چرا کودک بی عقل به دنیا می آید؟؟!

چرا کودک بی عقل به دنیا می آید؟؟!

امام صادق به مفضل فرمودند:

اگر نوزاد، فهیم و عاقل به دنیا مى ‏آمد، وقت تولد جهان هستى را انكار مى‏ كرد و هنگامى كه با حیوانات، پرندگان و دیگر موجودات غریب روبرو مى‏ گشت و هر ساعت و هر روز پاره‏ اى از اشكال مختلف و شگفت عالم را كه از پیش ندیده بود مى‏ دید، هر آینه عقل و اندیشه‏ اش سرگشته و گمراه مى‏ گشت. بدان كه اگر عاقلى را به اسیرى از سرزمینى به سرزمین دیگر ببرند [از دیدن شگفتیهاى نامأنوس‏] همواره سرگشته است و بخلاف كودكى كه در كودكى اسیر شود بسرعت، زبان و آداب [آن سرزمین جدید] را فرا نمى‏ گیرد. نیز اگر نوزاد، دانا و هوشمند پاى در جهان مى‏ نهاد از اینكه [آنقدر ناتوان است كه توان راه رفتن ندارد و ناچار] باید دیگران بر دوشش گیرند، شیرش بنوشانند، در جامه‏ اش بپیچند و در گاهواره اش بخوابانند، سخت احساس خوارى و پستى مى‏ كرد از سوى دیگر او به خاطر ظرافت و طراوت و رطوبت بدن، هیچ گاه از این امور بى‏ نیاز نیست. همچنین در چنین حالى آن شیرینى، دلبندى و محبوبیت كودكان را نداشت؛ از این رو آنان در حالى به دنیا مى‏آیند كه از كار

جهان و جهانیان غافلند.

اگر كودك در گاه تولد، عقلى كامل داشت و مستقل و خودكفا مى‏ بود، شیرینى فرزند دارى از میان مى‏ رفت. پدر و مادر به مصالحى كه در تربیت

كودك نهفته است نمى‏ رسیدند؛ در نتیجه، تربیت، سرپرستى و رحم و شفقت بر آنان هنگام پیرى بر فرزند لازم نبود. [زیرا پدر و مادر در قبال او زحمتى نكشیده‏ اند كه او در سنّ كهنسالى و نیاز، به آنان برسد. او از آغاز، مستقل و بى‏ نیاز از والدین بوده است‏].

همچنین با این فرض، در میان فرزندان و والدین هیچ پیوند و الفتى حاكم نبود؛ زیرا كودكان از تربیت و سرپرستى پدران بى‏ نیاز بودند و از زمان تولد از پدران خویش جدا مى‏ گشتند. او نیز پس از آن، پدر و مادرش را [و خواهر و برادرش را] نمى‏ شناخت و این عدم شناخت باعث مى‏شد كه بر سر راه ازدواج با مادر و خواهر و دیگر محارم مانعى پدید نیاید.

و كمترین مفسده هنگامى است كه چنین طفل هوشمندى، در هنگام تولد بر چیزى نظر افكند كه رخصت این عمل را از او ستانده‏ اند و سزاوار نیست كه چنین كند.

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *