدون استفاده از كاغذ مي‌باشد. در اين مرحله ارتباط بين فعاليت‌هاي مختلف اداري و موسسات مشخص شده و ارتباط بين آنها به صورت الكترونيكي برقرار مي‌‌گردد.
  3. يكپارچه كردن فعاليت ها: سومين مرحله بر ارايه اطلاعات مرتبط با بخش غير دولتي و استفاده از يك رابط عمومي، متمركز مي‌شود. با اين روش اطلاعات مربوط به شيوه زندگي، كار و تفريح به هم مرتبط مي‌‌گردد و هدف آن ايجاد سيستم منسجم و يكپارچه به منظور مديريت فعاليت‌هاي شهري، با تاكيد بر استفاده از فناوري اطلاعات است. (جلالی1382،ص80-79)

پيشينه موضوع تحقيق در ايران

در ارديبهشت ماه 1379 پيشنهاد ايجاد اولين شهر الكترونيكي ايران در جزيره كيش از سوي دكتر علي اكبر جلالي مطرح گرديد. (جلالي، 1384، ص155) مدل پيشنهادي دكتر جلالي براي استقرار شهر الكترونيك در ايران كه حاصل تحقيقات وي و همكارانش در دانشگاه علم و صنعت مي‌باشد عبارتست از: الف- طراحي شهر الكترونيك ب- اجراي نمونه (آزمايش) ج- بازرسي و بازبيني د- پياده سازي

(جلالي، 1382، ص75-77)

شهر الكترونيكي كيش

در ارديبهشت ماه سال 1379 پيشنهاد ايجاد اولين شهر الكترونيكي و اينترنتي ايران در جزيره كيش مطرح شد. شهر كيش با جاذبه‌ها و پتانسيل‌هاي مطلوب كه دارد محل مناسبي براي ايجاد يك منطقه الكترونيكي است.

تفاوت شهر اينترنتي كيش با ديگر شهرهاي مشابه در اين است كه در شبكه اينترنتي اين جزيره به علت نو بودن و امكان تغييرات اهداف مختلفي مي‌تواند در فضاي محدود و كم هزينه دنبال شده و پايلوت ملي كشور گردد، اما ساير شهرها اين موقعيت را نداشتند و نمي‌توانستند پايلوت مناسب براي يك شهر الكترونيكي نمونه باشند. يكي از نخستين اقدامات فراگير براي ايجاد شهر الكترونيك كيش بر پايي «همايش جهاني شهرهاي الكترونيكي و اينترنتي» بوده است كه از 11 تا 13 ارديبهشت 1380 در جزيره كيش برگزار شد. در اين همايش بيش از 1500 نفر از كارشناسان و متخصصان داخلي و خارجي در مورد شهر اينترنتي كيش و مقوله ‌هاي جديد فناوري اطلاعات به تبادل نظر پرداختند. اين همايش نخستين گردهمايي هاي براي بحث در مورد فناوري اطلاعات در كشور بود و بسياري از مباحث نوين همچون دولت الكترونيك، تجارت الكترونيك، بانكداري الكترونيك و آموزش الكترونيك براي اولين بار در آن مطرح شد. ويژگي شهر الكترونيك كيش نسبت به ساير شهرهاي الكترونيكي جهان بر آن بود كه در آن انجام كليه امور شهري شهروندان به وسيله رايانه و اينترنت از طريق شبكه‌ هاي اطلاع رساني جهاني پيش بيني گرديده بود كه در صورت موفقيت اجراي اين پروژه كليه امور اقتصادي، اداري، آموزشي، فرهنگي و بهداشتي شكل جديدي به خود مي‌گرفت و تجربيات مفيد آن براساس الگوي ارائه شده جهت توسعه شهرهاي الكترونيكي در ايران به ساير نقاط كشور تعميم مي‌يافت. اما اين امر به دلايل مختلف هيچگاه به وقوع نپيوست. شايد بزرگترين اثر طرح موضوع شهر الكترونيك كيش در كشور را بتوان ايجاد فضاي فرهنگي توسعه ICT ‌در كشور دانست. (جلالی1382،ص157-155)

12 ارتباط و سيبرنتيك

نوربرت وينر نظريه سيبرنتيك را ارائه كرده است. سيبرنتيك علم نگهداري نظم در يك سيستم است. سيبرنتيك علم كنترل و انتقال پيامها يا اطلاعات محسوب مي‌شود. در واقع سيبرنتيك تئوري اطلاعات را دربر مي گيرد و با افزودن مفهوم پس خوراند بر آن برتري مي يابد، مدل سيبرنتيكي توصيفي دقيق ازماهيت تعاملي ارتباط ارائه مي‌دهد .

22 تكنولوژي اطلاعات

واقعيت مجازي و سير انديشه‌هاي عصر اطلاعات انفورماتيك را مي‌توان خيلي خلاصه علم پردازش اطلاعات تعريف كرد كه داراي پنج جنبه اساسي و مرتبط با يكديگر است كه عبارتند از: اطلاعات، سخت افزار، نرم افزار، وسيله ارتباطي و انسان.

واقعيت مجازي از ارتباط سه عنصر انفورماتيك، نور و ربات بوجود آمده است. اين واقعيت در محيطي كه ما در آن زندگي مي كنيم فضاي تازه‌اي ايجاد مي‌كند كه چون لايه‌اي بر واقعيت قرار مي گيرد. ورود به واقعيت مجازي همانند سفر در منطقه‌اي غير واقعي است كه از داده‌هاي انفورماتيكي ذخيره شده در كامپيوتر زاده شده است.

سير انديشه‌هاي عصر اطلاعات را مي‌توان در سه دسته كلي جاي داد:

  1. مدرنيسم: اين ديدگاه معتقد است پيشرفت‌هاي تكنولوژيكي موجب رونق و ثروت و رفاه هستند در عين حال تهديدي براي تداوم آن به شمار مي روند.
  2. پست مدرنيسم: در اين سناريو، روند مدرنيزاسيون به پايان رسيده و دستاورد آن مخلوطي از كاميابي وناكامي بوده است. انفكاك ارزش‌ها مثبت تلقي مي‌شود،چرا كه در نهايت باعث ارتقاي تكثرگرايي و چند صدايي مي‌شود. در بسياري از نظريه‌هاي پست مدرنيسم، ICT يكي از كاتاليزورهاي اصلي انفكاك ارزش‌ها و نسبي شدن آنها است.
  3. نئوليبراسيون: اين ديدگاه شامل سه نكته اصلي است: 1- جايگزيني موسسات خصوصي به جاي دولتي 2- نقش اصلي دولت كمك به عملكرد كاراتر بازار. 3- موسسات دولتي بايد شبيه موسسات خصوصي شودند.

32شهر الكترونيك و مفاهيم آن: در واقع شهر الكترونيك عبارت است از امكان دسترسي الكترونيكي شهروندان به كليه ادارات، اماكن درون شهري و دستيابي به اطلاعات مختلف مورد نياز به صوت شبانه روزي، هفت روز هفته، به شيوه‌اي با ثبات، قابل اطمينان، امن و محرمانه. در اين تحقيق مدلي كه در همايش شهر الكترونيك تايپه (2002) ارايه شد استفاده گرديده است كه شامل چهار بخش:

زندگي الكترونيك؛ سازمان الكترونيك، دولت الكترونيك، زير ساختار الكترونيك، زندگي الكترونيك درواقع سبك جديد زندگي در هزاره سوم است.

سازمان الكترونيك؛ سازماني است كه تمام فعاليت‌هايش را به صورت ديجيتالي و از طريق اينترنت انجام مي‌دهد.

دولت الكترونيك: استفاده از فناوري اطلاعات و اينترنت براي اداره ارگان‌ها و موسسات كشور و ارايه خدمات شبانه روزي به شهروندان را دولت الكترونيك گويند.

زير ساخت الكترونيك؛ عبارت است از تمام سخت افزارها و نرم افزارهاي مورد نياز و موارد مرتبط با آنها جهت انجام كارها با صورت الكترونيكي.

42انديشه‌هاي بنيادي جامعه اطلاعاتي: بطور كلي اين ديدگاه ها را مي‌توان در دو دسته خوشبينانه و انتقادي جاي داد.

52الگوهای ارتباطات و توسعه:1-دیدگاه علت ومعلولی2-نگرش سوداگر3-نگرش ساختارگرا

62مرور تئوریکی: 1)نظریه شکاف آگاهی 2) رویکرداستفاده و خشنودی 3) مك لوهان وجبرگرايي رسانه‌اي 4- ارتباط وهوشیارسازی اجتماعی 5- نظریه اشاعه نوآوری ها 6) تئوري‌هاي جامعه اطلاعاتي.

27چارجوب نظری تحقیق:نشر نو آوری ها( راجرز) و شیوه اطلاعاتی توسعه(مانوئل کسلز)

1-7-2-2– نظريه اشاعه نوآوري‌ها

الگوي جريان دو مرحله‌اي به تدريج به الگوي جريان چند مرحله‌اي كه اغلب در پژوهش اشاعه مورد استفاده است متحول شده است. پژوهش اشاعه، مطالعه فرايند اجتماعي نحوه شناخته شدن نوآور‌ي‌ها (افكار جديد، روش ها و اشياي جديد وغيره) و گسترش آنها در پهنه يك نظام اجتماعي است. الگوي جريان دو مرحله‌اي به طور عمده معطوف به اين است كه شخص چگونه اطلاعات را مي گيرد و آن را به ديگران منتقل مي‌كند. فرايند اشاعه بر مرحله نهايي پذيرش يا رد يك نوآوري تاكيد دارد. در حال حاضر، شايد اورت راجرز Everett Rogers معروف ترين پژوهشگر تجربي در پژوهش اشاعه باشد. وي در كتاب خويش به نام اشاعه نوآوري ها بيشتر از 200 گزارش اشاعه تجربي و 3000 نشريه را بررسي مي‌كند تا نظريه قبلي راجع به فرايند تصميم نوآوري را كه خود نتيجه تزايد پژوهش‌هاي اشاعه در سال‌هاي اخير است بازنگري كند. راجرز نوآوري را چنين تعريف مي‌كند: فكر، روش يا شيئي كه فرد يا واحد ديگري از اقتباس آن را نو تصور مي‌كند. يكي از با نفوذترين مطالعات اشاعه كه تاكنون انجام گرفته درباره اشاعه بذر پيوندي ذرت در ميان كشاورزان آيووا است.

راجرز ويژگي‌هاي يك نوآوري را كه بر نرخ اقتباس آنها اثر مي‌گذارد به شرح زير دسته بندي كرد:

  1. امتياز نسبي: درجه اي كه تصور مي‌شود يك نوآوري بهتر از فكري است كه مي‌خواهد جاي آن را بگيرد.
  2. سازگاري: درجه‌اي كه تصور مي‌شود نوآوري با ارزش هاي موجود، تجارب گذشته و نياز اقتباس گران احتمالي سازگار است.
  3. پيچيدگي: درجه‌اي كه تصور مي‌شود شناخت نوآوري و استفاده از آن دشوار است.
  4. آزمايش پذيري: درجه‌اي كه بتوان نوآوري را به طورمحدود تجربه كرد.
  5. مشاهده پذيري: درجه‌اي كه نتايج يك نوآوري براي ديگران مشهور است.

راجرز اضافه مي‌كند: در كل نوآوري‌هايي كه پذيرندگان آنها را داراي امتياز نسبي، سازگاري و آزمايش پذيري بيشتر و پيچيدگي كمتر بدانند، زودتر از ساير نوآوري‌ها اقتباس مي شوند.

فرايند تصميم گيري

تصميم نوآوري، فرايندي ذهني است كه طي آن فرد يا واحدي ديگر تصميمات را مورد تصويب قرار مي‌دهد . اين فرايند مركب از پنج مرحله است:

  1. آگاهي: مواجهه با نوآوري و شناخت كاركرد آن
  2. اقناع: شكل گيري نگرش نسبت به نوآوري
  3. تصميم: فعاليتي كه به قبول يا رد نوآوري منتهي مي‌شود
  4. اجرا: استفاده از نوآوري
  5. تثبيت: تقويت يا برگشت به تصميم آغاز شده درباره نوآوري (سورين، 1381، ص314-312)

در اين مدل در مورد فراگرد انتشار، ايده هايي مطرح شده است.

نخست آنكه سه مقطع اصلي و قابل تمايز وجود دارد: مقطع مربوط به رويدادهاي پيشين، مقطع مربوط به رويدادهاي جاري و مقطع مربوط به نتايج.

مقطع اول مربوط به شرايطي مي‌شود كه شخص در معرض اطلاعات درباره يك نوآوري قرار گرفته است و او نيازمنديهايي را كه اطلاعات مربوط به آنهاست مورد بررسي قرار مي‌دهد . به عنوان مثال برخي از افراد طوري شكل گرفته ‌اند كه هميشه آماده براي گرايش به سوي تغييراند و در واقع هميشه نيازمند نوآوري و مراقب و گوش به زنگ اطلاعات جديد هستند. اين يك فراگرد يادگيري تغيير نگرش و تصميم است. به همين ترتيب هنجارها و ارزشهاي سيستم اجتماعي نيز در اين مقطع زماني موثرند. مثلاً برخي از اوقات ممكن است عرضه يك ابزار ابداعي و يا تازه، يك تهديد بر عليه ساخت موجود روابط اجتماعي محسوب شود. در سومين مقطع، كه مقطع نتايج است اگر پذيرش اتفاق افتد، ممكن است حتي سرانجام به متروك شدن آن منتهي شود.

گفتيم در اين مدل، ايده‌هايي براي فراگرد انتشار مطرح شده است. نخستين ايده را براساس تفكيك سه مقطع مطرح كرديم. ايده دوم تفكيك سه مرحله آگاهي، ترغيب و تصميم است. فراگرد ارتباطي مي‌تواند با هر يك از اين سه مرحله درگير شود. مثلاً با ويژگي‌هاي فرد و قابليت ترغيب، پذيرش و قبول او مرتبط است.

نخستين فردي كه از يك نوآوري آگاه مي‌شود نبايد الزاماً او را رهبر عقايد دانست. زيرا براساس تحقيقاتي كه انجام شده است، معلوم شده كه آگاهي نخستين مي تواند با درجه انزواي اجتماعي همبستگي داشته باشد. يا اينكه نبود يكپارچگي اجتماعي، ممكن است هم با مساعد بودن جامعه براي پيشروي و هم كندي جامعه براي پيشروي رو به رو شود، سومين ايده مربوط به اين مدل، مسئله وسايل ارتباط جمعي وكانالهاست. انتشار نوآوري با منابع ارتباطي گوناگون امكان پذير است. مثلاً وسايل ارتباط جمعي عمومي، تبليغات، بنگاههاي رسمي و تغيير تماسهاي اجتماعي، همه اينها منابعي هستند كه در اوضاع مختلف ممكن است داراي كاركردهايي با اهميت‌هاي گوناگون باشند. مثلا ممكن است اگر اين آگاهي تحت تاثير شخصي باشد قانع كننده‌تر از پيامهاي سازمانها و موسسات رسمي باشد. آخرين ايده اين مدل، نقش متغيرهاي گيرنده و دريافت كننده پيام است. آگاهي او ممكن است تابع شخصيت و ويژگي‌هاي اجتماعي و غيره باشد. (محسنيان راد، 1380، ص454-453)

راجرز با تقسيم افراد يا ديگر واحدهاي تصميم گيري از نظر نرخ اقتباس يك نوآوري، پنج طبقه اقتباس گر مشخص مي‌كند:

  1. نوآوران: افراد خطر پذيري كه مشتاق آزمايش افكار جديد هستند و بيشتر از همرديفان خود روابط فراملي دارند.
  2. اقتباس گران اوليه: افراد محلي قابل احترام كه معمولاً بيشترين تعداد رهبران فكري را در نظام اجتماعي تشكيل مي دهند.
  3. اكثريت اوليه: افراد اهل تعمق كه رابطه آنها با نزديكانشان قوي است، ولي به ندرت موقعيت رهبري دارند.
  4. اكثريت متأخر: افراد مردد كه اغلب به خاطر ضرورت اقتصادي يا افزايش فشار شبكه اجتماعي، نوآوري را مي پذيرند.
  5. كندورها: افراد سنتي، كساني كه وابستگي محلي زيادي دارند، بسياري از آنها تقريباً منزوي‌اند. آنها بيشتر به گذشته نظر دارند.

نتايج تغييراتي است كه در پي اقتباس يا طرد يك نوآوري براي فرد يا نظام اجتماعي رخ مي‌دهد . راجرز سه طبقه بندي از نتايج شمارش مي‌كند:

  1. نتايج مطلوب در برابر نتايج نامطلوب، بسته به اينكه آيا اثرهاي نوآوري در يك نظام اجتماعي كاركرد دارد يا ندارد.
  2. نتايج مستقيم در برابر غير مستقيم، بسته به اينكه تغييرات در فرد يا واحد اجتماعي، در واكنش فوري به يك نوآوري روي مي‌دهد، يا به صورت نتيجه ثانويه آثار مستقيم يك نوآوري ظاهر ميشود.
  3. نتايج قابل انتظار در برابر نتايج غير منتظره، بسته به اينكه تغييرات مورد تأييد و مورد نظر و قصد افراد نظام اجتماعي باشد يا نباشد.

مجاري ارتباطي ممكن است ماهيت ميان فردي يا رسانه‌هاي جمعي داشته باشد يا ممكن است از منابع محلي يا فراملي نشات بگيرد. مجاري ارتباطي فراملي آنهايي هستند كه خارج از نظام اجتماعي، بررسي مي شوند و مجاري محلي آنهايي هستند كه در درون نظام اجتماعي بررسي مي‌شوند. پژوهش نشان مي‌دهد كه اين مجاري نقش‌هاي متفاوتي در فرايند اشاعه بازي مي‌كنند. رسانه‌هاي جمعي به سرعت به مخاطبان وسيع دست پيدا مي‌كنند، اطلاعات را گسترش مي دهند و نگرش هاي ضعيف را تغيير مي دهند. مجاري ميان فردي موجب مبادله دو سويه اطلاعات مي شوند و در برخورد بامقاومت يا بي اعتنايي دريافت كننده، از رسانه‌هاي جمعي موثرترند. منبع ميان فردي مي تواند به اطلاعات اضافه كند يا نكات را روشن نمايد و ممكن است موانع روان شناختي و اجتماعي (مواجهه گزينشي، توجه، درك و حفظ گزينشي، هنجارهاي گروهي، ارزش‌ها، و غيره) را از ميان بردارد.

در فرايند اشاعه يك نوآوري، رسانه‌هاي جمعي ومجاري فراملي در مرحله آگاهي اهميت نسبتاً بيشتري دارند، در حالي كه مجاري ميان فردي و مجاري محلي در مرحله اقناع موثرترند. رسانه‌هاي جمعي و مجاري فراملي براي اقتباس گران اوليه در مقايسه با اقتباس گران متأخر از مجاري ميان فردي و محلي اهميت نسبتاً بيشتري دارند.

راجرز و شوميكر (1971) خويش معتقد بودند كه تركيبي از رسانه‌هاي جمعي و ارتباطات ميان فردي، موثرترين راه رسيدن به افراد براي افكار جديد و متقاعد ساختن آنهاست كه از اين نوآوري‌ها استفاده كنند. آنها استفاده از بحث‌هاي آزاد رسانه‌اي را (گروه‌هاي كوچك سازمان يافته‌اي كه به طور منظم براي دريافت برنامه رسانه‌هاي جمعي چه سمعي بصري و چه نوشتار، دور هم جمع مي شوند و سپس محتواي آن را مورد بحث قرار مي دهند) در كانادا، هندوستان، آفريقا، چين، آمريكاي لاتين و ايتاليا نقل مي‌كنند و مورد بحث قرار مي دهند. (سورين، 1381، ص317-314)

در مدل راجرز نقش رسانه‌ها بر مرحله نخست متمركز است (اطلاع يابي و آگاهي) بعد از اين مرحله است تماس هاي ميان فردي، نظر متخصصين، مشورت آنان، تجربه واقعي در جهت فرايند تثبيت نقش اساسي را برعهده مي گيرند. مكتب اشاعه بر سازماندهي و برنامه ريزي، تاثير خطي و مستقيم، بر سلسله مراتب (منزلت اجتماعي و تخصص)، ساختار اجتماعي، جنبه‌هاي تقويتي و بازخورد تاكيد فراوان مي گذارد. البته راجرز به بعضي از ضعفهاي مدل اشاعه خويش، بويژه تاكيد زياد آن بر سازماندهي از بالا اعتراف كرده است.

2-7-2-2– اطلاعات و تغيير شهري: مانوئل كسلز

«مانوئل كسلز» استاد برنامه ريزي دانشگاه بركلي كاليفرنيا با پيشينه‌اي ماركسيست آلتوسري است. تاكيد وي بر دو موضوع ويژه است: 1- دگرگونيهاي به وقوع پيوسته در ساختارهاي طبقاتي شهرها2- تحولات فرهنگي وابسته به آن كه برخي از افراد براساس آن فرارسيدن شهر پست مدرن را اعلام مي‌كنند. تز محوري كسلز اين است كه هماهنگي تجديد ساختار سرمايه داري و نوآوري تكنولوژيك عامل عمده تحول جامعه است. كسلز شيوه توليد سرمايه داري را از شيوه اطلاعاتي توسعه متمايز مي‌كند. شيوه اطلاعاتي توسعه يك پارادايم اجتماعي تكنيكي نوين است كه ويژگي اصلي آن عبارت است از پديدار شدن فرايند اطلاعات به عنوان هسته آن كه اثر بخشي و بهره وري تمامي فرايندهاي فرآوري، پخش، مصرف و مديريت را تعيين مي‌كند. از ديدكسلز شيوه‌هاي توسعه براساس منطق دروني خود رشد ميكند. كسلز معتقد است جامعه اطلاعاتي انحصاراً بر مبناي پيوستگي و استمرار نوآوري تكنولوژيك بنا شده است. مفهوم سازي هاي عصر جديد، به صورت شگفت آوري در كارهاي بل و كسلز يكسان است. كسلز «انقلاب اطلاعاتي تكنولوژيك» را به عنوان «ستون فقرات ساير تحولات ساختاري مي‌داند» و به اين ترتيب به ترسيم «جامعه اطلاعاتي» مي‌پردازد كه به عنوان قالب نهادهاي اجتماعي جايگزين يك جامعه صنعتي مي‌شود.

هسته مبحث كسلز اين است كه توسعه شبكه‌هاي تكنولوژي اطلاعاتي در سراسر جهان اهميت جريانهاي اطلاعاتي را براي سازماندهي اجتماعي و اقتصادي افزايش و در عين حال اهميت نقاط خاص جغرافيايي را كاهش داده است. در نتيجه در اقتصاد اطلاعاتي نگراني عمده سازمانها مديريت و چگونگي پاسخگويي به جريانهاي اطلاعات است.

شبكه‌ها بايد داراي مركز عصبي باشند، مكانهايي كه در آنها صرفاً اطلاعات جريان نمي‌يابد بلكه گردآوري، پردازش و براساس آن اقدام مي‌شود. كسلز اين نقاط رهبر را شهر اطلاعاتي ناميده است. كسلز شهر اطلاعاتي را يك شهر جهاني، دو قطبي مي‌داند كه در آن ما داراي گروهي از افراد طبقه پايين شديداً محروم و گروه ديگر، نخبه در حرفه‌هاي اقتصاد اطلاعاتي و مرفه هستيم.

از نظرفرهنگي شهر پست مدرن گردابي از تغييرات در انديشه‌ها، مدها و … است. لذت جويي و مصرف در رأس امور شهر پست مدرن است. (وبستر، 1383، ص450-408)

به طور خلاصه مي‌توان گفت كه كسلز معتقد است كه در اثر سه فرايند: 1- انقلاب اطلاعات 2- تجديد ساختار سرمايه داري و نوآوري تكنولوژيك 3- جنبش‌هاي فرهنگي نظير فمينيسم و طرفداري از محيط زيست، جامعه‌اي پديد آمده است كه وي آن را جامعه شبكه‌اي مي نامند. اين جامعه سرمايه‌داري را متكي به دانش و اطلاعات ساخته و آن را جهاني كرده است.

ويژگي هاي اصلي اين جامعه عبارتند از:

  • اقتصاد اطلاعاتي، اقتصاد جديد اطلاعاتي است از آن رو كه بهره وري و توان رقابتي واحدها يا كارگزاران اين اقتصاد اساساً به ظرفيت توليد، پردازش و كاربرد موثر اطلاعات مبتني بر دانش بستگي دارد، مهمترين ويژگي اين اقتصاد چند فرهنگي بودن آن است.
  • اقتصاد جهاني، اقتصاد جديد جهاني است از آن رو كه فعاليتهاي اصلي توليد، مصرف و پخش در مقياس جهاني سازماندهي شده است. آزاد سازي و خصوصي سازي اگر چه راهبرد توسعه گرايانه دولت‌ها هستند اما تاثيرشان بر رشد اقتصاد به محتواي واقعي اين اقدامات و ارتباط‌شان با راهبردهاي دخالت مثبت مانند سياستهاي تكنولوژيك و آموزشي براي ارتقاي استعداد كشور از لحاظ عوامل توليد اطلاعات بستگي دارد.
  • دو قطبي بودن، در جامعه شبكه‌اي قطبهاي تازه اي ميان آنان كه به اطلاعات دسترسي دارند و كساني كه در چنين موقعيتي نيستند پديد آمده است.
  • تحول بنيادين در ماهيت ارتباطات اجتماعي، در جامعه شبكه‌اي شيوه‌هاي مختلف ارتباطات (مكتوب، شفاهي، ديداري و شنيداري) با هم به صورت يكپارچه تعامل مي‌كنند. در اين جا ديگر مخاطبان منفعل نيستند، بلكه فاعلي هستند كه ارتباط متقابل برقرار مي‌كنند.
  • فرهنگ مجازي، جامعه شبكه‌اي، فرهنگ واقعيت مجازي را نهادي كرده است كه در آن جريانهاي نمادين اطلاعاتي به تعاملهاي موقتي مي پردازند. يعني آنكه در جامعه شبكه‌اي در ابر متني غول آسا گذشته، حال و آينده به صورت بين الاذهاني جلوه مي‌كند و زمينه تعامل را فراهم مي آورد. و بدين صورت محيط فرهنگي نمادين (مجازي واقعي) شكل گرفته است.
  • شهرهاي سنتي قبلي جاي خود را به شهر شبكه‌اي و الكترونيك مي‌دهد . شهر اطلاعاتي نه يك شكل بلكه يك فرايند است. فرايندي كه سلطه ساختاري فضاي جريانها (جريانهاي سرمايه، جريانهاي اطلاعات، جريانهاي ارتباط متقابل، جريانهاي تصاوير، صدا و…) ويژگي آن است. اين شهرها موتور واقعي توسعه به شمار مي روند.
  • تغيير در نحوه كار و فعاليت

انتقال آني داده ها و سرمايه ها و از ميان برداشته شده فاصله‌ها، مفهوم زمان و مكان را به شدت تغيير داده و همراه با آن نظم قديم به هم خورده است. طبعاً تمشيت امور جامعه شبكه‌اي مستلزم مدلهاي تازه‌اي از دموكراسي و مشاركت است. با وجود جهاني شدن، شبكه‌هاي محلي و بومي اهميت يافته، زيرا معنا نسبت به كاركرد برجسته تر شده و هويت بيش از گذشته به ميان آمده است. در اين ميان اميد است كه هويت اگر بتواند خود را از چنگال بنيادگرايي برهاند قدرتي رهايي بخش داشته باشد و كنش اجتماعي، معني داري را در جهت تحول بدون گرفتاري در گرداب آرمانشهر سامان دهد. لذا ماهيت جهان جديد، عمدتاً فرهنگي است و فرهنگ وران در آن از نقش و كنش بيشتري برخوردارند. (كسلز، 1380)

3- فرضيه‌هاي تحقيق

فرضيه 1- شاخص زندگي الكترونيك مانع تحقق شهر الكترونيك در ايران است.

فرضيه 2- شاخص سازمان الكترونيك مانع تحقق شهر الكترونيك در ايران است.

فرضيه 3- شاخص دولت الكترونيك مانع تحقق شهر الكترونيك در ايران است.

فرضيه 4- شاخص زير ساختار الكترونيك مانع تحقق شهر الكترونيك در ايران است.

براساس گويه‌هاي اين پرسشنامه 5 متغير مستقل ديگر نيز ساخته شد كه بر اساس آن‌ها پنج فرضيه ديگر مطرح گرديد.

فرضيه 5- موانع فني مانع استقرار شهر الكترونيك در ايران است.

فرضيه 6- موانع اقتصادي استقرار شهر الكترونيك در ايران است.

فرضيه 7- موانع فرهنگي سياسي استقرار شهر الكترونيك در ايران است.

فرضيه 8- موانع آموزشي استقرار شهر الكترونيك در ايران است.

فرضيه 9- موانع مديريتي استقرار شهر الكترونيك در ايران است.

4– روش تحقيق

روش پيمايشي از نوع توصيفي- اكتشافي زيرا كه محقق قصد دارد تا با گردآوري اطلاعات متنوع و گسترده از پديده شهر الكترونيك، موانع و راهكارهاي استقرار شهر الكترونيك را از ديد كارشناسان اين حوزه كشف نمايد.

5– تكنيك تحقيق؛ پرسشنامه است.

6– جامعه آماري؛ كليه كارشناسان حوزه ارتباطات و فناوري اطلاعات استان تهران در سال 86-1385 است.

7– برآورد حجم نمونه؛ با توجه به كيفي بودن متغير تحقيق و مشخص بودن حجم جامعه آماري از فرمول زير براي تعيين حجم نمونه استفاده شد:

با توجه به 438=N و 96/1= وd=2.2% واريانس صفت كيفي 25/0=Pq، حجم نمونه مورد نياز در نهايت 360 نفر تعيين شد كه براي جلوگيري از كوچك شدن جامعه آماري تعداد 380 پرسشنامه توزيع شد كه در پايان 360 پرسشنامه جمع آوري شد ومورد تجزيه و تحليل قرار گرفت.

8– روش نمونه گيري

بدليل در دسترس نبودن چارچوب نمونه گيري از روش نمونه‌گيري نااحتمالي هدفمند استفاده مي كنيم.

نمونه آماري تحقيق حاضر از كارشناسان سازمان هاي ذيل انتخاب شد:

1- شركت داده پردازي ايران 2- معاونت توسعه رسانه و فناوري اطلاعات صدا و سيما 3- هفته نامه عصر ارتباط 4- هفته نامه علم روز 5- دبيرخانه شوراي عالي اطلاع رساني 6- روزنامه جام جم (ضميمه كليك) 7- شركت گسترش فناوري اطلاعات 8- پژوهشگاه فرهنگ و ارتباطات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي 9- پژوهشگاه ارتباطات 10- اساتيد رشته علوم ارتباطات اجتماعي دانشگاه علامه طباطبایی 11- موسسه تحقيقات و آموزش مديريت دولتی 12- دانشجويان دوره دكتري ارتباطات، كامپيوتر، صنايع و برق دانشگاه‌هاي علامه و علم و صنعت ايران.

9- رويه جمع آوري اطلاعات

براي جمع آوري داده‌هاي تحقيق حاضر از روشهاي اكتشافي گوناگوني استفاده شد. اين روشها را مي‌توان در دو طبقه بندي كلي: روشهاي كتابخانه‌اي (ابزارهايي چون كتاب‌ها و مقاله‌ها) و ديگري غير كتابخانه‌اي (ابزارهايي چون مصاحبه با خبرگان و توزيع و تحليل پرسشنامه) جاي داد.

10– سطح تجزيه و تحليل اطلاعات

با توجه به اين متغيرهاي اصلي تحقيق اجتماعي يا سازماني هستند و در پي بررسي ساختارهاي كلان اجتماعي هستند، لذا سطح تجزيه و تحليل اطلاعات كلان است.

11– تكنيكهاي اماري مورد استفاده براي توصيف و تحليل اطلاعات

در اين پژوهش از هر دو دسته تكنيكهاي آمار توصيفي و استنباطي بهره برداري شد مانند: 1)تهيه جداول توزيع فراوان براي توصيف داده‌ها 2) آزمون تي استيودنت با يك نمونه براي آزمون فرضيه‌ها 3) آزمون تحليل واريانس فريدمن براي رتبه بندي متغيرهاي اصلي تحقيق

12– اعتبار و پايايي تحقيق

در تحقيق حاضر از معيار اعتبار صوري استفاده شد لذا پرسشنامه مقدماتي به 5 داور خبره در اين حوزه ارايه گرديد و تصحيح گرديده و پرسشنامه اي با 103 گويه تهيه شد. براي تعيين پايايي از 16 نفر از متخصصين حوزه ارتباطات و فناوري اطلاعات خواسته شد و سپس ضريب آلفاي كرونباخ توسط نرم افزار SPSS‌ محاسبه شد.

گويه‌هايي كه با هم ديگر همسازي داشتند باقي ماندند (با آلفاي حداقل 4/0) و گويه‌هاي ناهمساز حذف شدند و به اين ترتيب پرسشنامه نهايي با 75 گويه بدست آمد. مقدار آلفاي مذكور 939/0 بدست آمد كه كاملاً مطلوب تلقي شد.

خلاصه تبيين يافته‌ها:

دسته اول فرضیه ها:

  • فرضيه، شاخص زندگي الكترونيك مانع استقرار شهر الكترونيك است با 1% خطا (99% اطمينان) تاييد شد.
  • فرضيه، شاخص زير ساختار الكترونيك مانع استقرار شهر الكترونيك است با 1% خطا (99% اطمينان) تاييد شد.
  • فرضيه، شاخص سازمان الكترونيك مانع استقرار شهر الكترونيك است با 1% خطا (99% اطمينان) تاييد شد.
  • فرضيه، شاخص دولت الكترونيك مانع استقرار شهر الكترونيك است با 1% خطا (99% اطمينان) تاييد شد.

  • رتبه بندي موانع چهارگانه استقرار شهر الكترونيك با استفاده از آزمون تحلیل واریانس فریدمن:
موانع چهارگانه رتبه نهايي
شاخص دولت الكترونيك 1
شاخص زندگي الكترونيك 2
شاخص سازمان الكترونيك 3
شاخص زير ساختار الكترونيك 4

اين رتبه بندي در سطح خطاي 1% (99% اطمينان) معنا دار است.

دسته دوم فرضیه ها:

  • فرضيه: موانع فني مانع استقرار شهر الكترونيك است. با 1% خطا تاييد شده است.
  • فرضيه: موانع اقتصادي مانع استقرار شهر الكترونيك است با 1% خطا تاييد شد.
  • فرضيه: موانع آموزشي مانع استقرار شهر الكترونيك است با 1% خطا تاييد شد.
  • فرضيه: موانع مديريتي مانع استقرار شهر الكترونيك است با 1% خطا تاييد شد .
  • فرضيه: موانع فني ما نع استقرار شهر الكترونيك است با 1% خطا تاييد شد.
  • فرضيه: موانع فرهنگي سياسي مانع استقرار شهر الكترونيك است، كه با 1% خطا تاييد شد.
  • رتبه بندي موانع استقرار شهر الكترونيك در ايران با استفاده از آزمون تحلیل واریانس فریدمن:
موانع رتبه نهايي
موانع مديريتي 1
موانع آموزشي 2
موانع اقتصادي 3
موانع فني 4
موانع فرهنگي سياسي 5

رتبه بندي در سطح خطاي 1% (99% اطمينان) معنا دار است.

در اينجا دو مدل براي استقرار شهر الكترونيك در ايران براساس يافته‌هاي تحقيق ارائه مي‌‌گردد:

مدل الف- شهر الكترونيك: موارد به ترتيب اهميت ذكر شده اند.

  1. شاخص دولت الكترونيك

الف) شاخص راهبري الكترونيك

    • مشخص نبودن متوليان استقرار شهر الكترونيكي
    • ندادن اولويت و اهميت كافي به ICT در سياستگذاري‌هاي دولتي
    • نبودن طرح يا برنامه ملي مدون
    • عدم تشويق بخش خصوصي به سرمايه گذاري روي ICT
    • تداخل سياستگذاري، اجرا و نظارت

ب) شاخص خدمات دولت الكترونيك

    • پايين بودن ميزان تعاملات شبكه‌اي ميان دولت و سازمان‌ها
    • پايين بودن ميزان ارايه خدمات دولتي از طريق اينترنت
    • عدم استقرار شهرداري الكترونيك
  1. شاخص زندگي الكترونيك

الف) شاخص توسعه تجارت الكترونيك

    • پايين بودن درصد معاملات تجارت الكترونيك
    • پايين بودن درصد پرداخت الكترونيك
    • پايين بودن كارايي كارتهاي اعتباري

ب) شاخص اتصال به اينترنت

    • مطلوب نبودن پهناي باند خطوط اينترنت
    • پايين بودن نسبت آموزش‌هاي الكترونيك
    • پايين بودن درصد اتصال مدارس اينترنت
    • پايين بودن ضريب نفوذ اينترنت
    • پايين بودن درصد دسترسي زنان خانه دار به اينترنت
    • كافي نبودن مراكز ارايه دهنده خدمات اينترنت ISPC
  1. شاخص سازمان الكترونيك

الف) شاخص پشتيباني خدمات الكترونيك

    • پايين بودن خدمات اطلاع رساني حرفه‌اي در خصوص سازمان الكترونيك
    • ناتواني سازمان ها در پشتيباني الكترونيك
    • فقدان رقابت در عرصه صنايع نرم افزاري
    • ناتواني سازمان هاي الكترونيك در ارايه قيمت قابل رقابت در بازار ارتباطات

ب) شاخص اتصال سازمان ها به اينترنت

    • پايين بودن سرمايه گذاري سازمان ها روي آموزش ICT
    • پايين بودن سرمايه گذاري سازمان ها روي تجهيزات ICT
    • پايين بودن نسبت متخصص ICT در سازمان ها
    • پايين بودن ميزان اتصال سازمان ها به اينترنت
    • پايين بودن ميزان ايجاد اينترانت سازمان ها
  1. شاخص زير ساختار الكترونيك

الف) شاخص قوانين و مقررات

    • فقدان قانون نقل و انتقال انتقال الكترونيك پول
    • نبودن قوانين مدون درباره جرايم الكترونيك
    • نبودن قانون امضاي ديجيتال
    • فقدان قانون تضمين كننده اصل جريان آزاد اطلاعات
    • فقدان قانون نظام مالكيت معنوي

ب) شاخص شرايط اجتماعي، فرهنگي، اقتصادي و مديريتي

    • پايين بودن سطح ميانگين آموزش عمومي اطلاع رساني نامناسب وسايل ارتباط جمعي در خصوص شهر الكترونيك
    • بالا بودن قيمت كامپيوتر
    • پايين بودن درآمد سرانه مردم
    • ترس مسئولان سازمانهاي دولتي از دست دادن موقعيت فعلي
    • بالا بودن هزينه تلفن ثابت

ج) شاخص منابع انساني

    • پايين بودن نسبت متخصصان فناوري اطلاعات
    • كيفيت پايين دانش فني متخصصان فناوري اطلاعات

د) شاخص زير ساختار فناوري

    • پايين بودن نسبت ميزبان هاي وب
    • پايين بودن نسبت تلفن هاي همراه
    • پايين بودن نسبت تلفن هاي ثابت

 

مدل ب-شهر الکترونیک:موارد به ترتیب اهمیت ذکر شده اند.

  1. موانع مديريتي:
    • مشخص نبودن متوليان استقرار شهر الكترونيكي
    • نبودن طرح يا برنامه مدون ملي
    • ندادن اولويت و اهميت كافي به ICT در سياستگذاري‌هاي ملي
    • فقدان قانون نقل و انتقالات الكترونيك پول
    • فقدان قانون امضاي ديجيتال
    • تداخل سياستگذاري، اجرا و نظارت
    • نبودن قانون مدون درباره جرايم الكترونيكي
    • فقدان قانون تضمين كننده جريان آزاد اطلاعات
    • فقدان قانون نظام حقوق مالكيت معنوي
    • ترس مديران سازمانهاي دولتي از دست دادن موقعيت فعلي
  2. موانع آموزشي :
    • پايين بودن خدمات اطلاع رساني حرفه‌اي در خصوص نحوه عملكرد سازمان الكترونيك
    • پايين بودن سطح ميانگين آموزش
    • پايين بودن نسبت آموزش هاي الكترونيك
    • اطلاع رساني نامناسب وسايل ارتباط جمعي درخصوص شهر الكترونيك
    • پايين بودن نسبت متخصصان ICT در سازمان ها
    • پايين بودن نسبت متخصصان فناوري اطلاعات به كل شاغلين
    • كيفيت پايين دانش فني متخصصان فناوري اطلاعات
  3. موانع اقتصادي :
    • عدم تشويق بخش خصوصي به سرمايه گذاري روي ICT
    • پايين بودن درصد معاملات تجارت الكترونيك
    • پايين بودن سرمايه گذاري سازمان ها روي آموزش ICT
    • پايين بودن درصد استفاده از پرداخت الكترونيك
    • پايين بودن سرمايه گذاري سازمان‌ها روي تجهيزات ICT
    • بالا بودن قيمت كامپيوتر
    • پايين بودن درآمد سرانه مردم ايران
    • فقدان رقابت در عرصه صنايع نرم افزاري
    • ناتوانتي سازمان هاي الكترونيك در ارايه قيمت قابل رقابت
    • بالا بودن هزينه اتصال به اينترنت
    • بالا بودن هزينه تلفن ثابت
    • زمان بر بودن بازده مالي شهر الكترونيك
  4. موانع فني:
    • مطلوب نبودن پهناي باند
    • ناتواني سازمانها در پشتيباني الكترونيك
    • پايين بودن ميزان خدمات دولتي
    • پايين بودن ميزان تعاملات شبكه اي بين دولت و سازمان ها
    • پايين بودن درصد اتصال مدارس به اينترنت
    • پايين بودن كارايي كارتهاي اعتباري
    • پايين بودن ضريب نفوذ اينترنت
    • عدم استقرار شهرداري الكترونيك
    • پايين بودن درصد دسترسي دسترسي زنان خانه دار به اينترنت
    • كافي نبودن مراكز ارايه دهنده خدمات اينترنت
    • پايين بودن ميزان ايجاد اينترانت سازمان ها
    • پايين بودن نسبت ميزابان هاي وب
    • كافي نبودن رايانه هاي شخصي
    • پايين بودن نسبت تلفن هاي ثابت
    • پايين بودن نسبت تلفن هاي همراه
  5. موانع فرهنگي سياسي:
    • فرهنگ سياسي ايران
    • ترس مسئولان نظام از وابستگي كشور

 

 شاخص دولت الكترونيك {1}

  • مشخص نمودن متوليان استقرار شهر الكترونيك [1]
  • دادن اولويت و اهميت كافي به ICT در سياستگذاري‌هاي دولتي [2]
  • ارائه طرح يا برنامه ملي مدون[3]
  • تشويق بخش خصوصي به سرمايه گذاري روي ICT [4]
  • بالا بردن ميزان ارائه خدمات دولتي از طريق اينترنت [5]

 

شاخص زير ساخت الكترونيك {4}

  • تدوين قانون نقل و انتقال الكترونيك پول[1]
  • تدوين قوانين مدون درباره جرايم الكترونيك [2]
  • تدوين قانون امضاي ديجيتال[3]
  • تدوين قانون تضمين كننده اصل جريان آزاد اطلاعات [4]
  • تدوين قانون نظام مالكيت معنوي [5]
  • افزايش سطح ميانگين آموزش عمومي[6]
  • كاهش هزينه اتصال به اينترنت[7َ]
  • افزايش نسبت متخصصان فناوري اطلاعات [8]
  • بالا بردن کیفیت دانش فنی متخصصان ictدرایران[9]

 

مدل الف- راهنمايي{ }: رتبه هر يك از شاخص‌ها، [ ] : رتبه هر يك از ابعاد شاخص‌ها
مدل ب-راهنمايي: { }: رتبه هر يك از راهكارها، [ ]: رتبه هر يك از ابعاد راهكارها


نتيجه گيري تحقيق

مشكلات شهرهاي سنتي ايران نظير آلودگي هوا، ترافيك، انتظار در صفوف اماكن خدمت رساني عمومي، بيكاري و… سبب شده‌اند كه شهروندان نياز به شهر الكترونيك را در صورت اطلاع رساني مناسب در خصوص آن را درك نمايند. ورود فن آوريهاي جديد نظير موبايل در سالهاي اخير و استقبال فراوان مردم از آن نشان دهنده نگرش مناسب عمومي به نوآوري است. شهرهاي الكترونيك بدليل امتياز نسبي بيشتر، سازگاري بيشتر، پيچيدگي كم، آزمايش پذيري بيشتر و مشاهده پذيري بيشتر از نرخ اقتباس زياد برخوردارند. در ذيل به نتايج تركيب يافته‌هاي دو مدل الف و ب با چارچوب نظري تحقيق اشاره مي‌‌گردد:

در مدل الف- شاخص دولت الكترونيك نخستين عامل در برپايي شهر الكترونيك در ايران است. اين موضوع نشان دهنده نقش اصلي دولت- ملت در استقرار شهر الكترونيك در ايران مي‌باشد. اين امر كاملاً منطبق با نظريه اشاعه نوآوري‌هاي راجرز مي‌باشد. مشخص نمودن متوليان استقرار شهر الكترونيك و ارايه سند ملي مدون استقرار شهرالكترونيك هدف اصلي اين شاخص است. كاهش بوروكراسي و روند كار اداري مبتني بر كاغذ از طريق خدمات دولتي online به شهروندان در همه وقت وهمه جا، منجر به افزايش رضايت مندي شهروندان بوده و بر همه پنج مرحله تصميم نوآوري تاثير خواهد گذارد.

دومين عامل شاخص زندگي الكترونيك مي‌باشد كه هدف آن فراهم نمودن زمينه اقتصادي توسعه تجارت الكترونيك، گسترش استفاده از كارتهاي اعتباري، افزايش امكان دسترسي شهروندان به اينترنت و آموزش‌هاي الكترونيك است، اين عامل نيز نقش عمده‌اي در كليه مراحل تصميم نوآوري دارد.

سومين عامل، شاخص سازمان الكترونيك مي‌باشد، كه هدف آن افزايش خدمات بخش خصوصي و اطلاع رساني در خصوص اين سازمان‌ها به شهروندان است كه در واقع اين عامل نيز بر پنج مرحله تصميم نوآوري تأثير دارد.

چهارمين عامل، شاخص زير ساخت الكترونيك است، از طريق اين شاخص قوانين موجب اطمينان خاطر شهروندان از امنيت كار و زندگي در فضاي وب مي‌‌گردد. اين شاخص، از طريق شاخص شرايط اجتماعي، فرهنگي، اقتصادي و مديريتي در پي از ميان بردن موانع اجتماعي، فرهنگي، اقتصادي و مديريتي مي‌باشد. يكي از اهداف اصلي اين شاخص استفاده از وسايل ارتباط جمعي در ايجاد آگاهي در خصوص شهرهاي الكترونيك است.

شاخص زير ساخت الكترونيك از طريق شاخص منابع انساني در پي افزايش كمي متخصصان فناوري اطلاعات و بالا بردن كيفي دانش آنان است، زيرا اين افراد در حكم عوامل تغيير (نوآوري) بوده و نقش بسيار موثري در تحقق شهرهاي الكترونيك در ايران دارند. شاخص زير ساخت الكترونيك از طريق شاخص زير ساختار فناوري به دنبال افزايش امكان دسترسي شهروندان به فناوري‌هاي اطلاعات و ارتباطات است. بدين ترتيب شاخص زير ساختار الكترونيك هم در هر پنج مرحله فرايند تصميم نوآوري اثر مي گذارد.

مدل ب: در اين مدل نخستين عامل، مديريت است، يعني مشخص نمودن متوليان استقرار شهر الكترونيك، ارايه برنامه ملي مدون و تدوين قوانين مناسب براي زندگي در شهر الكترونيك، اين عامل بر پنج مرحله فرايند تصميم نوآوري اثر مي‌گذارد. دومين عامل، آموزش از طريق اطلاع رساني وسايل ارتباط جمعي در خصوص شهرهاي الكترونيك، آموزش الكترونيك و غيره مي‌باشد. در اين مرحله شهروندان با نوآوري (شهر الكترونيك) مواجه شده و نسبت به كاركرد آن شناخت بدست مي‌آورند.

سومين عامل، اقتصاد است كه در پي وارد كردن بخش خصوصي به عرصه سرمايه گذاري در شهر الكترونيك، و ارزان نمودن دسترسي به وب و… مي‌باشد. اين عامل نقش عمده‌اي در مرحله اقناع (شكل گيري نگرش) و تصميم گيري (قبول يا رد) و استفاده از نوآوري و تثبيت دارد.

چهارمين عامل، عامل فني مي‌باشد كه در پي افزايش امكان دسترسي عادلانه شهروندان به اينترنت و فناوري‌هاي اطلاعات و ارتباطات و توانمند ساختن سازمان‌هاي الكترونيك است. اين عامل نيز نقش عمده‌اي در مراحل اقناع، تصميم گيري، اجرا و تثبيت دارد.

پنجمين عامل، عامل فرهنگي سياسي است. شهر الكترونيك بومي نيازمند خودكفايي و استقلال در حوزه نرم افزار (توليد محتوا) و سخت افزار مي‌باشد تا در اثر ايجاد شهر الكترونيك وابستگي به ساير كشورها رخ ندهد.

در عين حال تحقق شهر الكترونيك نيازمند شفاف سازي و اطلاع رساني به شهروندان و ايجاد زمينه استفاده از نظرات شهروندان در مديريت شهر مي‌باشد. لازم به ذكر است تركيب رسانه‌هاي جمعي و ارتباطات ميان فردي، موثرترين راه براي رساندن افكار جديد و متقاعد كردن مردم به استفاده كردن از نوآوري‌ها مي‌باشد. كسلز معتقد است كه امروزه جامعه شبكه‌اي در حال جايگزين شدن با جامعه صنعتي مي‌باشد. اين جامعه، سرمايه داري را متكي به دانش و اطلاعات ساخته و آن را جهاني كرده است. در شهرهاي اطلاعاتي اگر چه آزادسازي و خصوصي سازي راهبرد توسعه گرايانه دولت‌ها هستند اما تاثيرشان بر رشد اقتصادي به محتواي واقعي اين اقدامات و ارتباطشان با راهبردهاي دخالت مثبت مانند سياستهاي تكنولوژيك و آموزشي براي ارتقاي استعداد كشور از لحاظ عوامل توليد اطلاعات است. تنها در صورت رفع و يا حداقل تعديل موانع مديريتي، آموزشي، اقتصادي، فني و فرهنگي سياسي مي‌توان مانع از قطبي شدن وحشتناك شهرهاي الكترونيك و به تبع آن برقراري نوعي عدالت و برابري در استفاده از مواهب فن آوري اطلاعات دست يافت. در صورتي كه شهروندان در خصوص فناوري اطلاعات آموزش مناسب ببينند و در عين حال موانع دسترسي به اين فناوري نيز از ميان برود، به دليل ماهيت تعاملي ارتباطات در جامعه شبكه‌اي، شهروندان كه ديگر مخاطب منفعل نيستند خواهند توانست به دليل متحول شدن مفاهيمي چون زمان و فاصله، كاهش اهميت نقاط جغرافيايي خاص، از فناوري اطلاعات براي متحول كردن زندگي خود، بهره ببرند. اقتصاد جامعه شبكه‌اي، اقتصادي اطلاعاتي است از آن رو كه بهره وري و توان رقابتي واحدها يا كارگزاران اين اقتصاد اساساً به ظرفيت توليد، پردازش و كاربرد موثر اطلاعات مبتني بر دانش بستگي دارد. در اين اقتصاد نوين، چنانچه دولتها بخواهند ثروت و قدرت ملتهايشان را افزايش دهند، مي‌بايد سياستهايشان را در جهت ارتقاي توان رقابت شركتها و سازمان ها تحت حاكميت خود در فضاي وب سوق دهند. به طور خلاصه شهرهاي اطلاعاتي موتور واقعي توسعه در عصر جديد هستند و حركت در جهت رفع موانع پيش روي شهرهاي سنتي جهت تبديل به شهرهاي الكترونيك امري ضروري جهت دست يابي به توسعه پايدار مي باشد.

نتايج حاصل از رتبه بندي عقايد:

  1. در جامعه اطلاعاتي، اطلاعات بيش از انرژي يا نيروي عضلاني غير ماهر مهم است. (دانيل بل)
  2. در جامعه اطلاعاتي، كار حرفه‌اي بيشتر، نقش زياد براي روشنفكران و اهميت بالاتر معلومات و آگاهي‌ها، چشم انداز مطلوبي را به وجود مي‌آورد. (دانيل بل)
  3. پيشرفت و توسعه فناوري‌هاي اطلاعات و ارتباطات موجب پديد آمدن جامعه نظارتي شده است. (آنتوني گيدنز)
  4. توسعه شبكه‌اي فناوري اطلاعات و ارتباطات در جهان، اهميت جريانها‌ي اطلاعاتي را براي سازماندهي اقتصادي و اجتماعي افزايش داده است. (مانوئل كسلز)
  5. جامعه اطلاعاتي، جامعه‌اي آزاد و كثرت گرا است. (جياني واتيمو، پست مدرنيست)
  6. شبكه‌هاي اطلاعاتي، شهرهاي جديد را كه شهرهاي اطلاعاتي ناميده مي شوند، به وجود مي‌آورند. (مانوئل كسلز)
  7. اطلاعات و شبكه‌هاي ارتباطي براي حفظ موقعيت امپراتوري‌هاي چند مليتي اقتصادي نقش حياتي دارند. (هربرت شيلر)
  8. جامعه اطلاعاتي حاصل تجديد ساختار سرمايه داري و نوآوري تكنولوژيك است. (مانوئل كسلز)
  9. توسعه شبكه‌هاي IT در سراسر جهان اهميت نقاط جغرافيايي خاص را كاهش داده است. (مانوئل كسلز)
  10. در جامعه اطلاعاتي، اجتماع بيش از فرد در مركز توجه قرار دارد. (دانيل بل)
  11. با ظهور جامعه اطلاعاتي، كارگران شاغل در صنايع كاهش خواهند يافت و در عوض فرصت‌هاي شغلي جديد در خدمات بوجود مي‌آيد. (دانيل بل)
  12. ماهواره‌ها پايه فعاليتهاي نظارتي در عصر حاضر هستند. (آنتوني گيدنز)
  13. در جامعه اطلاعاتي، مديريت اطلاعات، كالا سازي اطلاعات و… فرايند رهبري دموكراتيك را به تحليل خواهد برد. (هابرماس)
  14. جهان كنوني به جهان نشانه‌ها تبديل شده است (ژان بودريار، پست مدرنيست)
  15. نوآوري‌هاي اطلاعاتي و ارتباطي به منظور به دست آوردن سود صورت مي گيرند. (هربرت شيلر)
  16. انقلاب اطلاعاتي سبب شكاف ميان فقير و غني مي‌شود (هربرت شيلر)
  17. طبقه اجتماعي تعيين كننده است كه چه كسي، چه اطلاعاتي را به دست آورد و چه نوع اطلاعاتي را مي تواند به دست آورد. (هربرت شيلر)
  18. كار اصلي رسانه‌هاي الكترونيك نشانه سازي است. (ژان بودريار، پست مدرنيست)
  19. جامعه اطلاعاتي، جامعه‌اي داراي نظام سرمايه داري شركتي است. (شيلر).
  20. جامعه خدماتي همان جامعه اطلاعاتي است. (دانيل بل)
  21. افزايش نظارت در جامعه اطلاعاتي سبب تهديد حقوق شهروندان خواهد شد. (آنتوني گيدنز)
  22. شهر اطلاعاتي يك شهر دوگانه است كه دو قطب متضاد ثروتمند حرفه‌اي و طبقه فقيران را در خود جاي داده است. (مانوئل كسلز)

با بررسي اين يافته‌ها مي‌توان به توافق اكثر كارشناسان بر اينكه اطلاعات ستون فقرات جامعه اطلاعاتي است پي برد. ديدگاههاي واقع بينانه اي در رتبه‌هاي 1و 3و 4و 6و 7و 8و 9و 11و 12 كه رتبه‌هاي مناسبي هستند، ديده مي‌شوند، اما ديدگاههاي واقع بينانه ديگري در رتبه‌هاي 16و 17و 19و 21و 22 و ديدگاه‌هاي خوشبينانه‌اي رتبه‌هايي چون 2و 5 را به خود اختصاص داده‌اند. علت اين امر را مي‌توان تعداد بيشتر كارشناسان فني در تحقيق حاضر دانست.

محدوديت ها و پيشنهادهاي تحقيق

الفمحدوديت هاي تحقيق: به دليل اين كه نمونه گيري اين تحقيق به روش غير احتمالي بوده و همچنين جامعه آماري آن كارشناسان حوزه ارتباطات و فناوري اطلاعات در استان تهران بوده است، نتايج آن را نمي‌توان به كل كشور تعميم داد. كمبود منابع مطالعاتي و پژوهش در خصوص شهرهاي الكترونيكي چه به زبان فارسي و چه انگليسي و همچنين غير قابل دسترس بودن اكثر منابع مهم در اينترنت از ديگر محدوديت هاي تحقيق حاضر بوده اند.

مشكل ديگر در انجام اين پژوهش عدم همكاري مناسب شركت هاي حوزه‌هاي فناوري اطلاعات در جهت توزيع پرسشنامه ها بود.

ب-پيشنهادهاي تحقيق:باتوجه به اينكه شهرهاي الكترونيك يكي از اولويت هاي اساسي در رسيدن به يك جامعه اطلاعاتي جهاني هستند. بدين ترتيب شايسته است:

الف- تحقيقي با همين عنوان با استفاده از روش دلفي از تمامي اساتيد و كارشناسان برجسته حوزه ارتباطات و فناوري اطلاعات در سراسر كشور به عمل آيد و زمينه يك سياستگذاري همه جانبه قرار گيرد. مسلماً تحقيق حاضر مي تواند زمينه بسيار مناسبي براي چنين پژوهشي باشد.

ب- يافته‌هاي حاصل از رتبه بندي عقايد نشان دهنده بي توجهي به برخي از مقولات بسيار مهم جامعه اطلاعاتي نظير تهديد حقوق شهروندي، دو قطبي بودن شهرهاي اطلاعاتي، كالا سازي اطلاعات و شكاف ديجيتال است،درعين حال كه برخي عقايد خوشبينانه نظيرديدگاه آرمان‌گرا در خصوص جامعه اطلاعاتي كه اين جامعه را جامعه‌اي كاملاً مطلوب و سرشار از آزادي مي‌داند رتبه‌هاي مناسبي دارند. علت اين مسئله را مي‌توان تعداد بيشتر كارشناسان فني نسبت به كارشناسان علوم اجتماعي دانست، اميد است كه در سياستگذاري‌هاي IT كشور از ديدگاههاي متخصصان حوزه علوم ارتباطات و اجتماعي نيز بهره گرفته شود تا شاهد چنين مسايلي در سطح كلان نباشيم.

پ- شهر الكترونيك مقوله‌اي سرشار از فرصت و تهديد است، تنها در سايه پژوهش است كه مي‌توان از فرصت ها نهايت استفاده را برد و حتي تهديدها را به فرصت تبديل كرد. سه حوزه عمده پژوهشي در شهرهاي الكترونيك عبارتند از: زندگي روزمره، فرهنگ ونهادها و نظام هاي توليد.

در حوزه زندگي روزمره مي‌توان مسائلي را چون 1- خانواده نو 2- ساخت هويت 3- فضاي اجتماعي جديد، شفافيت، حريم خصوصي و نظارت 4- بدن اطلاعاتي، اطلاعات پزشكي و زيستي 5- سرمايه اجتماعي در شهر الكترونيك، فرصت هاي شغلي، تعامل، طرد، تحرك و بسيج اجتماعي 6- روان شناسي نسل بعدي كاربران رايانه: توجه، عاطفه و تهييج مورد پژوهش قرار داد.

در حوزه نظام توليد مي‌توان مسايلي نظير: 10- سازمان نو: مديريت دانش 2- زيست بوم هاي كارآفرين: شبكه هاي نوآوري و توليد 3- كار در جامعه معرفتي: كار همچون خانه،‌كيفيت و ماهيت 4- اقتصاد نو: پايداري محيطي، اخلاقي و اجتماعي 5- طراحي نوين: فن آوري انسان محور، عاطفي و هوشمند، را مورد پژوهش قرارداد. (ايلكاتومي، 1383)

ت- يافته هاي تحقيق حاضر نشان دهنده نقش بالاي هدايت و نظارت دولت در تحقق شهرهاي الكترونيك از طريق تعامل با بخش خصوصي و شهروندان است، در اقتصاد اطلاعاتي و جهاني، شهرهاي اطلاعاتي موتور اصلي توسعه هستند، اميد است كه تحقيق حاضر، اهميت و نقش سياستگذاري و ارايه يك برنامه ملي مدون براي تحقق شهرهاي الكترونيك در ايران را به مسئولين كشور و انديشمندان حوزه IT يادآوري نموده و عزم و اراده ملي را جهت تحقق شهرهاي الكترونيك برانگيزد. تا كشورمان ايران در جامعه اطلاعاتي جهاني جايگاه شايسته‌اي داشته باشد.

 

 منابع

  • استيونسن، 1384، «رسانه‌هاي جديد و جامعه اطلاعاتي»، ترجمه دكتر پيروز ايزدي، فصلنامه رسانه، سال شانزدهم، شماره 2، تابستان 1384.
  • ايلكاتومي، جامعه دانايي و پرسش‌هاي پژوهشي آينده، 1383، ترجمه اسماعيل يزدان پور، مركز پژوهش‌هاي ارتباطات.
  • ايران نژادپاريزي، مهدي و گهر، ساسان، 1380، سازمان و مديريت، انتشارات موسسه عالي بانكداري ايران.
  • بازگشا، غلامرضا، 1384، «محدوديت‌هاي بي شمار تجارت الكترونيك در ايران»، ماهنامه مديريت دانش سازماني، سال دوم، شماره پانزدهم.
  • ببي، ارل، 1385، روشهاي تحقيق در علوم اجتماعي (جلد دوم)، ترجمه رضا فاضل، انتشارات سمت
  • تافلر، آلوين، 1378، موج سوم، ترجمه شهيندخت خوارزمي، چاپ: آفتاب
  • جلالي، علي اكبر، 1382، شهر الكترونيك، انتشارات دانشگاه علم و صنعت ايران.
  • حسيني، سيد يعقوب، 1382، آمار ناپارامتريك، انتشارات دانشگاه علامه طباطبايي.
  • خانيكي، هادي، 1384، «ارتباطات توسعه؛ كاوشي در تعاريف مساله بنياد» فصلنامه رسانه، سال شانزدهم،‌شماره 4.
  • خرسند، هادي، 1384، قانون برنامه چهارم توسعه اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي جمهوري اسلامي ايران.
  • دبيرخانه شوراي عالي اطلاع رساني، 1384، دولت الكترونيك، انتشارات گل واژه.
  • دي اي، دواس 1381، پيمايش در تحقيقات اجتماعي، نشرني.
  • سورين، ورنر و تانكارد، جميز، 1381، نظريه هاي ارتباطات، ترجمه عليرضا دهقان، انتشارات دانشگاه تهران.
  • شاهپري، عليرضا، 1383، دولت الكترونيك، انتشارات مديريت.
  • شمس، عبدالحميد، دولت الكترونيك، 1385، موسسه عالي آموزش و پژوهش مديريت و برنامه‌ريزي.
  • عاملي، سعيد رضا، 1384، «دو فضايي شدن شهر:‌شهر مجازي ضرورت بنيادي براي كلان شهرهاي ايران»، فصلنامة انجمن فرهنگ ارتباطات (بهار و تابستان)
  • كازنو، ژان، 1377، جامعه شناسي وسايل ارتباط جمعي، ترجمه دكتر باقر ساروخاني، انتشارات اطلاعات.
  • كسلز، مانوئل، 1380، عصر اطلاعات، ظهور جامعة شبكه‌اي، ترجمة احمد عليقليان، افشين خاكباز، انتشارات طرح نو.
  • كيا، علي اصغر، 1381، ارتباطات جمعي و روابط بين الملل، انتشارات آن.
  • كيا، علي اصغر، 1384، «جزوه تكنولوژي هاي نوين ارتباطات»، نيمسال اول سال تحصيلي 85-1384
  • محسني، منوچهر، 1380، جامعه شناسي جامعه اطلاعاتي، انتشارات آگاه
  • محسنيان راد، مهدي، 1380، ارتباط شناسي، انتشارات سروش
  • معتمدنژاد، كاظم، 1379، وسايل ارتباط جمعي (جلد يكم)، انتشارات دانشگاه علامه طباطبايي
  • معتمد نژاد كاظم، 1384، انديشه‌هاي بنيادي جامعه اطلاعاتي، چاپ: پديده گوتنبرگ.
  • معتمد نژاد رويا، 1384، «جزوه حقوق بين الملل ارتباطات»، نيمسال اول، سال تحصيلي 85-1384
  • مقدسي، عليرضا، 1383، «موانع و راهكارهاي استقرار دولت الكترونيك»، مجله مديريت و توسعه، پائيز 83، شمارة 22.
  • مك كوايل، 1382، درآمدي بر نظريه ارتباطات جمعي، ترجمه پرويز اجلالي، چاپ: سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي.
  • مولانا، حميد، 1371، گذر از نوگرايي ارتباطات و دگرگوني جامعه، انتشارات مركزمطالعات و تحقيقات رسانه‌ها.
  • نقيب السادات، سيد رضا، 1384، «جزوه كاربرد كامپيوتر در ارتباطات»، نيمسال اول سال تحصيلي 85-1384
  • وبستر، فرانك، 1383، نظريه‌هاي جامعه اطلاعاتي، ترجمه اسماعيل قديمي، انتشارات قصيده سرا
  • وبستر، فرانك و رابينز كوين، 1385، عصر فرهنگ فناورانه: از جامعه اطلاعاتي تا زندگي مجازي، انتشارات: توسعه.
  • هرمز، مهرداد، 1380، مقدمه‌اي بر نظرات و مفاهيم ارتباطي جمعي، انتشارات موسسه پژوهشي فرهنگي فاران
  • هنسون، جريس و نارولا اوما، 1384، تكنولوژي‌هاي جديد ارتباطي در كشورهاي در حال توسعه، ترجمه داوود حيدري، مركز مطالعات و تحقيقات رسانه‌ها.

 

 منابع لاتين:

Steven cohen; William Eimicke, the use of Internet in Government Service Delivery, Columbia university, February 2001.

The e-city: Singapore Internet Case Study, International Telecommunication Union, April 2001.

Rogers, Everett, Communication Technolog: New Media Society, Newyork, Free Press, 1986.

Teheranian, Majid, Communications Policy for National Development, Routledge & Kegan paul Ltd, 1977.

تارنماها

– بيانيه اصول و نقشه عمل اجلاس عالي سران جهان درباره جامعه اطلاعاتي

ژنو 2003، تونس 2005، WWW.IRANWSIS.ORG

  • city of Boston: www. cityofBoston.gov
  • city of Taipei:www.taipei.gov.tw

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *