پروفسور نش مطرح کننده تئوری بازی (جایزه نوبل اقتصاد۱۹۹۴)

نش در ۲۰ سالگی مدرک لیسانس و فوق‌لیسانس را یکجا اخذ کرد و ۲ سال بعد هم، در ۲۲ سالگی، به درجه دکتری نایل شد. او به معنای واقعی کلمه یک نابغه ریاضی بود و تئوری‌های مهم و بحث‌انگیزی در حوزه ریاضیات و اقتصاد وضع کرد که برایش جوایز متعددی به همراه داشت.

او در سال ۱۹۹۴، به جایزه نوبل اقتصاد نیز دست پیدا کرد، اما آنچه از جان نش چهره‌‌ای ممتاز و مورد توجه ساخته است، نه نبوغ ریاضی که استقامت او در مبارزه با بیماری اسکیزوفرنی است.

خودش در یادداشتی برای پایگاه اینترنتی بنیاد نوبل می‌نویسد: جان نش صداهایی غیرواقعی را می‌شنید که او را از خطراتی موهوم حذر می‌دادند و وادارش می‌کردند کارهایی برخلاف خواسته‌اش انجام بدهد. رفته‌رفته بر شدت توهمات او افزوده شد و زندگی‌اش در آستانه فروپاشی قرار گرفت. همسرش او را ترک کرد، کرسی استادی خود را در دانشگاه از دست داد و بالاخره در بیمارستان بستری شد. پزشکان بیماری‌اش را نوعی اسکیزوفرنی هذیانی تشخیص دادند که با افسرگی خفیف و کاهش اعتماد به نفس همراه شده بود.

نش در ابتدا از خود سرسختی و مقاومت نشان می‌داد و سعی می‌کرد با هر ترفندی شده از بیمارستان و حتی از نظارت مستقیم روانپزشک، فرار کند، اما با شدت گرفتن بیماری، کم‌کم به درمان تن داد. سوای درمان، آنچه بیش از همه به نش کمک کرد، تلاش آگاهانه‌ای بود که او از خود نشان داد.

او با تمام توان سعی کرد تا محتوای ذهنی بیمار خود را ذره ذره اصلاح کند. این فرآیند جبرانی، چیزی نزدیک به ۲۵سال از بهترین سال‌های عمر او را گرفت اما امید و اراده‌ای که او از خود نشان داد، کار خودش را کرد و ریاضیدان نابغه بالاخره از بند بیماری نجات پیدا کرد.

خودش این‌طور می‌نویسد: به مرور زمان سعی کردم بخش بیمار ذهن خودم را شناسایی و پاک کنم. سعی کردم رفته‌رفته ذهنیت عالمانه‌ای را که از قبل داشتم، بازسازی کنم. این کار خیلی طول کشید، خیلی چیزها را از من گرفت، اما فکر می‌کنم الان دیگر بخش اعظم آن هذیان‌ها و آن توهمات را دور ریخته‌ام. این‌ که در این سن و سال هنوز می‌توانم یک ریاضیدان و تئوریسین فعال باشم، به این معنی است که من در مبارزه با بیماری‌ام موفق شده‌ام.

علاوه بر کتاب‌های مختلفی که درباره زندگی عبرت‌آموز و امیدبخش جان نش نوشته شده، ۲ فیلم نیز بر همین اساس تولید شده است؛ یکی فیلم آشنای «ذهن زیبا» که با بازی راسل کرو و کارگردانی ران هوارد تولید شده و از واقعیت زندگی و بیماری جان نش خیلی فاصله دارد و دیگری فیلم مستند «جنون درخشان» که نگاه دقیق‌تر و وفادارتری به زندگی او داشته است. نش دارای ۲ فرزند پسر است. فرزند اولش که درست همزمان با شروع بیماری پدر به دنیا آمد، ریاضیدان است و از بد حادثه، درست مانند پدر به بیماری اسکیزوفرنی هذیانی مبتلاست. او نیز سال‌هاست که تحت نظارت و درمان پزشکان قرار دارد.

پروفسور جان فوربس نش یکی از سرشناس‌ترین برندگان تاریخ جایزه نوبل محسوب می‌شود اما زندگی شخصی و غیرعلمی وی آنچنان دستخوش ناملایمات و مشکلات بوده است که سوژه ساخت فیلمی موسوم به ذهن زیبا (نامزد دریافت ۸ جایزه اسکار) قرار گرفته و ران هاوارد، کارگردان آن را در ردیف سازندگان یکی از به‌یادماندنی‌ترین فیلم‌های هالیوود قرار می‌دهد.
 پروفسور نش در سیزدهم ژوئن سال ۱۹۲۸ در امریکا چشم به جهان گشود و به لطف هوش سرشارش به عنوان ریاضیدانی جوان و مستعد و مطرح کننده تئوری بازی در جهان شناخته شد. وی در سال ۱۹۹۴به همراه دو نظریه‌پرداز دیگر موفق به دریافت جایزه نوبل اقتصاد می‌شود، اما کسب این جایزه شاید مهمتر از آن نباشد که وی چندین دهه از عمر خود را صرف دست و پنجه نرم‌کردن با بیماری مخرب ذهنی اسکیزوفرنی کرده است.
 
نخستین علائم اسکیزوفرنی در سال ۱۹۵۸ در نش نمایان شد و این در حالی بود که وی یک سال پیش از آن با آلیشیا که یک داشجوی فیزیک اهل السالوادور بود ازدواج کرده بود. البته آنها در سال ۱۹۶۳ از یکدیگر جدا شدند و این زمانی بود که علائم بیماری بیش از گذشته برای نش دردآور شده بود اما هفت سال بعد آنها بار دیگر زندگی مشترک را از سر گرفتند هرچند آلیشیا معتقد بود تنها برای کمک کردن به نش حاضر به این کار شده است و نه 
از روی علاقه.
 
این نابغه دوران معاصر، در آوریل ۱۹۵۹ در بیمارستان مک‌لین امریکا بستری می‌شود تا تحت درمان‌های ویژه روان‌شناختی قرار گیرد اما پیشرفت بیماری وی و اضافه‌شدن افسردگی مزمن و از دست دادن اعتماد به نفس پزشکان و متخصصان درمان وی را با یاس روبه‌رو کرده بود.پروفسور نش در بخشی از زندگینامه خود که در سایت برندگان جایزه نوبل منتشر شده است می‌نویسد: به نظر غیرمحتمل می‌آید که فردی در سن و سال بالایی همچون من، بخواهد همچنان بر دانش خود بیفزاید. من ۲۵ سال از عمر مفید خود را همچون شکافی در زندگی می‌بینم که صرف غلبه بر بیماری مخرب اسکیزوفرنی کردم.
 
زندگی پردرد این دانشمند نابغه تا آنجا مورد توجه کارشناسان قرار گرفته است که می‌گویند اگر وی دچار این بیماری مخرب فکری نمی‌شد می‌توانست به عنوان اینشتینی جدید به دنیا معرفی شود. وی پس از آنکه سال‌ها در بیمارستان‌های امریکا تحت درمان قرار گرفت و البته چندان هم نتیجه‌بخش نبود، به لطف کمک‌های شبانه‌روزی همسرش و گروهی از دوستانش در دانشگاه پرینستون امریکا کم‌کم به این نکته ایمان آورد که می‌تواند بر اسکیزوفرنی غلبه کند حتی اگر در سن بالایی قرار داشته باشد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *