کوکلاکس کلان؛ گروهی تبهکار یا جنبشی مردمی؟

فعالیت گروه کوکلاکس کلان (Ku Klux Klan) را می توان یکی از تاریک ترین نقاط تاریخ ایالات متحده آمریکا نامید. این گروه در سال ۱۸۶۶ میلادی تاسیس شد و تا ۱۸۷۰ دامنه ی فعالیت خود را به تمامی ایالات جنوبی آمریکا گسترش داد. این گروه به تدریج به موتور محرک سفیدپوستان جنوب آمریکا علیه جنبش تساوی طلبی سیاهان تبدیل شد. جمهوری خواهان طرفدار تساوی سیاه پوستان و سفیدها، آماج حملات اعضای کوکلاکس کلان بودند. کنگره ایالات متحده آمریکا با وضع قوانین محدودکننده، درصدد مقابله با این گروه برآمد اما برخلاف انتظار، هواخواهان این گروه که اکثریت آنها را اعضای حزب دموکرات تشکیل می دادند، در انتخابات مجالس قانون گذاری ایالتی در دهه ۱۸۷۰ به پیروزی های متعدد دست یافتند.

اندکی بعد، فعالیت های این گروه به طور محسوسی کاهش یافت تا اینکه در اوایل قرن بیستم، گروهی از پروتستان های ملی گرا، کوکلاکس کلان را با هویتی نو احیا نمودند. صلیب های آتشین، رژه ی خیابانی و مراسم مبهم و رازآلود، تبدیل به نمادهای جدید این گروه شدند. کوکلاکس کلان دشمنان کنونی خود را شناخت؛ مهاجران، کاتولیک ها، یهودی ها و سیاه پوستان. جنبش حقوق مدنی سیاه پوستان در دهه ۱۹۶۰، خونی جدید به رگ های کوکلاکس کلان تزریق کرد. بمبگذاری در مدارس و کلیساهای سیاه پوستان و ترور فعالان تساوی سیاه پوستان، از فعالیت های بارز این گروه در آن ایام بود.

                      صلیب آتشین در یکی از مراسم کوکلاکس کلان

پیدایش کوکلاکس کلان

تعدادی از کهنه سربازان اتجادیه ایالت جنوبی آمریکا، نخستین شعبه ی کوکلاکس کلان را در شهر پولاسکی (ایالات تنسی) تاسیس کردند (سال ۱۸۶۶). دو بخش اولیه ی نام این گروه – کو کلاکس (Ku Klux)- از کلمه یونانی kyklos به معنای “دایره” گرفته شده است. در تابستان ۱۸۶۷ شعب محلی این گروه در یک مجمع عمومی شرکت جستند و آنچه را که به گمان خودشان، “امپراتوری سری جنوب” نامیده می شد، پایه گذاری نمودند. ژنرال سابق ارتش کنفدراسیون جنوب آمریکا ،ناتان بدفورد فورست، به عنوان نخستین رهبر کوکلاکس کلان انتخاب شد و به “ساحر اعظم” ملقب گردید.

               ناتان بدفورد، نخستین رهبر کوکلاکس کلان

خشونت در جنوب

پس از سال ۱۸۶۷، مشارکت آمریکایی-آفریقایی ها در سیاست ایالات جنوبی رو به فزونی نهاد و سیاه پوستان موفق شدند در دولتهای ایالتی به مقام های مهمی دست یابند. حتی تعدادی از آنها به کنگره نیز راه پیدا کردند؛ لذا رهبران کوکلاکس کلان به عملیات زیرزمینی برای مقابله با ورود سیاه پوستان به عرصه سیاسی آمریکا دست یازیدند تا سیطره سفیدپوستان بر ایالات جنوبی کشور را بار دیگر به آنها بازگردانند. آنها در این میان از حمایت سایر گروه های تندرو همچون “شوالیه های کاملیا” (مستقر در لوئیزیانا) و “برادری سفید” برخوردار بودند. در طی سالهای ۱۸۶۷-۱۸۶۸ هفت نفر از نمایندگان سیاه پوست کنگره توسط کوکلاکس کلان به قتل رسیدند. جمهوری خواهان سفیدپوست نیز به دلیل اختلافات حزبی با کوکلاکس کلان، آماج حملات این گروه قرار گرفتند. به باور کوکلاکس کلان، جمهوری خواهان با سیاه پوستان با تسامح برخورد نموده و از آنها حمایت می کردند.

در آغاز سال ۱۸۷۰، شعب کوکلاکس کلان در اکثر ایالات جنوبی آمریکا برپا شده بود. حملات این گروه غالباً شبانه و در ایالاتی انجام می شد که سیاه پوستان در اقلیت بودند. ایالت کارولینای جنوبی مهم ترین پایگاه کوکلاکس کلان به حساب می آمد. در ژانویه ۱۸۷۱ پانصد نفر مهاجم ناشناس به یک زندان ایالتی در این منطقه یورش بردند و ۸ زندانی سیاه پوست را سلاخی کردند.

زوال تدریجی کوکلاکس کلان

دامنه فعالیت این گروه به تدریج به تمامی گروه های اجتماعی سرایت کرد؛ از کشاورزان خرده پا و کارگران گرفته تا وکلا، بازرگانان و وزرا به سوی این گروه گرایش یافتند. در مناطقی که نفوذ کوکلاکس کلان به اوج خود رسیده بود، کارگزاران حکومتی از اجرای قوانینی که محدودکننده ی این گروه بود، خودداری می کردند. حتی بسیاری از آنها نیز عضو کوکلاکس کلان بودند.

در سال ۱۸۷۱ کنگره برای مقابله با خطر روزافزون این گروه، لایحه موسوم به کوکلاکس کلان را تصویب کرد که به تمامی مقامات دولت فدرال، اختیار تام می داد تا با اتخاذ شیوه های مختلف، فعالیت های این گروه را محدود نمایند. با اجرای قانون مذکور، قدرت کوکلاکس کلان به تدریج کاهش یافت؛ به نحوی که تا پایان سال ۱۸۷۶، نفوذ این گروه کاملاً از میان رفت و ایالات جنوبی تحت حاکمیت دولت فدرال قرار گرفتند.

خیزش کوکلاکس کلان

در سال ۱۹۱۵، تعدادی از سفیدپوستان ملی گرای پروتستان در نزدیکی شهر آتالانتا (ایالت جورجیا) گرد هم آمده و کوکلاکس کلان را پس از حدود ۴ دهه احیا نمودند. این افراد عموماً متاثر از تصاویر حماسی ایالات جنوبی آمریکا در کتاب The Clansman اثر توماس دیکسون بودند. این نسل دوم کوکلاکس کلان فقط علیه سیاه پوستان فعالیت نمی کردند بلکه به دشمنی آشکار با کاتولیکها، یهودی ها و خارجی ها پرداختند. ایالات متحده آمریکا در اوایل قرن بیستم با ورود بی سابقه ی مهاجران روبه رو شد و همین امر به مذاق سنت گرایان آمریکایی خوش نیامد. احیای کوکلاکس کلان در راستای مقابله با اندیشه های مارکسیستی نیز انجام گرفت؛ انقلاب ۱۹۱۷ روسیه، باعث نگرانی از گسترش اندیشه های کمونیستی در میان آمریکایی ها شد. این بار، فعالیت های کوکلاکس کلان با استقبال شدید مردم مواجه شد؛ به طوریکه در دهه ۱۹۲۰، این گروه دارای ۴ میلیون عضو رسمی در سراسر کشور گردید.

رژه اعضای کوکلاکس کلان در واشنگتن، سال ۱۹۲۸

بحران بزرگ اقتصادی در دهه ۱۹۳۰، به کاهش فعالیت های این گروه و عملاً تعطیلی موقت آن در سال ۱۹۴۴ انجامید. با شروع جنبش حقوق مدنی سیاه پوستان در دهه ۱۹۶۰، کوکلاکس کلان بار دیگر پا به عرصه ی وجود نهاد. این گروه از طریق بمب گذاری و حمله به مراکز سیاه پوستان و فعالان جنبش مدنی، به مخالفت صریح با این جنبش پرداخت. در سال ۱۹۶۵ رئیس جمهور لیندن جانسون طی یک سخنرانی عمومی، اقدامات کوکلاکس کلان را محکوم کرد و فرمان دستگیری چهار نفر از اعضای این گروه را در ارتباط با قتل یک فعال حقوق مدنی در آلاباما، صادر نمود. با اقدامات دولت فدرال، فعالیت های کوکلاکس کلان به شدت کاهش یافت. در دهه ۱۹۷۰، بخشی از بدنه ی این گروه به سازمان های راست گرای افراطی همچون نئو نازی ها ملحق شدند. تخمین زده شده که این گروه در دهه ۱۹۹۰ از ۶ تا ۱۰ هزار عضو رسمی برخوردار بوده که عموماً در ایالات جنوبی آمریکا فعال بوده اند.

منبع : تاریخ یک

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *